در آینه قرآن و عترت

نکات و ظرائف معرفتی ، که گاه به ذهن حقیر می رسد

در آینه قرآن و عترت

نکات و ظرائف معرفتی ، که گاه به ذهن حقیر می رسد

زندگی درخشان هدایتگران راه نجات ؛ انبیاء و اولیاء الهی !
سعی میکنم خوشه ای از خرمن گهربار برچیده در معرض نمایش علاقمندان به زندگی پاک و سالم قرار دهم .
تا سبک زندگی ما همچون ستارگان درخشان آسمان انسانیت و بندگی الهی گردد.
به لطف و عنایت الهی

پیوندهای روزانه
پیوندها

آیینه شو، جمال پری طلعتان طلب

نویسنده : جواد محدثی

22

پاکی، از انواع دیگر

پاکی دل از مقوله ای دیگر است؛ همان گونه که آلودگی آن از نوع دیگری است.

وقتی دل، آلوده باشد، فکر، سخن و عمل را هم می آلاید و اگر درون پاک باشد، اندیشه، گفتار و رفتار هم پاک و پسندیده خواهد بود.

این بجاست که هم آلودگی های دل را بشناسیم، هم به پاکسازی آن توجه کنیم.

کسی نیست که به دنبال پاکی نباشد؛ اما برخی آن را در پاکی از آلودگی های لباس، بدن، خانه، ماشین و غذا می جویند. گروهی نیز این طهارت را در فکر، نیت، انگیزه، هدف، اراده و عمل می طلبند.

البته پاکی و تمیزی ظاهری هم خوب است، اما پاکی جان خوب تر است.

کلام حضرت امیر علیه السلام چنین است: «ان کنتم لا محالة من المتطهرین، فتطهروا من دنس العیوب و الذنوب؛1 اگر به ناچار، در پی پاک شدن هستید، پس از آلودگی عیب ها و گناه ها پاک شوید».

یعنی طهارت از ذنوب و عیوب در نظر آن پیشوا، برتر از پاکی جامه و اندام است.

جان آلوده به گناه و نفس آلوده به عیب، در جا می زند؛ در تاریکی می ماند؛ تباه می شود؛ زمینه رشد نمی یابد؛ صاحبش را «صاحب دل» نمی کند و پنجره های رو به معنویت و کمال را می بندد.

حضرت امام خمینی در چهل حدیث خویش می فرماید: «با خودبینی، خدابینی و خداخواهی، خیالی خام و امری است باطل و محال. مادامی که مملکت وجود شما از حب نفس و حب جاه و جلال و شهوت و ریاست به بندگان خدا پر است، نمی توان ملکات شما را ملکات فاضله دانست و اخلاق شما را اخلاق الهی شمرد... حصول معارف الهیه و توحید صحیح از برای همچو قلبی که منزلگاه شیطان است، محال است و تا ملکوت شما ملکوت انسانی نباشد و قلب شما از این اعوجاج ها و خودخواهی ها پاک نباشد، منزل حق تعالی نباشد...».2

 

دلبستگی، مانع پرواز

 

شاید بتوان سنگین ترین وزنه و بار و قیدی را که به دست و پای دل بسته می شود و آن را از پرواز باز می دارد، وابستگی دانست.

«تعلق»، انسان را اسیر می کند. وابستگی، پر و بال حریت انسان را قیچی می کند.

اسیر شدن در چنگ وسوسه ها و پر شدن خانه دل از محبت های بدنی و محبوب های غیراصیل و معشوق های مجازی، مانع دل بستن به محبوب برتر و عشق ورزی به معشوق کامل می گردد.

اگر بزرگان، توصیه به آزادی از این اسارت کرده اند، به همین خاطر است، حتی وابستگی و دلبستگی، توفیق یک مردن خوب و شهادت و هجرت را هم از انسان سلب می کند و آدمی را اسیر خاک و در گرو خانه و زمین و ثروت قرار می دهد و عشق حق را هم از دل می برد. به قول شاعر:

جانی که ز نور عقل، مشتق نشود

دل باخته و شیفته حق نشود

دل بسته به دنیا ز کرامت دور است

آن دل که مقیّد است، مطلق نشود.3

و کدام قید و بندی برای دل، سنگین تر از عیوب و ذنوب است که حضرت امیر علیه السلام فرمان داده که ساحت دل را از این دو آلایش پاک کنیم؟!

 

آلودگی گناه

 

تا رسیدن به این مرز که گناه را نوعی آلودگی بدانیم، فاصله بسیار است.

این که قرآن کریم، غیبت برادر مؤمن را همچون خوردن گوشت مرده آن می پندارد و می افزاید که آن را زشت و ناخوشایند می شمارید، یک حقیقت است؛ اما چرا غیبت کننده، از این کار اشمئزازآور، لذت می برد؟ چون به زشتی آن واقف نشده و آن را پلید نمی بیند. لذت بردن از گناه، نهایت جهل و اوج غفلت و سلطه شیطان بر انسان است؛ اما انسان های فرهیخته، به خاطر بدی گناه، آن را ترک می کنند و جانشان متنفر از معصیت است و این، اوج اعتلای روحی است.

