در آینه قرآن و عترت

نکات و ظرائف معرفتی ، که گاه به ذهن حقیر می رسد

در آینه قرآن و عترت

نکات و ظرائف معرفتی ، که گاه به ذهن حقیر می رسد

زندگی درخشان هدایتگران راه نجات ؛ انبیاء و اولیاء الهی !
سعی میکنم خوشه ای از خرمن گهربار برچیده در معرض نمایش علاقمندان به زندگی پاک و سالم قرار دهم .
تا سبک زندگی ما همچون ستارگان درخشان آسمان انسانیت و بندگی الهی گردد.
به لطف و عنایت الهی

پیوندهای روزانه
پیوندها

اهمیت و ارزش آموزش قرآن به کودکان و نوجوانان

يكشنبه, ۲۹ آبان ۱۴۰۱، ۰۱:۳۶ ب.ظ

اهمیت آموزش قرآن به کودکان و نوجوانان

امام علی (علیه السلام): حق فرزند بر پدر، آن است که نام نیک بر او بگذارد و او را به نیکی تربیت کند و قرآن به او بیاموزد
 

کودکان امانت های خالق عالم در دست والدین اند. ذهن، فکر و اعتقاد و اخلاق آنان تشنه و گرسنه است! چه چیزی برایشان تدارک دیده ایم؟!
آینده شان را با چه آموزه هایی ترسیم و تصویر می کنیم؟!
موسیقی؟ مادیات؟ زبان؟ معارف؟ قرآن...؟

بسم الله الرحمن الرحیم
اهمیت آموزش قرآن به کودکان و نوجوانان
از سه حقی که فرزند به عهده پدر دارد یکی آنست که به او قرآن بیاموزد. یعنی یا خود تعلیم دهد یا برای فرزندش معلم قرآن بگیرد که در این رابطه اکثر مسلمین غافل بوده و پدران به این حق عمل نمی کنند.
اما امام حسین ع که خود قرآن ناطق است برای تعلیم قرآن به فرزندش علی اکبرع ،معلم استخدام نمود.وقتی معلم سوره حمد را به علی اکبر تعلیم داد وعلی اکبر آن را برای پدرش تلاوت نمود سالار شهیدان آنقدر خوشحال شد که دستورر داد دهان معلم را پراز جواهر کردند ودهها دست لباس گرانقیمت به معلم داد.چند نفر از اصحاب اعتراض کردند که این جوایز و دستمزد درمقابل کار کوچک معلم زیاد است!امام فرمود این مادیات از بین می رود ولی کاری که معلم کرده معنوی است وباقی می ماند.
در.(تفسیر منهج الصادقین ذیل آیه اول حمد)  روایتی است که اگر معلمی به کودکی بسم الله الرحمن الرحیم یاد دهد خداوند آن کودک وآن معلم وپدرومادر کودک را از دوزخ نجات می دهد. لذا اسلام تاکید زیادی بر تعلیم قرآن به کودکان دارد و در حدیثی فرموده اند:علم در کودکی همانند نقش بر سنگ است و در بزرگی همچون نقش بر روی آب.
احادیثی دراین مورد :
1. پیامبر خدا (صلی الله علیه وآله): کسی که پیش از بلوغ قرآن بخواند، به تحقیق، در کودکی به او حکمت داده شده است.[1]
2. پیامبر خدا (صلی الله علیه وآله): بهترین شما کسی است که قرآن را بیاموزد و بیاموزاند.[2]
3. پیامبر خدا (صلی الله علیه وآله): هیچ کس نیست که به فرزندش قرآن بیاموزد، مگر آن‌که روز قیامت، بر سر پدر و مادرش تاج پادشاهی گذاشته می‌شود و دو لباس بر آنها پوشانده می‌شود که مردم، همانند آن را ندیده‌اند.[3]
4. پیامبر خدا (صلی الله علیه وآله): سوره واقعه، سوره بی‌نیازی است. آن را بخوانید و به فرزندانتان بیاموزید.[4]
5. پیامبر خدا (صلی الله علیه وآله): هرگاه کسی از شما خواست با پروردگارش سخن بگوید، باید قرآن بخواند.[5]
6. پیامبر خدا (صلی الله علیه وآله): هرکس که خداوند، حفظ کتابش را به او عطا کند و گمان کند که به کسی چیزی برتر از او داده شده است، بی‌گمان، بزرگ‌ترین نعمت را ناچیز شمرده است.[6]
7. شرح نهج البلاغه: غالب فرزند صعصعه، نزد علی (علیه السلام) رفت و فرزندش فرزدق[7] نیز با او بود. علی (علیه السلام) به وی فرمود: «کیستی؟».گفت: غالب، فرزند صعصعه مجاشعی... . فرمود: «ای ابو اخطل! این نوجوان همراهت کیست؟». گفت: فرزندم. او شاعر است. فرمود: «به وی قرآن بیاموز که برایش از شعر، بهتر است».[8]
8. امام علی (علیه السلام): حق فرزند بر پدر، آن است که نام نیک بر او بگذارد و او را به نیکی تربیت کند و قرآن به او بیاموزد.[9]
9. امام صادق (علیه السلام): حافظ قرآن که به آن عمل کند، همراه سفیران (فرشتگان) ارجمند و نیکوکار است.[10]
در منابع تربیتی اسلامی آموزش و تعلیم قرآن به کودکان ، به عنوان یکی از وظایف مسلم پدران شناخته شده است . حضرت علی (ع) در مقام شمردن حقوق فرزندان بر پدران خویش در کنار انتخاب نام نیک برای فرزند و تربیت شایستة او ، به تعلیم قرآن اشاره می کند و می فرماید :« حق الولد علی والده ان یحسِّنَ اِسمَهُ وَ یحسِّنَ اَدَبَهُ  و یعلمه القران "از جمله حقوقی که فرزند بر پدر خود دارد این است که نام نیکو برایش انتخاب کند ، خوب تربیتش کند و به او کتاب خدا را بیاموزد ». (باقر زاده 1380)ودرجای دیگر به پدر فرزدق ،شاعر معروف که فرزند خود را جهت تشویق به خاطر فرا گیری شعر و کلام عرب به خدمت حضرت آورده بود فرمودند" اگر به او قرآن یاد میدادی  برایش بهتر بود ( همان منبع )در جای دیگر خطاب به امام حسن(ع)  می فرماید : در اولین قدم برای تربیت تو، از تعلیم کتاب خدا و تأویل آن شروع کردم ..
 ائمه معصومین (ع) پدران و مادران را  برای انجام این مهم ، فراوان تشویق کرده و اجر و پاداش معنوی خداوند را در قبال این عمل یادآور شده اند .امام حسن عسکری(ع)  فرمودند  :خدواند به پدر و مادر پاداش فراوانی را عنایت می کند . آنان با شگفتی سؤال می کنند : پروردگارا ! این همه تفضل دربارة ما در قبال چیست ؟ اعمال ما شایستة‌چنین پاداشی نبوده است . در جواب آنها گفته می شود : هذه بتعلیم کما ولد کما القرآن و تبصیر کما ایه بدین الاسلام . ” این همه عنایت و نعمت ، پاداش شماست که به فرزند خود کتاب خدا ، قرآن را آموختید و او را در آیین اسلام بصیر و بینا تربیت کردید . (جمعی از استادان ،1382 ص 182)
از طرفی در قران کریم نیز درباره خواند ن و نوشتن و آموزش علم  تاکید شده است ." اقرا باسم ربک الذی خلق "  سوره علق آیه یک و یا " ن والقلم و ما یسطرون "" قسم یه قلم و آنچه می نگارد."
