انقلاب اسلامى ایران؛پدیده قرن اهداف، تفاوتها، دستاوردها...
انقلاب اسلامى ایران؛پدیده قرن
•در آستانه چهل سالگى انقلاب اسلامى ایران قرار گرفته ایم؛ در فرهنگ عمومى و نیز معارف دینى ۴۰ سالگى از یک سو نشانه پختگى و کمال تلقى مىشود؛ از دیگر سو ۴۰ ساله شدن تقارن با آغاز و شروع مرحله جدیدى از حیات است. ازاینرو ضرورى است کوشش کرد تا جنبههاى کمال و تعالى انقلاب اسلامى بیش از پیش عیان شود؛ این بازشناسى مخصوصا براى نسلهاى جدید و نسلهایى که بعد از این خواهند آمد، اهمیت دو چندانى پیدا مىکند؛ اگر ۴۰ سالگى از منظر فرهنگ سیاسى و اجتماعى آغاز مرحله جدید تصور مىشود، انتظار آن است که از این نقطه مهم به بعد، چهرهاى متمایز و متفاوت از پیش که منطبق بر معیارها و شاخصهاى کمال و پیشرفت باشد از انقلاب اسلامى دیده شود.
براى طى کردن چنین مسیر و دست یافتن به نقطه مطلوب، اسباب و عوامل گوناگونى مورد نیاز است که باید کوشید عوامل تعین بخش و اسباب تحقق اهداف و آرمانهاى مورد نظر را فراهم ساخت؛ ما قصد داریم از این پس، تا دهه مبارک فجر انقلاب اسلامى با تهیه سلسله مقالاتى از دستاوردها و توفیقات ۴۰ ساله انقلاب اسلامى و انعکاس آن در گزارش هفتگى براى ائمه محترم جمعه که در واقع سفیران به حق انقلاب اسلامى و پل ارتباط معنوى و سیاسى مردم هستند، زمینهاى را فراهم کنیم تا در کنار مطالب ارزشمندى که ائمه جمعه در خطبههاى نماز جمعه بیان مىکنند، براى خنثى کردن توطئه دشمنان که ۴۰ سالگى انقلاب اسلامى را پایان عمر این شجره طیبه فرض مىکنند، ثمرات و دستاوردهاى انقلاب اسلامى گفته شود. آن چه که در اینمقطع زمانى حساس لازم به یادآورى است و توجه جدى را مىطلبد آن است که مسیر چهل سالهاى که بر انقلاب اسلامى، نظام جمهورى اسلامى و مردم ایران گذشته است، به دقت واکاوى شود. در این بررسى که نیازمند جستجویى عالمانه و کنجکاوى دقیق است، على الاصول بهدنبال صرف تاریخ خوانى و پیشینه نگارى نباید بود، بلکه مهمتر از آن مىبایست با هدف عبرت آموزى و اندوختن تجربهها باشد؛ عبرتها و تجربههایى که کاربست آنها با هدف پیمودن مسیر آینده کشور و نظام باشد.
اهمیت دیگرى نیز ضرورت توجه به ۴۰ سالگى انقلاب را بهوجود آورده است و آن اینکه در مرحله جدید انقلاب اسلامى با نسلهایى جدید و نسلهایى که بعد از این خواهند آمد مواجه هستیم. به نظر مىرسد که یکى از مولفههاى کلیدى و متغیرهاى اساسى که باید در چهل سالگى انقلاب اسلامى ملحوظ داشته شود توجه به علائق و گرایشها و احتیاجات نسلهاى جدید است و در مرحله بعد، مىبایست نسبت نظام و انقلاب اسلامى با این وضعیت جدید مورد مطالعه و تعمق قرار گیرد. واقعیت آن است که زیست جهان و خصلتهاى اجتماعى در سطوح و طبقات مختلف جامعه دچار تغییراتى شده است، ازاینرو در آستانه ورود به چهل سالگى انقلاب درک این تغییرات اجتماعى به ضرورتى اجتناب ناپذیر تبدیل شده است. نکته مهم در اینجا که ضرورت کار را مشخصتر مىسازد آن است که انقلاب اسلامى ایران چه در مرحله حدوث و چه در مرحله بقا، انقلابى مردم پایه است؛ از همین رو، براى ادامه حیات خود به همراهى آحاد مردم احتیاج دارد؛ و از قضا این یکى از تفاوتهاى بنیادین انقلاب اسلامى با سایر انقلابهاى دنیا بوده است.
