اللَّهُمَّ ارْزُقْنِی فِیهِ الذِّهْنَ وَ التَّنْبِیهَ خدایا در این روز مرا هوش و بیداری و خودآگاهی نصیب فرما
فراموشکاری و خواب و غفلت از عوامل مهم انحراف و کجروی و دور شدن از مسیر و چه بسا نابودی است.
فراموشکاری آفت بزرگ انسانهاست. و هرچه موقعیت اجتماعی و مسئولیت بالاتر باشد ، این آفت سخت تر و تأثیر گذار تر است .
فراموشی خود، خدا، سرمایه ها، و ارزش حقیقی باعث دور شدن از اخلاق، انصاف، عدالت، همدردی، احساس مسئولیت ، دنیا گرایی، آخرت گریزی و در نتیجه افتادن به ورطه هلاکت و حیوانیت و به دنبال آن جهنمی شدن می شود.
در اثر غفلت است که انسانی که اشرف مخلوقات بوده و کمترین بهای او بهشت است و جایگاهش بهشت و بقاء عندالله ، به پست ترین امور خود را می فروشد و خود هیزم جهنم شده و نابود میشود!!!
در اثر غفلت شیطان قسم خورده بر انسان سوار شده و او را به آنجا که قسم خورده است می کشاند و از هستی و هویت اصلی و الهی اش خارج می کند.
با تذکر و یادآوری هم اگر بیدار نگردد به این سقوط دردناک حسرت زای حسرت افروز ادامه داده و سرعت سقوط نیز بر هلاکتش می افزاید.
وَ بَاعِدْنِی فِیهِ مِنَ السَّفَاهَةِ وَ التَّمْوِیهِ و از سفاهت و جهالت و کار باطل دور گردان
سفیه کسی است که توانایی و قدرت اداره خود و دیگران را ندارد.
آنچه در لغت و فقه درباره سفیه گفته شده ؛در فقه، سفیه به معنای کسی دانسته شده است که اموال خود را در غیر اغراض صحیح (عقلائی) صرف میکند و ملکه یا صفت و حالتی در او وجود ندارد که موجب حفظ و نگهداری ...
سفیه نادان, بی خرد, بی حلم, بدخو, سفائ جمع ( صفت ) 1 - نادان بی اطلاع . 2 - ابله احمق کم عقل جمع سفهائ . تسفیه سفیه خواندن بی خرد خواندن سفیهی 1 - نادانی .
معنای سفیه. کلمه سفه به معنای سبکی عقل است،(در فارسى مىگویند که: عقل فلانى پارسنگ مىبرد)، و گویا در اصل به معناى مطلق سبکى و سستى چیزى است که نباید ...
قرآن دو گروه را جزو سفها می داند؛
نادان
رویگردان از حق با وجود شناخت آن
وَ اجْعَلْ لِی نَصِیباً مِنْ کُلِّ خَیْرٍ تُنْزِلُ فِیهِ و از هر خیری که در این روز نازل میفرمایی مرا نصیب بخش
خیر ، آنچه که انسان به آن تمایل دارد و طبعش می پسندد.
به خود و دیگران منفعت می رساند.
باعث آرامش خاطر خود و دیگران می شود.
مورد خواست و رضایت خداست.
خواسته و خواهان خداوند و خوبان است.
...
ماه مبارک فرصت انجام خوبی هاست ! چرا که مهمترین مانع خیر و خوبی یعنی شیطان را دست و پا بسته اند تا خوب باشیم وخوبی را مزه و تجربه کنیم.
پس خوبی ها را بشناسیم،
عمل کنیم،
استمرار دهیم
و در طول سال و عمر و زندگی مان به آنها پایبند بوده و ترک نکنیم.
خیرها ابعاد مختلف دارند؛ فردی ، اجتماعی، اقتصادی ، سیاسی، فرهنگی، عاطفی، و...
نماز، روزه، تلاوت قرآن، ...
احسان، اطعام، صدقه، و...
مهربانی، محبت ، همراهی، و.... به خانواده و خویشان
همدردی، احترام و...
بِجُودِکَ یَا أَجْوَدَ الْأَجْوَدِین به حق جود و کرمت ای جود و بخشش دارترین عالم.
بخشندگی زیاد معنای جود است و جواد یعنی بخشنده و أجود یعنی بخشنده ترین!
صفات خدا را متذکر شدن باید برای ما حاوی پیام باشد ؛
و آن اینکه خداوند اینگونه است!!
ما هم خود را شبیه به خدا کنیم!
که فرمود؛ یا داوود! به مردم بگو ؛ تخلّقوا بأخلاق الله
و اصلا هدف و نتیجه انجام عبادات و دستورات دینی رسیدن به این مرحله ، یعنی اخلاق خدایی را دارا شدن است.
اگر چنین نیستیم،!