در ارتباط با تعریف و نوع آموزش قران در کودکی و حد و مرز آن مطابق تعریف شورای برنامه ریزی وزارت آموزش و پرورش ، کمیته قرآن ، عبارت است از « انجام هر فعالیتی که زمینه‌ی آشنایی ، علاقه و ارتباط کودک را با قرآن کریم فراهم آورد و موجب علاقه و انس نوآموز با قرآن شود ».
این آموزش می تواند  در قالب یک یا چند فعالیت یاددهی و یادگیری با محوریت قرآن‌آموزی انجام ‌شود مانند : گوش دادن به قرائت قرآن ، روخوانی ، حفظ ، زیباخوانی ، فهم و درک معنای آیات ، آشنایی با داستانها و نکات آموزنده و جذاب قرآن کریم . (شورای برنامه ریزی درسی قران ص 16)
آموزش قران در دوره پیش از دبستان ضروری  و امکان پذیر است ، آموزش اولیه قران را از سنخ زبان آموزی بوده وبا استناد به تجربه های عملی کودک در زمینه کسب مهارتهای زبانی و تجربه های آموزش قران پیش از آموزش رسمی در تاریخ گذشته کشورمان و تجربه برخی از نهاد های مردمی در دههای اخیر امکان اموزش قران در کودکی را مورد تاکید قرار دارد .(همان منبع)باید توجه داشت که این امکان  و ضرورت و تاثیر این آموزش ها پس از سالها اجرا شدن در مراکز پیش دبستانی  با توجه به تغییر برنامه آموزش فارسی در کلاس اول مورد تامل و بررسی است.
البته آموزش قران برای فارسی زبانان در ابتدا سهل و آسان به نظر میرسد ولی در عمل با مشکلاتی روبه رو میشود. آسان به نظر میرسد چون حروف و حرکات هر دو زبان تقریبا یکی است. مشکل است چون از یک سو قران آموز هیچ گون آشنایی قبلی با الفاظ و کلمات آن – بر خلاف زبان فارسی که زبان مادری اوست- ندارد و نیز در خواندن قران با اعراب و اتصالات ، حروف ناخوانا و برخی ویژگی های دیگر که با زبان فارسی تفاوت دارد ، رو به روست و از سوی دیگر وقتی آموزش همراه با فهم نباشد، دانش آموزان هر چند ابتدا با علاقه کار را شروع کنند اما به تدریج انگیزه آموختن را از دست می دهند. چون آموختن هر زبانی در چهار مرحله گوش دادن ، گفتن ، خواندن و نوشتن انجام میشود و آموختن هر کدام از ارکان زبان همراه با فهم است.ولی عموما مرحله اول آموختن قران چنینی نیست . در آموزش قران دانش آموزان گوش میکنند و می خوانند ولی نمی فهمندو گفتن و نوشتن نیز معمولا در کار نیست. (انوشه پور و همکاران 1384ص4)بنابراین لازم است برنامه های آموزش قران مورد بررسی و تجدید نظر قرار گیرد.
یکی دیگر از نکاتی که در آموزش قران در دوران کودکی باید مورد تامل قرار گیرد توجه به ویژگی های کودک و استفاده از قالب های مورد علاقه کودک نظیر بازی ُ کاردستیُ شعر و قصه و .... در آموزش است.
چهل حدیث درباره قرآن  
      قال رسول الله صلی الله علیه وآله : اِذَا التَبَسَت عَلَیکُمُ الفِتَنُ، کَقِطَعِ الَّیلِ المُظلِمِ فَعَلَیکُم بِالقُرآنِ .   هنگامی که فتنه ها، هم چون پاره های شب تاریک، شما را در خود پیچید، برشماست که به قرآن تمسک جویید.  اصول کافی ج2ص459
قال امیرالمؤمنین علیه السلام : وَ اعلَموا اَنَّ هذَالقُرآنَ هُوَ النّاصِحُ الَّذی لا یَغُشُّ، وَالهادِی الَّذی لایُضِلُّ ، وَالمُحَدِّثُ اَّلذی لایَکذِبُ . بدانید که این قرآن پندآموز است که خیانت نمی کند؛ وهدایت گری است که گمراه نمی سازد ؛ وسخن گویی است که دروغ نمی گوید .   نهج البلاغه خطبه 176
قال علی علیه السلام : ما جالَسَ هذَاالقُرآنَ اَحَدٌ الّا قامَ عَنهُ بِزِیادَةٍ اَو نُقصانِ؛ زِیادَةٍ فی هُدًی اَو نُفصانِ مِن عَمًی . هیچ کس با این قرآن همنشین نشد ، مگر آن که چون از نزد آن برخاست با فزونی و کاستی همراه بود؛ فزونی در هدایت، و کاستی ازکوردلی .   نهج البلاغه خطبه 176
قال علی علیه السلام : مَنِ اتَّخَذَ قَولَ اللهَ دَلیلًا ، هُدِیَ اِلَی الَّتی هِیَ اَقوَم . هر کس که سخن خدا را راهنمای خود بگیرد ، به استوارترین راه ها هدایت می شود .  نهج البلاغه خطبه 147
قال الرّضا علیه السلام : لا تَطلُبُوا الهُدی فی غَیرِالقُرآنِ فَتَضِلّوا. هدایت را جز از قرآن مجویید که گمراه خواهید شد . امالی صدوق /438
قال رسول الله صلی الله علیه و آله: یاعَلی ! سَیِّدُ الکَلامِ القُرآنُ .  ای علی ! برترین سخن، قرآن است . تفسیرابی الفتوح 2/319
قال رسول الله صلی الله علیه و آله : اَلقُرآنُ غِنًی لاغِنی دونَهُ وَ لا فَقرَ بَعدَهُ . قرآن، توانمندی است که هیچ توانی جایگزین آن نمی شود وپس از آن هیچ فقری باقی نمی ماند. تفسیرابی الفتوح 1/10
قال رسول الله صلی الله علیه وآله : فَضلُ القُرآنِ عَلی سائِرِالکَلامِ  کَفَضلِ اللهِ عَلی خَلقِهِ. برتری قرآن بر سایر سخنان، همانند برتری خداوند است بر بندگانش . جامع الاخبار / 47
 قال رسول الله صلی الله علیه و آله : اَصدَقُ القَولِ وَ اَبلَغُ المَوعِظَةِ وَ اَحسَنُ القَصَصِ، کِتابُ اللهِ . راست ترین گفتار و رساترین پندها و نیکوترین قصه ها کتاب خداست . امالی صدوق /394
قال عَلی علیه السلام : اَفضَلُ الذِّکرِ القُرآنُ بِهِ تُشرَحُ الصُّدورِ وَ تَستَنیرُ السَّرائِرِ. برترین ذکر، قرآن است، به وسیله آن سینه ها گشوده وپوشیده ها روشن شود. شرح غررالحکم 2/45