گذشته از آنچه که اشاره شد، در شرایط کنونى دشمنان ملت ایران مترصد آن هستند تا به خیال خود ۴۰سالگى انقلاب اسلامى ایران را به نقطه بحران آفرینى پر شدت بکشانند و تبدیل آن به براندازى را در صدر برنامههاى خود قرار دهند. در همین زمینه «جان بولتون»، نماینده اسبق آمریکا در سازمان ملل متحد در نشست گروهک تروریستى منافقین در پاریس از لفاظىهاى خصمانه دولت «دونالد ترامپ»، رئیس جمهور آمریکا علیه ایران استقبال کرد و گفت که انقلاب اسلامى ایران نباید به جشن چهل سالگىاش برسد. او گفت؛ نتیجه تصمیم فعلى دولت ترامپ براى بازبینى سیاستهایش در قبال ایران بایستى این باشد که این کشور نتواند پیروزى چهل سالگى انقلابش را جشن بگیرد. بولتون گفت: «نتیجه این بازبینى در سیاست و آنچه بسیارى از ما در ایالات متحده به سمت آن حرکت مىکنیم بایستى تشخیص این باشد که انقلاب سال ۱۹۷۹ آیت االله خمینى تا جشن چهل سالگىاش داوم نخواهد آورد.» پیش از این، «رکس تیلرسون»، وزیر خارجه آمریکا در یک نشست استماع مقابل کمیته روابط خارجى مجلس نمایندگان در پاسخ به سؤال یک نماینده گفته بود که دولت ترامپ سیاستش را کار با مخالفان داخلى در ایران براى تغییر نظام این کشور قرار داده است.
مجموعه این موضوعات اهمیت بررسى و ارزیابى شرایط و موقعیت انقلاب اسلامى و الزامات آینده را ضرورى مىسازد. لذا در این سلسله مقالات در باره ۴۰ سالگى انقلاب اسلامى، کوشش خواهد شد تا وضعیت انقلاب اسلامى را با تامل و واکاوى مسیرى که پشت سر گذاشتهایم، مورد بحث و تحلیل قرار دهیم.
V ۱- انقلاب اسلامى؛ پدیده قرن
قرن بیستم در برگیرنده تحولات مهم و راهبردى بوده است، بهنحوى که تا مدتها منشاء رخدادها و آثار دیگرى در صحنه روابط بینالملل شد؛ وقوع دو جنگ جهانى، نزاع و جنگ سرد بین دو اردوگاه شرق و غرب، اضمحلال مارکسیسم در پى تجزیه اتحاد جماهیر شوروى و فرو ریختن دیوار برلین که اصلىترین نماد جنگ سرد به شمار مىرفت، ازجمله حوادث مهم قرن بیستم تلقى مىشود. اما با این وجود به اذعان کارشناسان و آگاهان مسائل سیاسى و بینالمللى، انقلاب اسلامى مردم ایران به رهبرى امام خمینى(ره)، بزرگترین حادثه قرن محسوب شده و مىشود؛ چراکه انقلاب اسلامى مبدا آغاز تحولات شگرف جهانى شده است و نیز بهدلیل اینکه در شرایط دو قطبى بودن نظام بینالملل و در حالى که رژیمى وابسته به غرب در ایران - که داراى مدرنترین سلاحها بود و بیشترین حمایتهاى سیاسى را در اختیار داشت - حاکمیت داشت، شکل گرفت؛ نکته مهم آن بود که تا آن هنگام امکان نداشت انقلابى در جهان به وقوع بپیوندد که به شرق یا غرب وابستگى نداشته باشد. همین الگوى سوم و مستقل در وقوع انقلاب ایران، خود مهمترین عاملى شد که در پى آن نظریه پردازان مسائل انقلاب و تحلیل گران مسائل سیاسى تمایل پیدا کردند تا به مطالعه این انقلاب روى بیاورند.
انقلاب اسلامى مبتنى بر هویت اسلامى و ایرانى و با تاسى از تعالیم عالیه اسلام و مکتب تشیع، گفتمان نوینى را خلق نمود که علاوه بر تفوق بر گفتمانهاى موجود در دهه ۵۰ شمسى یعنى گفتمانهاى چپ و راست و دیگر خوانشهاى موجود در گروههاى اسلامى، توانست شعاع اثرگذارى خود را در محیط داخلى و حتى در خارج از جغرافیاى ایران توسعه دهد. این گفتمان با ارائه مدل نوین و مستقل خود و تأکید بر عدم پایبندى به گفتمان دو ابرقدرت موجود پس از جنگ جهانى دوم، رویکرد نوینى مبتنى بر آموزههاى اسلامى ارائه نمود.