یا عبادتمان مشکل دارد !؟
یا نیاتمان و یا در مسیر دیگری هستیم و بد عمل میکنیم.
اَللّـهُمَّ قَرِّبْنى فیهِ اِلى مَرْضاتِکَ،
رضایت و خوشنودی عامل آرامش و اطمینان است.
عوامل جذب رضای الهی چیست؟
بی تردید انجام دستور و خواست طرف مقابل بر اساس آنچه او خواسته موجب رضایت او خواهد بود ، نه بر اساس آنچه دل خودمان می خواهد.
هرگاه در زندگیمان، منشأ خشنودی و خشممان را، حتی برای یک بار از عقل دیدیم، آن موقع است که برای یک بار انسان شدهایم، امّا اگر خشنودی و غضبمان ناشی از بطن و فرج بود مطمئناً از حیوانات خواهیم بود ولی در شکل انسان.
رضایت اهل بیت (حضرت زهرا)
وَجَنِّبْنى فیهِ مِنْ سَخَطِکَ وَنَقِماتِکَ،
سخط همان غضب است که با اراده انجام گردد یا به کار با اراده انجام شده تعلق بگیرد.
لذا اگر انسان از روی اختیار و اراده و عالمانه عمل و گناهی را مرتکب شود غضب الهی را به دنبال خواهد داشت.
در روایات اموری را عامل سخط الهی ذکر کرده اند و از ارتکاب آنها نهی شده است؛
وَ وَفِّقْنى فیهِ لِقِرآئِةِ ایاتِکَ،
انس با قرآن و نورانی کردن
خواندن یا نگاه کردن (برای بیسوادان)
ترجمه دیدن
تفسیر خواندن
تأمل کردن
تدبر کردن
عمل کردن
ترویج کردن
پیگیری خواندن در بین دوستان
گریه کردن و با حزن خواندن (پیامبر و آیات آخر سوره زمر و ضمانت بهشت با گریه جوانان)
بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ
رسیدن به خوشبختی که همان روی آوردن رحمت الهی است نتیجه تجلی این دعا در انسان خواهد بود ان شاءالله
اینکه فرموده اند سحری خوردن مستحب است، و بدون سحری روزه نگیرید!
اگر خود انسان باشد و تصور یک روز 15-16 ساعته گرسنگی و تشنگی ، حتما اهمیت آن را در می یابد.
اما اینکه ثواب بر آن ذکر کرده و بر انجامش تأکید شده بی حکمت نیست.
1- وقتی انسان تصور یک روز گرسنگی و تشنگی و گرمای طاقت سوز را می کند، سعی میکند خوب بخورد، چیز خوب بخورد تا در روز کم نیاورد.
فرموده اند ؛ با گرسنگی و تشنگی ماه رمضان به یاد تشنگی و گرسنگی قیامت باشید!
آنکه به فکر تشنگی و گرسنگی وگرمای احاطه کننده قیامت و محشر بیافتد، توشه بر میگیرد و بار خود از معصیت سبک و از احسان و عبادت سنگین،تا در آنجا به جای سختی آسایش داشته و عذاب نبیند.
2- به بهانه سحری خوردن اندکی از فیض سحر، هوای سحر، نفس سحر، بهره برده و کمی میچشد ، تا بعد بنوشد و بیابد و بخورد، از پای سفره معنوی سحر بر نخیزد و با اولیاء الهی و قطب عال امکان حجت ابن الحسن همنوا و همراه مناجاتی و سحری باشد. ان شاءالله
یا ایها الذین امنوا کتب علیکم الصیام ... لعلکم تتقون
آثار ظاهری جسمی روانی روزه؛
- حالت خضوع و خشوع در برابر خداوند و اظهار حاجت و نیاز به درگاه الهی
- لطافت روحی و روانی و سبکی روح
- حس هم دردی و هم ذات پنداری با فقرا و نیاز مندان
- سلامت جسمی و دستگاه هاضمه
- تقویت اراده و همت
"ما ضعف بدن عما قویت علیه النیة" ( من لا یحضره الفقیه)"
و....
اما خود خداوند هدفی فراتر و والاتر از اینها دارد که باید توجه کرد؛
"لعلکم تتقون"
یعنی اگر تا امروز نفس،دل ، و خواسته های نفسانی بر من غالب بود، امروز من بر آن غالب هستم تا بفهمم و بفهمانم که می توان در شرایط اختیار بود و عوامل ارتکاب بسیاری امور را بدون مزاحم و جبر داشت ،ولی اسیر نبود و آزادانه انتخاب کرد ؛ بندگی را !!!
خویشتن داری را ، انسانیت را ، حیات طیبه و عالی و زندگی مطلوب الهی را !
اسیر چند روز خوشی و لذت زودگذر نشدن را!