قال علی علیه السلام : فیهِ رَبیعُ القُلوبِ وَیَنابیعُ العِلمِ وَ ما لِلقَلبِ جِلاءٌ غَیرُهُ . قرآن بهار دل ها و چشمه های دانش است و دل را جز به وسیله آن جلایی نیست . نهج البلاغه خطبه 176
قال علی علیه السلام : اِنَّ القُرآنَ ظاهِرُهُ اَنیقٌ وَ باطِنُهُ عَمیقٌ . ظاهر قرآن شگفت انگیز و زیبا و باطنش ژرف و عمیق است . اصول کافی 2/599
قال رسول الله صلی الله علیه و آله : حَمَلةُ القُرآنِ عُرَفاءُ اَهلِ الجَنَّةِ .حاملان قرآن معروف ترین اهالی بهشت هستند . اصول کافی 2/606
قال رسول الله صلی الله علیه و آله : اَشرافُ اُمَّتی حَمَلةُ القُرآنِ . شریفان امت من حاملان قرآنند . خصال صدوق 1/7
قال رسول الله صلی الله علیه و آله : اَهلُ القُرآنِ اَهلُ اللهِ وَخاصَّتُهُ . اهل قرآن اهل خدا و خاصان بارگاه اویند . مجمع البیان 1/15
قال رسول الله صلی الله علیه و آله : اِنَّ هذَا القُرآنَ مَأدَبَةُ اللهِ فَتَعَلَّموا مَأدَبَتَهُ مَا استَطَعتُم . این قرآن ادبستان خداوند است پس تا آنجا که می توانید از این ادبستان بیاموزید. مجمع البیان 1/16
قال رسول الله صلی الله علیه و آله : اِنَّ هذَا القُرآنَ مَأدُبَةُ اللهِ فَتَعَلَّموا مَأدُبَتَهُ مَا استَطَعتُم . این قرآن میهمانی ویژه خداوند است پس تا آنجا که توان دارید از این ضیافت بهره ببرید. مجمع البیان 1/16
 قال رسول الله صلی الله علیه و آله : خَیرُکُم مَن تَعَلَّمَ القُرآنَ وَ عَلَّمَهُ . بهترین شما کسی است که قرآن را فرا گیرد و به دیگران بیاموزد . مستدرک الوسائل 4/235
قال رسول الله صلی الله علیه و آله : مَن عَلَّمَ آیَةً فی کِتابِ اللهِ تَعالی، کانَ لَهُ اَجرُها ما تُلِیَت . هر که آیه ای از کتاب خدا را به دیگری بیاموزد، پاداش آن آیه، تا زمانی که خوانده می شود به او نیز می رسد . مستدرک الوسائل 4/235
قال علی علیه السلام : تَعَلَّمُوا القُرآنَ ؛ فَاِنَّهُ اَحسَنُ الحَدیثِ . قرآن را فرا گیرید، زیرا که قرآن نیکوترین سخن هاست . نهج البلاغه خطبه 110
قال الصادق علیه السلام : یَنبَغی لِلمُؤمِنِ اَن لا یَموتَ ، حَتّی یَتَعَلَّمَ القُرآنَ ، اَو یَکونَ فی تَعلیمِهِ . شایسته است که مؤمن از دنیا نرود، مگر آن که قرآن را فرا گیرد ویا در حال آموختن آن باشد .  اصول کافی 2/607
قال رسول الله صلی الله علیه و آله : اَدِّبوا اَولادَکُم عَلی ثَلاثِ خِصالٍ : حُبِّ نَبِیِّکُم وَ حُبِِّ اَهلِ بَیتِهِ وَ قِراءَةِ القُرآنِ . فرزندان خود را برسه خصلت تربیت کنید، دوستی پیامبرتان و دوستی اهل بیتش و قرائت قرآن . ینابیع المودة /271
قال علی علیه السلام : حَقُّ الوَلَدِ عَلَی الوالِدِ اَن یُحَسِّنَ اسمَهُ وَ یُحَسِّنَ اَدَبَهُ وَ یُعَلِّمَهُ القُرآنَ . حق فرزند برپدر این است که: او را نام نیکو نهد، به خوبی تربیت کند و به او قرآن بیاموزد    نهج البلاغه حکمة 399
قال الصّادق علیه السلام : مَن قَرَأَالقُرآنَ وَ هُوَ شابٌّ مُؤمِنٌ ، اِختَلَطَ القُرآنُ بِلَحمِهِ وَ دَمِهِ . هر جوان مؤمنی که قرآن بخواند ، قرآن با گوشت وخونش آمیخته گردد . اصول کافی 2/60                                                                      
قال رسول الله صلی الله علیه و آله : لا یُعَذِّبُ اللهُ قَلبًا وَعَی القُرآنَ . خداوند قلبی را که قرآن را در خود جای داده باشد، عذاب نمی کند . امالی طوسی 1/6                                                                      
قال رسول الله صلی الله علیه و آله : اَلقَلبُ الَّذی لَیسَ فیهِ شَیءٌ مِنَ القُرآنِ کَالبَیتِ الخَرِبِ . قلبی که در آن چیزی از قرآن نباشد، هم چون خانه ویران است . کشف الاسرار میبدی 7/405                                                                        
قال رسول الله صلی الله علیه و آله :اَفضَلُ العِبادَةِ قَراءَةُ القُرآنِ .برترین عبادت، خواندن قرآن است    مجمع البیان 1/15
قال رسول الله صلی الله علیه وآله :نَوِّروا بُیوتَکُم بِتِلاوَةِ القُرآنِ .خانه های خود را با تلاوت قرآن نورانی کنید . اصول کافی 2/610                                                                 
فی وَصیَّةِالنَّبیِّ لِعَلٍّی عَلَیهِما وَ آلِهِمَا السَّلام : وَ عَلَیکَ بِتِلاوَةِالقُرآنِ عَلی کُلِّ حالٍ . از وصایای پیامبراکرم(ص) به حضرت علی (ع) این است که : « یا علی! برتو باد که در همه حال قرآن تلاوت کنی. » اصول کافی 7/79
قال رسول الله صلی الله علیه و آله :مَن کانَ القُرآنُ حَدیثَهُ وَ المَسجِدُ بَیتَهُ، بَنَی اللهُ لَهُ بَیتًا فِی الجَنَّةِ .هر که قرآن سخنش باشد و مسجدخانه اش، خداوند برای او خانه ای در بهشت بنا کند . امالی صدوق /405
قال رسول الله صلی الله علیه و آله : اِنَّ هذِهِ القُلوبَ لَتَصدَاُ کَما یَصدَاُ الحَدیدُ وَ اِنَّ جِلاءَها قِراءَةُ القُرآنِ .براستی این قلبها زنگار می گیرد، همان طور که آهن زنگار می گیرد، جلای قلب ها قرائت قرآن است . ارشاد القلوب / 78
قال رسول الله صلی الله علیه و آله : اِذا اَحَبَّ اَحَدَکُم اَن یُحَدِّثَ رَبَّهُ فَلیَقرَءِ القُرآنَ. هرگاه یکی از شما دوست بدارد با پروردگارش سخن بگوید، قرآن بخواند . کنزالعمال 1/510                                                                         