حضرت علی علیه السلام می فرماید: «طهروا قلوبکم من درن السیئات؛4 دل هایتان را از آلودگی گناهان و زنگار بدی ها پاک کنید، و نیز می فرماید: «طهروا قلوبکم من الحقد...؛5 قلب هایتان را از کینه پاک کنید.

وقتی ما توفیق این پاکسازی دل را خواهیم داشت که کینه و گناه و بدی را یک آلودگی به حساب آوریم که مایه بدنامی، سرشکستگی، رسوایی و سیاهی پرونده عمر است و این، معرفت می طلبد!

خداجویان و اهل معنویات و صاحبان دل های عرشی و جان های ملکوتی، هرگز نمی گذارند بر دامن دلشان، غبار معصیت بنشیند و آیینه جانشان را زنگار معصیت و گناه بگیرد و در پی این تیره جانی، از تجلی فروغ حکمت و حقیقت، محروم بمانند.

وقتی دل می تواند آیینه باشد، چرا بگذاریم خشت تیره بماند؟

سخنی بلند از حضرت امیر، به این جلوه مرآتی دل اشاره دارد:

«قلوب العباد الطاهره، مواضع نظر الله سبحانه، فمن طهر قلبه نظر الیه؛6 دل های پاک بندگان، موضع و جایگاه نگاه خدای سبحان است. پس هر کس دلش را پاک کند، خداوند به آن دل می نگرد».

آیینه شو، جمال پری طلعتان طلب

جاروب کن تو خانه، سپس میهمان طلب

کسی می تواند نگاه الهی را مهمان خانه دلش کند که همه زوایای آن را از آلودگی های اخلاقی و رذائل و معصیت ها پاک کند وگرنه، آن فرشته، مهمان این ویرانه تاریک نمی شود.

در حدیث قدسی آمده است که موسای کلیم به پروردگارش عرضه داشت: «خدایا! آنان که اهل تو هستند - خدایی هستند - و در روز قیامت که هیچ سایه ای جز سایه عظمت و رحمت تو نیست، در سایه عرش تو می آرمند، کیانند»؟ خدای متعال به او وحی فرمود که آنان که دل های پاک دارند. «الطاهرة قلوبهم».7

نشناخته را محرم هر راز مکن

قفل دل خود بر همه کس باز مکن

در قلّک دل برای آینده خویش

جز عشق خدا و دین، پس انداز مکن.

آرایش تن، آلایش دل

یکی از بدترین نفاق ها، دوگانگی ظاهر و باطن است.

گاهی کسی را سالم و تندرست می پندارید، اما بیماری های داخلی او وحشت آور است.

گاهی هم کسی را خوب و سالم و بی عیب می شناسید؛ اما این ظاهر کار و نمود بیرونی اوست و اگر به خلوت او راه یابید و از درون قلبش باخبر شوید، خواهید دید که مجموعه ای از رذائل را در دل خود گرد آورده است؛ اما ظاهری آراسته دارد.

ای بس آلوده که پاکیزه ردایی دارد.

در موعظه های حضرت مسیح علیه السلام چنین آمده است:

«صحت و سلامت ظاهر جسد، چه فایده ای دارد، آن گاه که باطنش خراب و فاسد باشد؟ همچنین، اندام و پیکری که بسیار از آن خوشتان می آید، به چه کارتان می آید، وقتی که دل هایتان فاسد شده باشد؟ چه فایده که پوست بدن خود را تمیز و پاکیزه کنید؛ اما دل هایتان آلوده و کثیف باشد»؟8

این آلودگی دل، گاهی بدخواهی نسبت به دیگران است؛ گاهی حسد ورزیدن نسبت به برخورداران و نام آوران و متمکّنان است؛ گاهی اهل هوس بودن به جای عاقلانه زیستن و شهوت رانی، به جای عفاف و حرص و ولع به جای قناعت و مناعت طبع است؛ گاهی تکبر و خودبرتربینی و غرور است؛ گاهی کینه ورزی نسبت به دیگران است؛ گاهی اهل ریا و تظاهر و خودنمایی بودن است؛ گاهی محبت دنیا و فریفتگی مال و جاه و عنوان است و... بسیاری از این گونه رذیلت ها.

گام نخست آن است که این رذایل را آلودگی بدانیم و از بروز آنها شرمسار شویم.

گام دیگر، اقدام برای کاستن و زدودن و به صفر رساندن آنها در خانه دل است.

در بستر خواب دل فتادن، تا چند

دنبال سراب دل فتادن تا چند

صد چشمه ز کوثر خرد می جوشد

در تور و طناب دل فتادن تا چند9

 

پی نوشت:

 

1. غرر الحکم، حدیث 3743.

2. امام خمینی، چهل حدیث، ص 45.

3. جواد محدثی، برگ و بار، ص 291.

4. غرر الحکم، حدیث 6021.

5. همان، حدیث 6017.

6. میزان الحکمه، حدیث 16969.

7. المحاسن، ج 1، ص 457.

8. تحف العقول، ص 393: «لا یغنی عن الجسد ان یکون ظاهره صحیحاً و باطنه فاسداً کذلک لا یغنی اجسادکم التی قد اعجبتکم و قد فسدت قلوبکم، و ما یغنی عنکم ان تنقوا جلودکم و قلوبکم

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۹/۱۲/۱۸
مهدی مینایی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی