حلال کردن مال یعنی چه و چرا باید حلال کرد؟!
حلال کردن مال یعنی چه و چرا باید حلال کرد؟!
واژه حلال و حرام ، دو اصطلاح در ادبیات دینی و ایمانی است که در ادبیات و ومنابع حقوقی به قانونی و غیرقانونی یا مشروع و غیر مشروع ، مجاز و غیر مجاز شناخته می شود. هرچند شاید بتوان گفت این اصطلاحات از ابعادی مترادفند ، ولی از لحاظ ماهوی و اثرات وضعی متفاوت از یکدیگر و دارای بار حقوقی و اخلاقی خاص خود هستند.
از لحاظ اعتقادی و دینی دین مبین اسلام و احکام نورانی آن، برخی امور از ناحیه خداوند تبارک و تعالی اجازه داشته و می توان در آن امور تصرفّ کرده وانجام داد که از آ« تعبیر به حلال می شود. ابن فارس می نویسد: حرم ریشه واحدی دارد و آن منع و تشدید است.
در مقابل حلال ، حرام است که به معنای عدم اجازه در تصرف چیزی و انجام دادن عملی می باشد که د رصورت انجام دادن حرام عقاب و عذاب می شود ولی در صورت انجام حلال، نه تنها عذاب و عقاب نمی شود ، بلکه چه بسا دارای پاداش و جزای خیر هم بشود.
به این دلیل گفته شد چه بسا، که حلال به معنای جواز است و برخی مواقع شخص میتواند انجام ندهد که عذاب هم ندارد. و در صورت انجام هم از منافع آن بهره مند میشود و پاداش اخروی ندارد. مثل گوشت گوسفند که حلال است، ولی شخصی شاید تا آخر عمر از آن استفاده نکند.
حال به موضوع سخن برگردیم؛ حلال کردن مال !
چه مالی حلال است و چه مالی حرام!
چرا باید حلال باشد!؟
چرا باید حلال کرد؟!
مگر میشود مال ی حرام باشد!؟
چگونه میشود مال حرام را حلال کرد؟!
چگونه مطمئن شویم که مالمان حلال است؟!
اگر حرام باشد چه آثار و تبعاتی دارد؟!
ابتدا باید گفت؛
حلال عبارت است از آنچه که از نظر شرع و عقل روا و جایز است؛ خواه عملی قلبی باشد، همچون اعتقادات، یا عملی بدنی و زبانی.
پیامبر پاکیها (صلى الله علیه وآله) آمده است که: «اَقَلُّ ما یَکونُ فی آخِرِ الزَّمانِ أخٌ یُوثَقُ بِهِ أوْ دِرْهَمٌ مِنْ حَلال». «کمترین چیزى که در آخر الزمان پیدا مى شود برادرى مورد اعتماد و درهمى پول حلال است».
شخصى به محضر رسول اکرم(صلى الله علیه وآله) رسید و گفت: «اُحِبُّ اَن یُستَجَابَ دُعائی; دوست دارم که دعایم مستجاب شود، حضرت فرمود: طَهِّرْ مأکَلَکَ وَلاتُدْخِلْ بَطْنَکَ الحَرامَ; خوراک خود را حلال کن».(2)
این آثار واقعى است که با خوردن مال حرام به وجود مى آید که تاریکى قلب مى آورد و نورانیّت را مى گیرد، توفیقات را سلب مى کند ومانع استجابت دعا مى شود.(3)
این آیه قرآن را حتما از نظر گذرانده اید که: فَلْینْظُرِ الْإِنْسَانُ إِلَى طَعَامِهِ(عبس/24) انسان باید به غذای خویش بنگرد!
اهمیت مال حلال و حرام
,اهمیت حلال و حرام, حلال و حرام, مال حلال و حرام,احادیث و روایات، احکام دین
1
. اهمیت حلال و حرام.
اما بعد یا ابن حنیف! فقد بلغنی ان رجلا من فتیه اهل البصره دعاک الی مادبه فاسرعت الیها تستطاب لک الالوان، و تنقل الیک الجفان. و ما ظننک انک تجیب الی طعام قوم، عائلهم مجفو. و غنیهم مدعو. فانظر الی ما تقضمه من هذا المقضم، فما اشتبه علیک علمه فالفظه، و ما ایقنت بطیب وجوهه فنل منه .(نامه 45)
در نامه ای به عثمان بن حنیف، کارگزار خود را در بصره، می فرماید: ای پسر حنیف! به من خبر رسیده که مردی از جوانان بصره تو را به ولیمه ای دعوت کرده و تو به آن شتافته ای ... پس، بنگر که بر سر این سفره بر چه غذایی دندان می نهی، آن چه را که حلال و حرامش بر تو آشکار نیست، از دهان بیرون افکن و آن چه را به پاکی راه های فراهم آوردنش یقین داری بخور.