قال علی علیه السلام : اَلبَیتُ الَّذی یُقرَآُ فیهِ القُرآنُ وَ یُذکَرُ اللهُ – عَزَّ وَ جَلَّ – فیهِ تَکثُرُ بَرَکَتُهُ وَ تَحضُرُهُ المَلائِکةُ وَ تَهجُرُهُ الشَّیاطینُ .خانه ای که در آن قرآن خوانده شود و خدا را به یاد آرند، برکتش فزونی یابد و فرشتگان به آن خانه درآیند و شیاطین از آن دوری جویند .   اصول کافی 2/610
قال الصادق علیه السلام : اَلقُرآنُ عَهدُ اللهِ اِلی خَلقِهِ فَقَد یَنبَغی لِلمَرءِ المُسلِمِ اَن یَنظُرَ فی عَهدِه وَ اَن یَقرَأَ مِنهُ فی کُلِّ یَومٍ خَمسینَ آیَةً . قرآن پیمان خداوند است با بندگانش، شایسته آن است که انسان مسلمان در پیمان خود نظر کند و هر روز پنجاه آیه از آن را بخواند .    اصول کافی 2/609
قال الصادق علیه السلام :ثَلاثَةٌ یَشکُونَ اِلَی اللهِ ـ عَزَّ وَجَلَّ ـ مَسجِدٌ خَرابٌ لا یُصَلّی فیهِ اَهلُهُ وَ عالِمٌ بَینَ جُهّالٍ وَ مُصحَفٌ مُعَلَّقٌ قَد وَقَعَ عَلَیهِ الغُبارُ لا یُقرَاُ فیهِ.  سه گروه نزد خدا شکایت می برند : مسجد ویرانی که مردم در آن نماز نخوانند، عالمی که بین جاهلان تنها بماند و قرآن رها شده و غبار گرفته ای که خوانده نمی شود. اصول کافی 2/613                                                                                                                
قال الصادق علیه السلام : قِراءَةُ القُرآنِ فِی المُصحَفِ تُخَفِّفُ العَذابَ عَنِ الوالِدَینِ وَ لَو کانا کافِرَینِ. خواندن قرآن از روی آن، عذاب را از والدین سبک می سازد ؛ اگر چه آن دو کافر باشند . اصول کافی 2/613                                                                           
قال رسول الله صلی الله علیه و آله : لِکُلِّ شَیءٍ حِلیَةٌ وَ حِلیَةُ القرآنِ الصَّوتُ الحَسنُ. هرچیزی را زیوری باشد و زیور قرآن صدای خوش است. اصول کافی 2/615                                                                               
قال رسول الله صلی الله علیه و آله : مَن اَرادَ عِلمَ الاَوَّلینَ وَالآخَرینَ، فَلیُثَوِّرِ القُرآنَ. هر که علم اولین و آخرین را می خواهد، باید آن را در قرآن بجوید. کنزل العمال ج1 ص548
قال رسول الله صلی الله علیه و آله : قارِئُ القُرآنِ وَ المُستَمِعُ فِی الأَجرِ سَواءٌ . قاری قرآن و گوش کننده آن درپاداش مساوی هستند. مستدرک الوسائل 4/ 261                                                    
قال علی علیه السلام : اَلا لا خَیرَ فی قِراءَةٍ لَیسَ فیها تَدَبُّرٌ . آگاه باشید در قرآن خواندنی که تدبر در آن نباشد، خیری نیست .   اصول کافی 1/36                                                                             
چهل حدیث ، قرآن
مقدمه
در مقدمه ((چهل حدیث قرآن )) بجاست که اندکى درباره قرآن سخن گفته شود، اما دشوارترین کار، همین است که بشر خاکى و قلمها و بیابانهاى ناتوان بشرى ، بخواهد درباره کلام آسمانى خداوند، سخن بگوید.
راستى قرآن چیست ؟
حتى اگر آنچه را در آیات خود قرآن ، درباره ((کلام الله )) مى خوانیم ، بر شماریم ، مقاله اى مبسوط خواهد شد. تا چه رسد به دریایى مواج از احادیث رسول خدا و اهل بیت علیه السلام که درباره قرآن و حقیقت و ابعاد گوناگون آن بیان فرموده اند.
براستى که انتخاب یک آیه و چهل حدیث ، از این گنجینه ژرف و بى پایان دشوار است .
تعبیراتى که در متن احادیث درباره وحى الهى و قرآن به کار رفته ، بسیار ژرف و زیبا و دلنشین و جامع است .
آنچه در زیر مى آید، توصیفاتى است که از متن روایات قرآنى برگرفته شده است . به فرموده اولیاء دین ، قرآن ، کلام خدا و کتاب خداست ، نور درخشنده الهى و تجلیگاه خداست ، نشان دهنده راه خدا، ریسمان محکم الهى ، قانون پروردگار، نسخه شفابخش و نشانه لطف خداوند به بشر است .
قرآن ، آیتى از عظمت و بزرگوارى خدا و معجزه جاوید اوست .
قرآن ، پرچم نجاتبخش ، کتاب عبرت و آموزش و بیان و تبیان است .
قرآن ، کتاب هدایت و ارشاد است .
کتاب بشارت انذار، توحید و موعظه ، آگاهى و اخلاق است .
نورى است بى ظلمت ، هدایتى است بى گمراهى و گنجى است بى پایان
قرآن ، کتاب علم و احکام و تاریخ و تحلیل تاریخى است .
کتاب سیاست و حکومت ، شعور و تدبر و تفکر است .
کتاب صلح و جهاد، کتاب مبداء و معاد، کتاب ایمان و اعتقاد است .
مونس انسان در تاریکیهاى جهل و هادى انسان در بیراهه هاى زندگى است .
کتاب میزان ، قسط، عدل ، حق ، یقین ، راه راست و صراط مستقیم است .
حالات گذشتگان را براى عبرت آیندگان باز مى گوید.
به عمل کنندگان ((مؤ من )) و ((صالح ))، وعده فلاح و رستگارى و عزت و سربلندى مى دهد.
کتاب دعوت و رشد، تقوا و صلاح ، حیات و خلود است .
کتاب ظاهر و باطن ،
کتاب دنیا و آخرت ،
کتاب طبیعت و ماوراء طبیعت ، غیبت و شهود خدا و مردم است .
اسوه و الگوى خصال نیک و اعمال شایسته و امر به معروف و نهى از منکر و عبرت و اعتبار است .
راه به سوى بهشت را مى نماید و از راه دوزخ باز مى دارد.
استوارترین راه و صراطى است که خداوند به آن دعوت نموده است .
کتاب دین و سنت هاى جاودان الهى است .