گفتمان شکلگرفته، در عرصه داخلى منجر به رویکردهاى نوینى شد؛ تأکید بر حاکمیت اسلام به جاى طاغوت، نفى حضور بیگانگان، تأکید بر توانمندىهاى داخلى، افزایش مشارکت مردم، تأکید بر قانون محورى به جاى محوریت اشخاص و... از نمونه تغییرهاى رویکردى در محیط داخلى پس از انقلاب مىباشد. البته باید اذعان داشت که این تغییر صرفاً در محیط داخلى صورت نپذیرفت، بلکه همانطور که بیان شد، به محیط پیرامونى و عرصه بینالمللى هم سرایت نمود. بر این اساس، تغییر نگاه و رویکرد انقلاب اسلامى از وابستگى به بلوک غرب در دوره پهلوى، به جارى شدن موازنه عدمى در برخورد با همه نیروهاى بینالمللى، نفى تئورى مرکز - پیرامون، تأکید بر ارزش گرایى در عرصه بینالملل، پیوند بین منافع ناسیونالیستى و منافع ارزشى در تعاملات خارجى و... ازجمله مواردى است که مىتوان بهعنوان تغییرات رویکردى در عرصهى بینالمللى به آن اشاره نمود.
به هر ترتیب، انقلاب اسلامى با همه چالشهاى داخلى و بیرونى که بر سر راه خود داشته و دارد به نقطه چهل سالگى رسیده است. این در حالى است که بسیارى از انقلابهاى معاصر انقلاب اسلامى ایران، در دورههاى پیشین به انحراف کشیده شدند و یا آن که رهبران آنها از اهداف و آرمانهاى اولیه خود دست کشیدند و به دوران پیش از انقلاب بازگشتند. همین نکته، خود مقدمه و علتى شد تا بحثهاى فراوانى درباره علل و عوامل تغییر و تداوم در انقلابها گفته و نوشته شود. بر این اساس ضرورت دارد که درباره انقلاب اسلامى چنین مطالعه و ارزیابى صورت گیرد تا معین شود انقلاب اسلامى از این حیث چه وضعیتى دارد. مطالعه دقیق مسیرى که انقلاب پشت سر گذاشته است اولا مىتواند دستاوردهاى انقلاب را تشریح و تبیین نماید و در گام دوم راه را براى برطرف کردن نقصانهاى موجود بگشاید.
با نگاه به ماهیت و چیستى روند طى شده و دستاوردهاى انقلاب اسلامى در طى ۴۰ سال گذشته لازم است روایتى صحیح از انقلاب اسلامى در این برهه ارائه گردد، با این رویکرد که هماکنون انقلاب اسلامى در مولفههایى نظیر امنیت، استقلال سیاسى، عدالت، آزادى و مردم سالارى و پیشرفت اقتصادى، وضعیت منطقهاى و جهانى و... از چه جایگاهى برخوردار است.
۱-۱- جمهورى اسلامى؛ نظامى انقلابى یا عادى؟!
پیروزى انقلاب اسلامى ایران در سال۱۳۵۷ را باید بازتاب نگرانىهاى عمیق داخلى از وضعیت موجود و حاصل رویگردانى از سیاستهاى سلطهآمیز سوسیالیزم و کاپیتالیزم دانست؛ این رویداد مهم و سرنوشت ساز سرآغاز تحول در ابعاد فرهنگى، سیاسى و... بود و به تبع این تحولات، سیاستها و راهبردهاى جمهورى اسلامى ایران نیز با تکیه بر اصول و ارزشهاى دینى و اعتقادى، متحول شد. از این جهت، جمهورى اسلامى ایران را مىتوان اولین تجربه انقلابى را تصور کرد که خارج از مدار سرمایهدارى غرب و سوسیالیزم، بهعنوان مدل مستقل و نوین پا به عرصه سیاست جهانى گذاشت.
آن چه که انقلاب اسلامى را بهعنوان یک نمونه و الگوى استثنایى در قلب منطقه غرب آسیا و دنیاى اسلام به جهانیان معرفى نمود، صرف نظر از الگو و مدل نوین که به آن اشاره شد، بایستى در ماهیت ایدئولوژیک و فراگیر بودن مشارکت سیاسى گروهها و طبقات اجتماعى مختلف دانست که باانگیزه معنوى و مطالبات سیاسى و اقتصادى در پروسه نهضت انقلاب اسلامى ایران حضور یافته و نقش ایفا مىکردند.