2. خوشا به آن که ...
طوبی لمن ذل نفسه، و طاب کسبه، و صلحت سربرته، و حسنت خلیقته، و انفق الفضل من ماله، و امسک الفضل من لسانه. (حکمت 123)
خوشا به حال کسی که در پیش خود فروتن باشد و کسب و کارش را پاک و درونش را صالح و خرج و اخلاقش را شایسته نمود، از مازاد بر مصرف زندگی انفاق کند و زبانش را از باده گویی حفظ کرد.
3. اخلاق و فداکاری
یا کمیل! مر اهلک ان یروحوا فی کسب المکارم، و یدلجوا فی حاجه من هو نائم .(حکمت 257)
ای کمیل! به خانواده خود فرمان ده که دو روز به دنبال کسب مکارم اخلاق روند و در شب نیاز کسی را که خفته است برآورند.
4. امیدهای بر باد رفته
معاشر الناس (المسلمین )! اتقوا الله. فکم من مؤمل ما لا یبلغه، و بان ما لا یسکنه، و جامع ما سوف یترکه .(حکمت 344)
ای مردم (مسلمان)! از خدا بترسید؛ زیرا بسا کسی که امید و آرزویی دارد و به آن نمی رسد و بنایی می سازد و در آن سکونت نمی کند و مالی گرد می آورد و به زودی آن را رها می کند (و می رود).
5. ضامن ویرانی خانه
الحجر الغصیب فی الدار رهن علی خرابها .(حکمت 240)
وجود سنگ غصبی در خانه، ضامن ویرانی آن خانه است.
6. دوری از محرمات
من اشفق من النار اجتنب المحرمات. (حکمت 31)
کسی که از آتش جهنم بیمناک باشد از محرمات دوری جوید.
7. تعریف زهد
ایها الناس! الزهاده قصر الامل، و الشکر عند النعم، و التورع عند المحارم .(خطبه 81)
ای مردم! زهد، کوتاهی آرزو، شکر و سپاس در برابر نعمت ها و پارسایی در برابر محرمات الهی است.
حلال و حرام در فلسفه و حکمت
(حلال) در فلسفه یعنی چیزی که از نظر (منطق حقوق بشر) مشروع باشد، مانند (تنفس کردن از هوایی که مُشاع است)؛ و (حرام) در فلسفه یعنی آنچه که از نظر (منطق حقوق بشر) نامشروع باشد، مانند (از بین بردن همان هوای مُشاع، به هر دلیل غیر معروف و غیر معقول) که طبعاً حاصلی جز ایراد ضرر و زیان به بشریت ندارد.
به عبارت دیگر، (حلال) در فلسفه، یعنی انجام هر امری که با (منطق و تجربه) مغایر نباشد، (مثل همخوابی با همسر شرعی خود)؛ و حاصل هر امر حلال (در فلسفه)، هرچه باشد (مشروع) است.
(حرام) در فلسفه، یعنی انجام هر امر غیر منطقی که مورد قبول هیچکس (حتی شخص مرتکب) نباشد، (مثل همخوابی مرد و زنی که همسر شرعی یکدیگر نباشند).اما (حلال) در حکمت، یعنی انجام هر امری که از ارتکاب آن، عمیقاً لذت ببری (مثل همخوابی با همسر مشروعی که در پاکدامنی او هیچ تردیدی نداری).
و (حرام) در حکمت، یعنی انجام هر امری که از ارتکاب آن، لذت نبری یا پشیمان شوی (مثل همخوابی با همسر مشروعی که نسبت به پاکدامنی او تردید داشته باشی)؛ و این به آن میماند که تو گرسنه باشی و خوراک خوشمزهای در اختیار تو باشد که مگسی در آن مرده باشد، و تو ممکن است آن مگس را دور بیندازی و آن غذای خوشمزه را (اجباراً و به کراهت) بخوری، اما طبعاً از خوردن آن لذت نخواهی برد و بسا آن را استفراغ کنی.
یعنی فلسفه، (حلال و حرام) را در نفس عمل میبیند، اما حکمت، (حلال و حرام) را نه فقط در نفس عمل، بلکه در قالب عواطف طبیعی و استنتاج نتایج منطقی نیز میسنجد. http://www.pcfors.com/Web/Veil/Des/4B_Solvent.htm
فرم محاسبه و خمس...
در صورت تمایل دریافت کرده و پس از تکمیل ارسال کنید تا محاسبه انجام و خدمتتان جهت اقدام ارسال گردد.