کتاب اخلاق و عرفان و فقه و قانون است .
کتاب فصاحت و بلاغت و حکمت و حکومت است .
کتاب ((انسان )) است .
و راهى به سوى جبروت و ملکوت نشان مى دهد.
انیس تنهاییها و مونس وحشتهاى انسان است .
آرى ... دهها عنوان دیگر مى توان بر شمرد، که هر یک گوشه اى از عظمت و عمق و تعالیم و مفاهیم این کتاب مقدس و معجزه ماندگار حضرت رسالت صلى الله علیه و آله را نشان مى دهد.
امید است که توفیق خدایى شامل شود، تا با ((قرائت ))، ((آموزش ))، ((شناخت ))، ((فهم )) و ((عمل )) به این کتاب آسمانى ، در مسیر سعادت و کمال قرار گیریم .
قرآن در قرآن
« هذا بیان للناس و هدى و موعظة للمتقین » ( آل عمران / 138 ) این (کتاب خدا و آیات قرآنى ) حجت و بیانى است براى عموم مردم و راهنما و پندى براى پرهیزگاران .
فصل اول : اهمیت و جایگاه قرآن
حدیث اول : هدایت و قرآن
قال رسول الله صلى الله علیه و آله وسلّم : « انى ترکت فیکم امرین لن تضلوا ما ان تمسکتم بهما کتاب الله و اهل بیتى » من دو چیز در میان شما باقى گذاشتم ، تا وقتى که به آن دو چنگ زنید هرگز گمراه نخواهید شد: یکى قرآن ، دیگرى خاندانم . (1)
حدیث دوم : برترى قرآن
قال رسول الله صلى الله علیه و آله :
((فضل القرآن على سائر الکلام کفضل الله على خلقه .)) (2)
رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود:
برترى قرآن بر سایر سخنها همانند برترى خدا بر مخلوقات اوست .
حدیث سوم : احترام قرآن
قال رسول الله صلى الله علیه و آله :
((القرآن افضل شى ء دون الله ، فمن وقر القرآن فقد وقر الله و من لم یوقر القرآن فقد استخف بحرمة الله ، حرمة القرآن على الله کحرمة الوالد على ولده .)) (3)
رسول اکرم صلى الله علیه و آله فرمود:
قرآن جز خدا بهترین و برترین چیزهاست ، کسى که احترام قرآن را نگهدارد به خدا احترام کرده است ، و کسى که حرمت قرآن را نگه ندارد نسبت به خدا بى احترامى کرده است ، احترام به قرآن در پیشگاه الهى همانند احترام پدر بر فرزند است .
حدیث چهارم : رمز جاودانگى قرآن
((عن الرضا عن ابیه علیهما السلام ان رجلا ساءل ابا عبدالله علیه السلام ما بال القرآن لایزداد عند النشر و الدراسة الا غضاضة ؟))
((فقال : لاءن الله تبارک و تعالى لم یجعله لزمان دون زمان ولا لناس دون ناس ، فهو فى کل زمان جدید، و عند کل قوم غض الى یوم القیامة .)) (4)
امام هشتم علیه السلام از امام کاظم علیه السلام نقل مى کند که فرمود: مردى از امام صادق علیه السلام پرسید چگونه است که قرآن هر چه خوانده و منتشر مى شود جز بر تازگى و طراوتش افزوده نمى شود؟
امام صادق علیه السلام فرمود: زیرا خداوند آنرا براى زمان و مردم خاصى قرار نداده است ، بنابراین در هر عصرى نو، پیش هر ملتى تا روز قیامت تازه و شاداب است .
حدیث پنجم : رهبرى قرآن
قال رسول الله صلى الله علیه و آله :
((علیکم بالقرآن فاتخذوه اماما و قاتدا، فانه کلام رب العالمین الذى هو منه و الیه یعود، فآمنوا بمتشابهه و اعتبروا بامثاله .)) (5)
پیامبر گرامى اسلام صلى الله علیه و آله فرمود:
بر شما باد قرآن ، پس آنرا رهبر و پیشواى خود قرار دهید، زیرا آن ، سخن پروردگار جهانیان است . از طرف اوست و به سوى او بر مى گردد، بنابراین به متشابهات آنها هم ایمان آورید و از ضرب المثلهاى آن پند گیرید.
حدیث ششم : محتواى قرآن
قال على علیه السلام :
((فى القرآن نباء ما قبلکم ، و خبر ما بعد کم ، و حکم ما بینکم )). (6)
امام على علیه السلام فرمود:
تاریخ گذشتگان و آیندگان و برنامه زندگى شما در قرآن است .
حدیث هفتم : شفاى قرآن
قال رسول الله صلى الله علیه و آله :
((علیکم بالقرآن فانه الشفاء النافع ، و الدواء المبارک و عصمة لمن تمسک به ، و نجاة لمن تبعه .)) .(7)
پیامبر بزرگوار صلى الله علیه و آله فرمود:
بر شما باد به قرآن ، چون قرآن ، شفاى سودمند، و داروى پربرکت است و نگهبان کسى است که به آن چنگ مى زند، و نجاتبخش کسى است که از آن پیروى کند.
حدیث هشتم : نور قرآن
قال الحسن بن على علیه السلام :
((ان هذا القرآن فیه مصابیح النور و شفاء للصدور)).(8)
امام حسن مجتبى علیه السلام فرمود:
در این قرآن چراغهاى روشن (هدایت ) و داروى شفابخش دلهاست .
حدیث نهم : میزان بودن قرآن
قال رسول الله صلى الله علیه و آله :
((ایها الناس ما جاءکم عنى یوافق کتاب الله فانا قلته و ما جاءکم بخلاف القرآن فلم اقله )).(9)
رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود:
اى مردم آنچه از من براى شما نقل مى شود چنانچه هماهنگ با قرآن بود بدانید گفتار من است و اگر مخالف با محتواى قرآن گفته من نیست .
فصل دوم : حاملان قرآن و مسئولیت آنان
حدیث دهم : شرافت قرآنیان
قال رسول الله صلى الله علیه و آله :
((اشراف امتى حملة القرآن و اصحاب اللیل )).(10)
پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله :
قرآنیان و شب زنده داران ، بزرگواران امت من هستند.
حدیث یازدهم : حامل قرآن
قال رسول الله علیه و آله :
((حامل القرآن حامل رایة الاسلام و من اءکرامه فقد اکرم الله و من اهانه علیه لعنة الله )) (11)
پیامبر خدا صلى الله علیه و آله فرمود:
حامل و حافظ قرآن پرچمدار اسلام است ، کسى که او را احترام کند خدا را گرامى داشته است ، کسى که به او اهانت کند مورد لعن و نفرین خدا خواهد بود.
حدیث دوازدهم : مقام قرآن دانان
قال النبى صلى الله علیه و آله
((ان اهل القرآن فى اعلا درجة من الادمیین ما خلا النبیین و المرسلین فلا تستضعفوا اهل القران حقوقهم ، فان لهم من الله لمکانا)) (12)
پیامبر صلى الله علیه و آله فرمود:
قرآنیان بالاترین مقام انسانى بعد از پیامبران و فرستادگان الهى را دارند، پس ‍ حقوق آنان را کم ندانید، زیرا در پیشگاه الهى داراى منزلتى هستند.