با توجه به ویژگىهایى که در ماهیت و ساختار نظام جمهورى اسلامى وجود دارد، تصور اینکه انقلاب اسلامى اصول و قواعد حاکم بر سیاستها و راهبردها را در دو سطح داخلى و بینالمللى متاثر سازد، طبیعى و بدیهى جلوه گر مىنماید؛ و از آنجا که ایستارها و انگارههاى نظام سیاسى به گونهاى عمیق و گسترده دچار تغییر و دگرگونى شده بود، لزوم تغییر سیاست خارجى و نحوه نگرشها و رفتارهاى محیط داخلى، منطقهاى و بینالمللى را اجتناب ناپذیر مىنمود.
موضوع انقلاب اسلامى ایران از آن حیث که پدیدهاى متفاوت از همه انقلابهاى معاصر در ابتناء و اهداف تلقى مىشود و نیز از آن رو که بازتابهاى فراوان داخلى، منطقهاى و بینالمللى داشته است، همواره مورد توجه کارشناسان و سیاست مداران بوده است. حتى تحلیل گران سیاست و امنیت در شرایط کنونى برخى از تحولات منطقهاى را منبعث و ملهم از فرهنگ و سیاست تولید شده در انقلاب اسلامى مىدانند.
در همین زمینه برخى از دولتهاى منطقهاى که در تعارض با سیاست خارجى جمهورى اسلامى رفتار منطقهاى خود را طراحى و تنظیم کردهاند، بارها عنوان کردهاند که اگر جمهورى اسلامى علاقمند به توسعه همکارى با کشورهاى منطقهاى و بازیگرى در محیط بینالمللى است باید از یک کشور انقلابى به یک کشور عادى تبدیل شود. در همین زمینه عادل الجبیر در مصاحبه با خبرگزارى سى انبىسى ضمن تشریح مواضع کشورش در خصوص مسائل منطقه و ایران اظهار مىدارد که ایران از زمان انقلاب خمینى در سال ۱۹۷۹ به بعد سرکش شده و تا زمانى که مانند یک کشور عادى به قوانین و حاکمیت ملتها، اصل حسن همجوارى و نیز اصل عدم مداخله در امور کشورهاى دیگر احترام نگذارد، کسى نخواهد توانست با ایران همکارى کند. ایرانىها باید تصمیم بگیرند که آیا انقلاب را برمى گزینند یا دولت-ملت را. تا اینجاى کار، تصمیم آنها به حفظ یک انقلاب سرکش توسعهطلب بوده است که این قابل قبول نیست.
این مواضع سعودىها در حالى است که حکام این کشور تجهیز بسیارى از گروههاى تروریستى را در طى سالهاى گذشته انجام دادهاند. «جو بایدن» معاون وقت رییس جمهور آمریکا گفت که عربستان و متحدان عربى اش، سیل پول و اسلحه براى تروریستهاى سوریه فرستادند تا دولت سوریه را ساقط کنند. مقالات مستندى در آمریکا منتشر شده که در چند دهه گذشته عربستان دهها میلیارد دلار براى ترویج افراط گرایى در منطقه و جهان هزینه کرده است. این مطلب از سوى اوباما رییس جمهور پیشین آمریکا هم صراحتا در مصاحبهاى بیان مىشود. در همین باره «پمپئو» وزیر خارجه آمریکا مدعى مىشود که ما از ایران خواستهایم تا گسترش تروریسم در سرتاسر جهان را متوقف کنند؛ در عراق گروههاى شبه نظامى تشکیل ندهند؛ این، هم براى امنیت خاورمیانه بد است و هم براى ایران. ما مىخواهیم شرایطى را ایجاد کنیم که ایران مثل یک کشور عادى رفتار کند. وزیر خارجه آمریکا حتى در روز ۱۴آبان ماه سال۹۷ در نشست خبرى که به همراه وزیر خزانه دارى آمریکا برگزار کردند و جزئیات تحریمهاى جدید علیه ایران را اعلام نمودند، بیان داشت که ایران یا باید بهعنوان یک نظام سیاسى عادى در نظام بینالملل رفتار کند و یا اینکه باید فشارهاى اقتصادى بپذیرد.
بنابراین، انقلاب اسلامى ایران همچنان مورد توجه کسانى است که تحولات سیاسى و امنیتى را تحلیل مىکنند؛ نقطه مشترک اظهارات مخالفین انقلاب اسلامى ایران، نیز این است که ایران باید از رفتارهاى مبتنى بر تفکر انقلاب اسلامى دست بردارد و بهمثابه یک نظام سیاسى به تعبیر آنها نرمال و متعارف، کنش سیاسى داشته باشد؛ از منظر آنها بسیارى از رویدادهاى به وقوع پیوسته و خیزشهاى مردمى که در جغرافیاى منطقه غرب آسیا به وقوع مىپیوندد در پیوند با تعلقات عاطفى و گرایشهاى سیاسى آنها با جمهورى اسلامى است.