از خودتان پذیرایی کنید!!! ترقی در مهمانی و پذیرایی بهتر و بیشتر
همیشه ، همه به دنبال بهترین وکاملترین وبیشترین هستند<
خانه، ماشین، ویلا، امکانات، علم ، ثروت و... زن بچه و...
به کم قانع نیستیم!
زیادش هم کم است و اگر بشود بیشتر باز هم بهتر!
اشتهای سیری ناپذیر انسان!
یا همان حرص و طمع !
فرموده اند دو گروه هرگز سیر نمی شوند؛ طالب دنیا و طالب علم!!
اما اینکه کدام خوب است و کدام بد نمیدانیم ! نمیدانیم چون علم و احاطه نداریم!
لذا باز هم فرموده اند ؛ طالب دنیا مانند تشنه ای است که برای رفع تشنگی اش از آب دریا می نوشد!!!
نه تنها سیر نمیشود، بلکه به تشنگی اش افزوده میگردد!
اما طالب علم ، هرچه علم اش بیشتر تواضع و فروتنی و خضوعش بیشتر، و اعتراف به جهلش افزون تر . و عمل صالح اش بهتر!
البته اگر علم نافع باشد . که باز هم فرموده اند؛ اللهم انّی أعوذ بک من علم لا ینفع"
امّا دعای امروز؛
اَلّلهُمَ
اجعل صیامی فِیه صِیام الصّائمینَ
روزه داران سه دسته اند؛
معمولی ها، ویژه ها، سوپر ویژه ها!!!
یعنی نباید به کم و حداقل از روزه داری که پرهیز از محرمات و ممنوع شده های برای روزه دار است قانع بود!
بلکه باید رشد کرد، از عادی به ویژه رسید و بلکه به ویژه ترین ها.
یعنی علاوه بر شکم و زبان ، چشم وگوش و زبان و دست وپا و سایر اعضا هم از توجه، تمایل ، گرایش و ارتکاب حرام دور باشند و پرهیز کنند.
آنگاه باز هم جلوتر و بالاتر رفت ؛ یعنی ؛ قلب و روح ودل انسان نیز از تمایل و گرایش و توجه به غیر خداوند پرهیز نموده و فقط و فقط او را ببیند ! نه خود را و نه غیر خود را!
چه اینکه خود فرموده است؛ ماجعل الله لرجل من قلبین فی جوفه! در یک دل دو محبت نباید باشد! البته محبت غیری که در کنار او باشد ، والا آنکه را او خواسته و فرموده، عین اوست.
و باباطاهر هم چه زیبا سروده؛
به دریا بنگرم دریا ته وینم به صحرا بنگرم صحرا ته وینم به هر جا بنگرم کوه و در و دشت نشان از قامت رعنا ته وینم
و قیامی فِیه قِیام القائمینَ
قیام و ایستادن مقدمه حرکت است . و قیامی که به حرکت نیانجامد فایده ندارد.
قیام و ایستادن و حرکت برای خدا هم دارای مراتبی است که از خود قیام و تا حرکت و حرکت پر جنب و جوش را در بر میگیرد و حرکت تأثیر گذار و سرنوشت ساز را !!! همچون قیام انبیاء و او لیاء و امام حسین علیه السلام
قائمان یا در مسیر عبادتند یا عبودیت.
یا از بستر خواب و به نماز شب و ذکر و دعا و مناجات یا به جهاد در راه خدا و علم و مبارزه و کسب و کار حلال و ...
آنچه مهم است قیام لله است؛ که فرمود ؛
" قل انّما اعظکم بواحدة،ان تقوموا لله مثنی و فرادا"
و نَبّهنی
فِیهِ عَن نَومَهًِْ الغافِلینَ
غفلت درد و اپیدمی قرن حاضر و باعث سقوط انسان در دره حیوانیت و نباتیت است.
بیداری و برپا شدن از آن جز به اراده و عنایت الهی و همت انسان میسر نیست.
باید بیدار کننده ای را خواست و اذن او را و اراده اش را پذیرفت تا بیدار کند و برهاند از خواب غفلت.
غفلت از عمر، جوانی، قوت، سلامتی، ثروت، دنیا و حقیقت آن، استعدادها و ...
وهَب لی جُرمی فیهِ یا الهَ العالَمینَ
گذشته های پر خطا و لغزش، بیراهه روی های در اثر جهل و نادانی و غلبه شهوت و هوی، اگر جبران نگردد،سرعت سقوط بیشتر است . و جبران آن فضل و موهبتی از ناحیه خداوند.
پس ...
واعفُ عنّی یا عافیاً عنِ المجرمینَ.
نه تنها جبران و گذشت که پاک کردن و بی اثر کردن آن کج روی ها ، و سرعت دادن به صعود از پرتگاه نیز آرزوی من است تا بتوانم عقب ماندگی های از خوبان را جبران نموده و به قافله اولیاء برسم.