حدیث سیزدهم : حاملان و آموزگاران قرآن
عن رسول الله صلى الله علیه و آله :
((حملة القرآن هم المعلمون کلام الله و المتلبسون بنور الله . من والاهم فقد والى الله ، من عاداهم فقد عاد الله .)) (13)
رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود:
حاملان قرآن همان آموزگاران سخن خدا و در بر کنندگان نور خدایند، کسى که آنان را دوست بدارد، خدا را دوست داشته و کسى که نسبت به آنان دشمنى کند با خدا دشمنى کرده است .
حدیث چهاردهم : مسئولیت قرآن خوان
قال رسول الله صلى الله علیه و آله :
((یا معاشر قراء القرآن ، اتقوا الله عز و جل فیما حملکم من کتابه ، فانى مسئول و انکم مسئولون ، انى مسئوول عن تبلیغ الرسالة ، و اما انتم فتساءلون عما حملتم من کتاب الله و سنتى .))(14)
رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود:
اى جامعه قرآن خوانان ! در مورد آنچه از قرآن خداوند بر دوش شما نهاده تقواى الهى را پیشه کنید، زیرا من و شما مسئولیم ، من مسئول ابلاغ رسالتم و از شما درباره آنچه از کتاب خدا و سنت من دارید سؤ ال خواهد شد.
حدیث پانزدهم : قرآن و وظائف ما
قال النبى صلى الله علیه و آله :
((تعلموا القرآن ، و تعلموا غرائبه و غرائبه فرائضه و حدوده ، فان القرآن نزل على خمسة وجوه : حلال و حرام و محکم و متشابه و امثال ، فاعملوا بالحلال ، و دعوا الحرام ، و اعملوا بالمحکم ، و دعوا المتشابه ، و اعتبروا بالامثال .)) .(15)
پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله فرمود:
قرآن و شگفتیهاى قرآن و مفاهیم آن را بیاموزید. مفاهیم قرآن همان واجبات و حدود آن است ، زیرا قرآن بر پنج وجه نازل شده است : حلال و حرام و محکم و متشابه و ضرب المثلها، به حلال قرآن عمل کنید، و حرام را رها کنید، به محکمات عمل کنید و متشابه آن را واگذارید و از ضرب المثلها پند گیرید.
حدیث شانزدهم : قرآن براى عمل
قال رسول الله صلى الله علیه و آله :
((من تعلم القرآن فلم یعمل به و آثر علیه حب الدنیا و زینتها، استوجب سخط الله تعالى و کان فى الدرجة مع الیهود و النصارى الذین ینبذون کتاب الله وراء ظهورهم .)) (16)
پیامبر خدا صلى الله علیه و آله فرمود:
کسى که قرآن را بیاموزد و به آن عمل نکند و دنیا دوستى و زینت آن را بر قرآن ترجیح دهد سزاوار خشم خداوند است ، و در ردیف یهود و نصارى قرار خواهد داشت که کتاب خدا را پشت سر انداختند.
حدیث هفدهم : قاریان و امیران
عن الصادق عن ابائه علیه السلام قال :
((صنفان اذا صلحا صلحت امتى ، و اذا فسدا فسدت امتى : الامراء والقراء)). (17)
امام صادق علیه السلام به نقل از پدرانش فرمود:
دو گروهند که اگر اصلاح بشوند امت من اصلاح خواهند شد و چنانچه فاسد شوند امت را فاسد خواهند کرد: حاکمان و قاریان قرآن .
حدیث هیجدهم : قرائت بدون عمل
قال رسول الله صلى الله علیه و آله :
((و من قرء القرآن و لم یعمل به حشرة الله یوم القیمة اعمى .)).(18)
رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود:
کسى که قرآن بخواند و به آن عمل نکند خداوند او را روز قیامت کور محشور خواهد کرد.
حدیث نوزدهم : قرائت قرآن و گناه
قال النبى صلى الله علیه و آله :
((من قراء القرآن ثم شرب علیه حراما و آثر علیه حبا للدنیا و زینتها استوجب علیه سخط الله الا ان یتوب الا و انه ان مات على غیر توبة حاجه القرآن یوم القیمة ، فلا یزایله الا مدحوضا)). (19)
پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله فرمود:
کسى که قرآن بخواند و بعد حرام بخورد و بنوشد یا محبت و زینت دنیا را بر آن برترى دهد مستوجب خشم الهى مى شود مگر اینکه توبه کند، و اگر بدون توبه بمیرد، روز قیامت قرآن با او به محاجه برمى خیزد و تا او را محکوم نکند دست برنمى دارد.
فصل سوم : آموزش قرآن
حدیث بیستم : آموزش قرآن
قال النبى صلى الله علیه و آله :
((خیارکم من تعلم القرآن و علمه )) (20)
پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله فرمود:
بهترین شما کسى است که قرآن آموزد و آموزش دهد.
حدیث بیست و یکم : ارزش آموزش قرآن
عن ابى عبدالله علیه السلام قال :
((من تعلم منه حرفا ظاهرا، کتب الله له عشر حسنات ، و محا عنه عشر سیئات ، و رفع له عشر درجات ، قال لا اقول بکل آیة ، و لکن بکل حرف باء، اوتاء او شبههما)) (21)
امام صادق علیه السلام فرمود:
اگر کسى از قرآن یک حرف بیاموزد، خداوند براى او ده حسنه مى نویسد، و ده گناه از او مى بخشد، و ده درجه او را بالا مى برد، فرمود: نمى گویم ، در مقابل هر آیه ، بلکه در مقابل هر حرفى مانند ((باء)) یا ((تاء)) یا همانند آنها.
حدیث بیست و دوم : ثمرات یادگیرى قرآن
قال رسول الله صلى الله علیه و آله :
((ان اردتم عیش السعداء، و موت الشهداء، و النجاة یوم الحشر، و الظل یوم الحرور، و الهدى یوم الضلالة ، فادرسوا القرآن ، فانه کلام الرحمن ، و حرز من الشیطان و رجحان فى المیزان .)) (22)
پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله فرمود:
اگر خواستار زندگى سعادتمندان ، و مرگ شهیدان و نجات روز محشر، و سایه در روز قیامت و هدایت در روز گمراهى هستید پس قرآن بیاموزید، زیرا آن گفته خداى مهربان و ایمنى از شیطان و موجب برترى و وزنه خوبیهاى شما است .
حدیث بیست و سوم : فهم قرآن ، همراه آموزش
قال على علیه السلام :
((تعلموا القرآن فانه احسن الحدیث ، و تفقهوا فیه فانه ربیع القلوب ، و استشفوا بنوره ، فانه شفاء الصدور، و احسنوا تلاوته فانه انفع القصص .)) (23)
حضرت على علیه السلام فرمود:
قرآن را بیاموزید که نیکوترین گفتار است ، و در آن دانا و آگاه شوید که بهار دلهاست و از نور آن شفا بخواهید، که شفا بخش دلهاست ، آن را خوب بخوانید چون مفیدترین قصه هاست .