۱-۲- چهل سالگى انقلاب؛ ضرورتها و الزامات
با همه این اوصاف، هم اینک در آستانه چهل سالگى انقلاب اسلامى ایران قرار گرفته ایم؛ ازاینرو، ضرورى است کوشش شود تا جنبههاى کمال و تعالى انقلاب اسلامى بیش از پیش عیان گردد؛ این بازشناسى مخصوصا براى نسلهاى جدید و نسلهایى که بعد از این خواهند آمد اهمیت دو چندانى پیدا مىکند؛ به نظر مىرسد سادهترین و در عین حال مهمترین اقدام، بیان جایگاهى است که انقلاب اسلامى در آن موقعیت قرار گرفته است؛ اگر ۴۰ سالگى از منظر فرهنگ سیاسى و اجتماعى آغاز مرحله جدید تصور مىشود، انتظار آن است که از این نقطه مهم به بعد چهرهاى متمایز و متفاوت از پیش که منطبق بر معیارها و شاخصهاى کمال و پیشرفت باشد باید از انقلاب اسلامى دیده شود.
نکته دیگر اینکه چهل سالگى انقلاب نشانه پیرى نیست. در اینجا سخن از حرکت کم نظیرى است که مسیر حرکت تاریخ را تغییر داده است؛ که نخست وزیر وقت رژیم صهیونیستى مدعى شد انقلاب اسلامى بهمثابه زلزلهاى است که نه تنها خاورمیانه، بلکه جهان را خواهد لرزاند. سخن از بزرگترین حادثه قرن بیستم بود که به اعتقاد «آنتونى گیدنز» صاحبنظر مطرح حوزه جامعهشناسى، انقلاب اسلامى توجه جهانیان را از مارکسیسم و لیبرالیسم به سمت اسلام جلب کرد.
چهل سالگى انقلاب اسلامى، دورانى است که با نشاط و پختگى توام شده است. با این توصیف انتظار آن است که اقدامات، راهبردها و سیاست برآمده از انقلاب اسلامى همراه با استحکام و عقلانیت باشد. بهطور طبیعى لازم است که در آستانه ورود انقلاب اسلامى به چهل سالگى، از اتخاذ کنشهاى هیجانى، تصمیمات ناپخته و اقدامات غیرمدبرانه بهشدت اجتناب کرد.
سپرى شدن چهل سال از عمر انقلاب اسلامى سبب شده تجربههاى متراکم و روندهایى پر فراز و نشیب هم اینک در دسترس باشد. همین روندها و تجربیات نیز براى حرکت پیشروانه و قدرتمند انقلاب اسلامى نقش اساسى و تعیینکننده ایفاء خواهد کرد. بررسى تحولات و تحلیل روندهاى گذشته انقلاب نشان مىدهد که انقلاب اسلامى، هر چند در مسیر حرکت خود با چالشها و موانعى مواجه شده است، اما هیچ گاه دچار خصلت توقف یا عارضه عقب گرد نشده است، بلکه علیرغم همه سختىهایى که در مسیر حرکت انقلاب وجود داشته و دارد، انقلاب اسلامى ایران به سمت رسیدن به اهداف و منافع متعالى نظام پیش رفته است.
V جمهورى اسلامى کارآمد یا ناکارآمد؟
با توجه به پارهاى از مشکلات در کشور و عمدتاً بهدلیل مشکلات اقتصادى در سالهاى اخیر، کارآمدى جمهورى اسلامى به یک پرسش و سؤال قابل توجه در جامعه تبدیل شده است. دشمنان انقلاب اسلامى با همه توان خود، در حال القاى شبهه ناکارآمدى نظام اسلامى و تضعیف جریان انقلابى بوده و تضعیف روحیه انقلابى و ارزشگرایى در جامعه را دنبال مىکنند.
جریان ضد انقلاب به همراه رسانههاى جبهه استکبار، با استفاده از شرایط پدید آمده ناشى از مشکلات اقتصادى، با هزاران دروغ در فضاى مجازى، شبکههاى ماهوارهاى و نشریات خود، چنین القا مىکنند که مردم در دوره پهلوى در ناز و رفاه و آسایش بودند. بنابراین پاسخ به پرسش مذکور، یک ضرورت و امرى در حد واجب است. براى مشخص شدن کارآمدى جمهورى اسلامى یا ناکارآمد بودن آن نسبت به دوره پیش از انقلاب اسلامى، باید دستاوردهاى چهل ساله انقلاب اسلامى را به درستى و دقیق تبیین کرد. اگر حفظ جمهورى اسلامى از دیدگاه امام(ره) از اوجب واجبات است، بر همین مبنا تبیین دستاوردهاى این نظام بهمنزله مقدمه یک امر واجب، از حکم وجوب برخوردار است. اگر دشمنان و جریان ضد انقلاب توانستهاند بر روى ذهن بخشى از مردم تأثیر گذاشته و آنان را نسبت به انقلاب و نظام بدبین کنند، دلایلى دارد که مهمترین آن عبارت است از:
۱. جریان انقلابى و مسؤولان نظام در چهل سال گذشته، نتوانستهاند دستاوردهاى انقلاب و نظام را به درستى براى مردم و بهویژه نسل جوان تبیین کنند؛
۲. جریانهاى سیاسى در سالهاى اخیر، در رقابتهاى ناسالم، یکدیگر و در نهایت نظام را تخریب کرده و با زیر سؤال بردن دولتهاى گذشته، مردم را نسبت به نظام و انقلاب بدبین وبىاعتماد کردهاند؛
۳. ویژگىهاى روانشناختى جامعه ایرانى که بر اساس آن نقاط منفى بیشتر به چشم مىآید؛
۴. ضعف نظام در مبارزه با مفاسد و برقرارى عدالت مطلوب در همه زمینهها؛
۵. سیاهنمایىها و دروغپراکنىهاى دشمن؛
۶. جوان بودن جامعه و فاصله گرفتن چهل ساله از مبدأ انقلاب؛
۷. فراموشى تاریخى که گریبان بخشى از مردم را مىگیرد؛
۸. بالا رفتن انتظارات و توقعات مردم از یک سو، تحریمها و فشارهاى اقتصادى دشمن از سوى دیگر؛
۹. زندگى اشرافى برخى از مسؤولان؛
۱۰. تبلیغات فراوان دشمن و جریان ضد انقلاب و بهویژه سلطنتطلبها براى تطهیر رژیم پهلوى.
در میان دلایل بالا، سهم ناآشنایى با دستاوردهاى انقلاب و نظام بالا است. بنابراین، باید در چهلمین سال پیروزى انقلاب اسلامى، نهضت روشنگرى و تبیین دستاوردهاى انقلاب، در اولویت مسؤولان کشور و جریان انقلابى قرار گیرد.
براى تبیین درست دستاوردهاى جمهورى اسلامى، باید چند نکته را مد نظر قرار داد و تبیین کرد؛
الف . رژیم پهلوى چه ویژگىها و چه رویکردهایى داشت؟
ب. وضعیت ایران پیش از انقلاب از نظر سیاسى، اجتماعى، فرهنگى، علمى، فناورى و دفاعى چگونه بود؟
ج. چرا در ایران انقلاب پدید آمد؟
د. جمهورى اسلامى چه ویژگىها و رویکردهایى دارد؟
هـ. اگر در ایران انقلاب نشده بود، اکنون ایرانىها در چه شرایطى بودند؟
و. با انقلاب و پدیدآیى نظام جمهورى اسلامى، چه تغییرات و تحولات اساسى در کشور پدید آمده است. به عبارت دیگر، ایران در چهل سالگى انقلاب، چه تفاوتهایى با ایران پیش از انقلاب دارد؟
با پاسخ دقیق به پرسشهاى مذکور، مىتوان تبیین درستى از انقلاب اسلامى و دستاوردهاى چهل ساله جمهورى اسلامى داشت. با چنین تبیینى، کارآمدى نظام اسلامى اثبات خواهد شد. بهطور قطع، اگر جمهورى اسلامى نظامى کارآمد نبود، نمىتوانست چهل سال در برابر همه قدرتهاى شیطانى ایستادگى کند. بر اساس پژوهشهاى انجام شده، در چهل سال گذشته حدود ۴ میلیون پروژه کوچک و بزرگ در زمینههاى علمى، عمرانى، صنعتى، اقتصادى، فرهنگى و اجتماعى در کشور به اجرا درآمده و سیماى ایران را بهطور کلى متفاوت از قبل کرده است.
نمونههایى از این دستاوردها عبارت است از:
۱. پهلوى یک رژیم ضد ملى و وابسته به غرب و آمریکا، مستبد و دیکتاتور، فاسد و ضد دین بود. با انقلاب اسلامى یک نظام مستقل و مردمى در ایران پدید آمد و ایران به استقلال واقعى دست یافت و مردم از عزت ملى و عزت نفس برخوردار شدند.
۲. در دوران پیش از انقلاب، آمریکایىها همه کاره کشور بودند و حتى شاه هم تحت فرمان آمریکایىها بود. حدود ۶۰ هزار آمریکایى در ارتش و تمامى وزارتخانهها و سازمانها اعمال نفوذ مىکردند. اکنون با انقلاب اسلامى، چهل سال است که مردم صاحبان اصلى کشور بوده و مسؤولان را خود برمى گزینند.
۳. پیش از انقلاب ایران کشورى تحت سلطه آمریکا، تأمینکننده منافع غرب، متحد رژیم صهیونیستى و فاقد نقش در منطقه بهصورت مستقل بود. با انقلاب اسلامى ایران به قدرت منطقهاى تبدیل شده و الهامبخش مسلمانان شده، پرچم بیدارى اسلامى و مقاومت ضد سلطه را در دست دارد.
۴. پیش از انقلاب اسلامى، ایران با آن گذشته درخشان تاریخى، روز به روز از قافله علم و تمدن بشرى دورتر مىشد. ایران با دارا بودن یک درصد جمعیت جهان، سهمى حدود یک دهم درصد از تولید علم در جهان را داشت. اکنون و پس از انقلاب اسلامى طى چهل سال گذشته، ایران سهمى معادل ۲ درصد تولید علم در جهان را به خود اختصاص داده است. به عبارتى، میزان تولید علم در دوره جمهورى اسلامى، حدود ۲۰ برابر دوره پهلوى است. با تبدیل این علم به فناورى، ایران در بسیارى از حوزههاى علوم و فنون جدید، در ردیف ۱۰ کشور برتر جهان قرار گرفته است. ایران داراى چرخه کامل سوخت هستهاى شده، چرخه کامل صنعت فضایى دارد و در نانو و فناورىهاى برتر پیشرفت کرده است.
۵. نرخ با سوادى در کشور در دوره پهلوى ۴۷ درصد بود و این عدد اکنون در حال نزدیک شدن به ۱۰۰ درصد است. تعداد دانشجو در ایران پیش از انقلاب ۱۷۶ هزار نفر بود و این رقم به بالاى ۴ میلیون نفر افزایش پیدا کرده است.
۶. وضعیت سلامت، میزان مرگ و میر کودکان و شاخص طول عمر در پیش از انقلاب بسیار اسفبار بود؛ بهگونهاىکه حدود ۵۰ درصد پزشکان فعال کشور خارجى بودند. اکنون کشور از پزشک خارجىبىنیاز شده و جمهورى اسلامى به قطب پزشکى منطقه تبدیل شده است. دستیابى به دانش سلولهاى بنیادى، قرارگرفتن در در رتبههاى برتر پیوند کلیه، کبد، قلب و دیگر اعضاى بدن، همراه افزایش طول عمر ایرانیان نسبت به پیش از انقلاب، از ویژگىهاى سلامت و بهداشت در عصر جمهورى اسلامى است.
۷. در حوزه دستاوردهاى اقتصادى و تقویت زیرساختها نیز تحولى بزرگ طى چهل سال گذشته رخ داده است، راههاى اصلى و فرعى کشور شش برابر، راهآهن بیش از دو برابر، ظرفیت بنادر بیش از ۲۰ برابر، سدهاى کشور بیش از ۳۰ برابر و میزان تولید برق بیش از ۱۴ برابر افزایش یافته است.
۸. در تولیدات ملى، صادرات غیر نفتى ایران ۵۷ برابر شده، تولید فولاد خام بیش از ۲۴ برابر، تولید محصولات پتروشیمى بیش از ۳۰ برابر و محصولات فولادى بیش از ۱۵ برابر افزایش یافته است. تأمل در این آمار نتایج بسیار ارزشمندى را به دست مىدهد.
۹. در دوره پیش از انقلاب، در حالى که ایران بیشترین ذخایر گازى جهان را داشت، سهم گاز در سبد انرژى کشور یک درصد بود. اکنون این سهم به بالاى ۷۰ درصد افزایش پیدا کرده است. پیش از انقلاب ۹ شهر و یک روستا از شبکه گازرسانى برخوردار بودند. این عدد اکنون به ۱۰۸۳ شهر و ۲۳ هزار روستا افزایش پیدا کرده است. مشترکان گاز از ۵۰ هزار به بیش از ۱۱ میلیون افزایش پیدا کرده است.
۱۰. در حوزه صنایع دفاعى و نظامى، ایران کشورى وابسته و ارتش در اختیار آمریکایىها بود. اکنون جمهورى اسلامى نه تنها نیازهاى تجهیزات نظامى خود را تأمین مىکند؛ بلکه به بیش از ۳۰ کشور جهان تجهیزات نظامى صادر کرده، از اقتدار نظامى و دفاعى در سطح بازدارندگى برخوردار است.
تأمل در نمونههاى یادشده نشان مىدهد، جمهورى اسلامى برخلاف تبلیغات زهرآگین دشمنان، نظامى با کارآمدى بالا است. براساس همین کارآمدى، باید مشکلات در حوزههاى اقتصادى را مرتفع کرد و با مبارزه جدى با فساد و تبعیض وبىعدالتى، گامهاى بلندى را به سمت تحقق آرمانهاى انقلاب اسلامى و پدیدار کردن تمدن نوین اسلامى برداشت. انشاءالله
منبع ؛ ejna.ir
سلسله مقالات دستاوردهاى ۴۰ سالگى انقلاب اسلامى
• در شرایط کنونى دشمنان ملت ایران مترصد آن هستند تا به خیال خود ۴۰سالگى انقلاب اسلامى ایران را به نقطه بحران آفرینى پر شدت بکشانند و تبدیل آن به براندازى را در صدر برنامههاى خود قرار دهند.
سلسله مقالات دستاوردهاى ۴۰ سالگى انقلاب اسلامى
• انقلاب اسلامى مبتنى بر هویت اسلامى و ایرانى و با تاسى از تعالیم عالیه اسلام و مکتب تشیع، گفتمان نوینى را خلق نمود که علاوه بر تفوق بر گفتمانهاى موجود در دهه ۵۰ شمسى یعنى گفتمانهاى چپ و راست و دیگر خوانشهاى موجود در گروههاى اسلامى، توانست شعاع اثرگذارى خود را در محیط داخلى و حتى در خارج از جغرافیاى ایران توسعه دهد.
سلسله مقالات دستاوردهاى ۴۰ سالگى انقلاب اسلامى
• انقلاب اسلامى با همه چالشهاى داخلى و بیرونى که بر سر راه خود داشته و دارد به نقطه چهل سالگى رسیده است. این در حالى است که بسیارى از انقلابهاى معاصر انقلاب اسلامى ایران، در دورههاى پیشین به انحراف کشیده شدند و یا آن که رهبران آنها از اهداف و آرمانهاى اولیه خود دست کشیدند و به دوران پیش از انقلاب بازگشتند.
سلسله مقالات دستاوردهاى ۴۰ سالگى انقلاب اسلامى
• نقطه مشترک اظهارات مخالفین انقلاب اسلامى ایران، نیز این است که ایران باید از رفتارهاى مبتنى بر تفکر انقلاب اسلامى دست بردارد و بهمثابه یک نظام سیاسى به تعبیر آنها نرمال و متعارف، کنش سیاسى داشته باشد؛ از منظر آنها بسیارى از رویدادهاى به وقوع پیوسته و خیزشهاى مردمى که در جغرافیاى منطقه غرب آسیا به وقوع مىپیوندد در پیوند با تعلقات عاطفى و گرایشهاى سیاسى آنها با جمهورى اسلامى است.
سلسله مقالات دستاوردهاى ۴۰ سالگى انقلاب اسلامى
• بررسى تحولات و تحلیل روندهاى گذشته انقلاب نشان مىدهد که انقلاب اسلامى، هر چند در مسیر حرکت خود با چالشها و موانعى مواجه شده است، اما هیچ گاه دچار خصلت توقف یا عارضه عقب گرد نشده است، بلکه علیرغم همه سختىهایى که در مسیر حرکت انقلاب وجود داشته و دارد، انقلاب اسلامى ایران به سمت رسیدن به اهداف و منافع متعالى نظام پیش رفته است.
سلسله مقالات دستاوردهاى ۴۰ سالگى انقلاب اسلامى
• در حوزه دستاوردهاى اقتصادى و تقویت زیرساختها نیز تحولى بزرگ طى چهل سال گذشته رخ داده است، راههاى اصلى و فرعى کشور شش برابر، راهآهن بیش از دو برابر، ظرفیت بنادر بیش از ۲۰ برابر، سدهاى کشور بیش از ۳۰ برابر و میزان تولید برق بیش از ۱۴ برابر افزایش یافته است.