حدیث بیست و چهارم : مؤ من و آموزش قرآن
عن ابى عبدالله علیه السلام قال :
((ینبغى للمؤ من ان لا یموت حتى یتعلم القرآن ، او یکون فى تعلمه )). (24)
امام صادق علیه السلام فرمود:
شایسته است که انسان مؤ من نمیرد تا قرآن را بیاموزد یا در حال آموزش آن باشد.
فصل چهارم : قرائت قرآن
حدیث بیست و پنجم : روخوانى قرآن
قال رسول الله صلى الله علیه و آله :
((افضل عبادة امتى قراءة القرآن نظرا)).(25)
رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود:
برترین عبادت امت من روخوانى قرآن است .
حدیث بیست و ششم : فضیلت قرائت قرآن
قال رسول الله صلى الله علیه و آله :
((یا سلمان علیک بقراءة القرآن فان قراءته کفارة للذنوب ، و سترة من النار، و امان من العذاب .)) .(26)
رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود:
اى سلمان ! بر تو باد خواندن قرآن ، زیرا قرآن خواندن کفاره گناهان و سپرى در مقابل آتش و بازدارنده از عذاب است .
حدیث بیست و هفتم : روزى پنجاه آیه
عن ابى عبدالله صلى الله علیه و آله قال :
((القرآن عهد الله الى خلقه ، فقد ینبغى للمرء المسلم ان ینظر فى عهده ، و ان یقراء منه فى کل یوم خمسین آیة )) .(27)
امام صادق علیه السلام فرمود:
قرآن ، عهدنامه خدا به بندگان اوست ، پس شایسته است مسلمان در عهد نامه اش بنگرد، و روزى پنجاه آیه از آن بخواند.
حدیث بیست و هشتم : انس با قرآن در جوانى
عن ابى عبدالله علیه السلام قال :
((من قرء القرآن و هو شاب مؤ من اختلط القرآن بلحه و دمه ، جعله الله مع السفرة الکرم البررة و کان القرآن حجیجا عنه یوم القیمة )) (28)
امام صادق علیه السلام فرمود:
مؤ منى که در جوانى قرآن بخواند، قرآن با گوشت و خون او مخلوط مى شود، و خدا او را با سفیران بزرگوار و نیکوکار قرار مى دهد و روز قیامت قرآن مدافع اوست .
حدیث بیست و نهم : رمضان ، بهار قرآن
عن ابى جعفر علیه السلام قال :
((لکل شى ء ربیع و ربیع القران شهر رمضان )) (29)
امام باقر علیه السلام فرمود:
هر چیزى بهارى دارد و بهار قرآن ماه مبارک رمضان است .
حدیث سیم : قرآن در ماه رمضان
قال رسول الله صلى الله علیه و آله :
((و من تلافیه آیة من القرآن ، کان له مثل اجر من ختم القرآن فى غیره من الشهور.)) (30)
رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود:
کسى که در ماه مبارک رمضان یک آیه قرآن بخواند پاداش او همانند کسى است که قرآن را در ماههاى دیگر ختم کرده است .
حدیث سى و یکم : خانه و قرآن
قال رسول الله صلى الله علیه و آله :
((ان البیت اذا قرء فیه القرآن ، حضرته الملائکة ، و تنکبته الشیطاطین ، و اتسع باهله ، و کثر خیره ، و قل شره . و ان البیت اذا لم یقراء فیه القرآن ، حضرته الشیطاطین ، و تنکبته الملائکة ، و ضاق باهله ، و کثر شره ، و قل خیره )) (31)
پیامبر خدا صلى الله علیه و آله فرمود:
خانه اى که در آن قرآن خوانده شود فرشتگان وارد آن مى شوند، و شیطانها از آن دور مى شوند، و اهل آن در آسایش قرار مى گیرند و به خیر و برکت آن خانه افزوده مى شود و از بدیها و آفات آن خانه کاسته مى شود. و خانه اى که در آن قرآن نخوانند، محل حضور شیاطین و دورى فرشتگان مى شود و بر اهلش تنگ مى شود و شرش بسیار و خیرش اندک خواهد شد.
حدیث سى و دوم : نورانیت خانه و قرآن
قال الصادق علیه السلام :
((ان البیت اذا کان فیه المسلم یتلو القرآن یتراءاه اهل السماء کما یتراءى اهل الدنیا الکواکب الدرى فى السماء)) .(32)
امام صادق علیه السلام فرمود:
خانه اى را که مسلمانى در آن است و قرآن تلاوت مى کند اهل آسمان آنرا مى بینند همانگونه که مردم دنیا ستاره نورانى را در آسمان مى بینند.
حدیث سى و سوم : گوش دادن به قرآن
عن ابى عبدالله علیه السلام قال :
((من استمع حرفا من کتاب الله من غیر قراءة کتب له حسنة ، و محى عنه سیئة و رفع له درجة )). (33)
امام صادق علیه السلام فرمود:
کسى که حرفى از کتاب خدا را بشنود بدون آن که بخواند خداوند حسنه اى براى او مى نویسد، و گناهى را از او مى بخشد، و یک درجه او را بالا مى برد.
حدیث سى و چهارم : آداب قرائت قرآن
قال الصادق علیه السلام :
اذا مررت بآیة فیها ذکر الجنة فاساءل الله الجنة ، و اذا مررت بآیة فیها ذکر النار فتعوذ بالله من النار)) (34)
امام صادق علیه السلام فرمود:
هنگامى که به آیه اى که یاد بهشت است رسیدى از خدا بهشت بطلب ، و وقتى به آیه اى که یادآور آتش است رسیدى از آن به خدا پناه ببر.
حدیث سى و پنجم : آهنگ قرائت قرآن
قال رسول الله صلى الله علیه و آله :
((اقرؤ ا القرآن بلحون العرب و اصواتها)) (35)
رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود:
قرآن را به صدا و آهنگ عربى بخوانید.
حدیث سى و ششم : مقام حفظ قرآن
قال رسول الله صلى الله علیه و آله :
((عدد درج الجنة عدد آى القرآن ، فاذا دخل صاحب القرآن الجنة قیل له : اقراء و ارقاء لکل آیة درجة فلا تکون فوق حافظ القرآن درجة .)) (36)
رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود:
تعداد درجات بهشت به تعدا آیه هاى قرآن است ، هنگامى که اهل قرآن وارد بهشت شود به او گفته مى شود قرآن بخوان و بالا برو، بنابراین بالاترین درجه از آن حافظان قرآن است .
حدیث سى و هفتم : روخوانى یا از حفظ؟
قال رسول الله صلى الله علیه و آله :
((من قراء القرآن فى المصحف ، کتب له اءلفا حسنة ، و من قراءه فى غیر المصحف فالف حسنة )) .(37)
رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود:
کسى که از رو قرآن بخواند، خدا براى او دو هزار حسنه مى نویسد، و کسى که آنرا از حفظ بخواند هزار حسنه نوشته مى شود.
حدیث سى و هشتم : پاداش ختم قرآن
قال رسول الله صلى الله علیه و آله :
((اذا ختم القرآن ، صلى علیه عند ختمه ستون الف ملک .)) (38)
رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود:
وقتى کسى قرآن را ختم کند، در آن هنگام هزار فرشته بر او درود مى فرستند.
حدیث سى و نهم : قرائت غلط
قال رسول الله صلى الله علیه و آله :
((اذا قراء القارى ء القرآن فاءخطاء اولحن او کان اعجمیا کتبه الملک کما اءنزل )) (39)
رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود:
قارى چنانچه قرآن را غلط یا اشتباه یا با لحن غیر عربى بخواند فرشته آنرا همانطور که نازل شده (صحیح و کامل ) مى نویسد.
حدیث چهلم : فراموشى قرآن
قال النبى صلى الله علیه و آله :((الا و من تعلم القرآن ثم نسیة متعمدا لقى الله یوم القیمة مغلولا یسلط الله علیه بکل آیة نسیها حیة تکون قرینته الى النار الا ان یغفر له .)) (40)
پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله فرمود:
توجه ! توجه ! کسى که قرآن را یاد بگیرد بعد بطور عمد (به خاطر سهل انگارى ) فراموش کند روز قیامت دست و پا بسته خدا را ملاقات مى کند، و خدا در مقابل هر آیه اى که فراموش کرده مارى بر او مسلط مى کند که تا آتش ‍ جهنم همراه او خواهد بود مگر اینکه آمرزیده شود.
حدیث قرآن   
    حدیث (1) رسول اکرم صلى الله علیه و آله:    اِنَّ البَیتَ اِذا کَثُرَ فیهِ تِلاوَةُ القُرآنِ کَثُرَ خَیرُهُ وَ اتَّسَعَ اَهلُهُ وَ اَضاءَ لاَهلِ السَّماءِ کَما تُضى ءُ نُجومُ السَّماءِ لاَهلِ الدُّنیا؛    خانه اى که در آن قرآن فراوان خوانده شود، خیر آن بسیار گردد و به اهل آن وسعت داده شود و براى آسمانیان بدرخشد چنان که ستارگان آسمان براى زمینیان مى درخشند.    کافى(ط-الاسلامیه) ج2، ص610
    حدیث (2) رسول اکرم صلى الله علیه و آله:    خیارکم من تعلم قرآن و عـلمه.    بهترین شما کسیست که قرآن را بیاموزد و آموزش دهد.    نهج الفصاحه ص473 ،ح1524 - وسایل الشیعه ج6 ، ص167 ، ح7641
    حدیث (3) رسول اکرم صلى الله علیه و آله:    یا بُنَىَّ لاتَغفُل عَن قِراءَةِ القُرآنِ- إذا أصبحت، و إذا أمسیت- فَاِنَّ القُرآنَ یُحیِى القَلبَ المیت وَ یَنهى عَنِ الفَحشاءِ و َالمُنکَرِ ؛    فرزندم از خواندن قرآن غافل مباش، زیرا که قرآن دل  مرده را زنده مى کند و از فحشاء و زشتى  باز مى دارد.    البرهان فی تفسیر القرآن ج1 ،ص19
    حدیث (4) رسول اکرم صلى الله علیه و آله:    اِن اَرَدتُم عَیشَ السُّعَداءِ و َمَوتَ الشُّهَداءِ و َالنَّجاةَ یَومَ الحَسرَةِ و َالظِّلَّ یَومَ الحَرورِ و َالهُدى یَومَ الضَّلالَةِ فَادرُسُوا القُرآنَ فَاِنَّهُ کَلامُ الرَّحمانِ و حِرزٌ مِنَ الشَیطانِ و رُجحانٌ فِى المیزانِ ؛    اگر زندگى سعادتمندان، مرگ شهیدان، نجات روز حسرت (قیامت)، سایه روزِ سوزان و هدایت در روز گمراهى را مى خواهید، قرآن را یاد بگیرید که آن سخن خداى مهربان است و سپرى است در مقابل شیطان و سنگینى در ترازوى اعمال.    الحیاه(ترجمه ی احمد آرام) ج2 ،ص234
    حدیث (5) رسول اکرم صلى الله علیه و آله:    اَصدَقُ القَولِ و َاَبلَغُ المَوعِظَةِ و َاَحسَنُ القَصَصِ کِتابُ اللّه ؛    راست ترین سخن، رساترین پند و زیباترین حکایت، کتاب خدا (قرآن) است.    من لایحضر الفقیه ج4 ، ص402
    حدیث (6) رسول اکرم صلى الله علیه و آله:    مَن قَرَأَ القُرآنَ ابتِغاءَ وَجهِ اللّه و َتَفَقُّها فِى الدّینِ کانَ لَهُ مِنَ الثَّوابِ مِثلَ جَمیعِ ما اُعطِىَ المَلائِکَةُ و َالأنبیاءُ وَ المُرسَلونَ؛    هر کس براى کسب رضایت خدا و آگاهى در دین قرآن بیاموزد، ثوابى مانند همه آنچه که به فرشتگان و پیامبران و رسولان داده شده، براى اوست.    وسائل الشیعه، ج6، ص184، ح7683
    حدیث (7) امام على علیه السلام:    عَلَیکُم بِکِتابِ اللّه ... مَن عَمِلَ بِهِ سَبَقَ؛    بر شما باد رجوع به کتاب خدا (قرآن) ... کسى که به آن عمل کند از همه پیشى مى گیرد.    نهج البلاغه(صبحی صالح) ص219 ، خطبه 156
    حدیث (8) امام على علیه السلام :    اَلا اِنَّ فیهِ عِلمَ ما یَأتى و َالحَدیثَ عَنِ المَاضى و َدَواءَ دائِکُم و نَظمِ ما بَینَکُم؛    آگاه باشید که دانش آینده، اخبار گذشته و درمان دردهایتان و نظم میان شما در قرآن است.    نهج البلاغه(صبحی صالح) ص223 ، خطبه 158
    حدیث (9) امام على علیه السلام:    اِنَّ القرآنَ ظاهِرُهُ اَنیقٌ و َباطِنُهُ عَمیقٌ لا تَفنى عَجائِبُهُ و َلا تَنقَضى غَرائِبُهُ و َلا تُکشَفُ الظُّلُماتُ اِلاّ بِهِ؛    براستى که قرآن ظاهرش زیباست و باطنش عمیق، عجایبش پایان ندارد، اسرار نهفته آن پایان نمى پذیرد و تاریکى هاى جهل جز بوسیله آن رفع نخواهد شد.    نهج البلاغه(صبحی صالح) ص223 ، خطبه 18
    حدیث (10) امام صادق علیه السلام:    مَن لَم یَعرِفِ الحَقَّ مِنَ القُرآنِ لَم یَتَنَکَّبِ الفِتَنَ؛    هر کس حقیقت را از طریق قرآن نشناسد، از فتنه ها برکنار نمى ماند.    محاسن، ج1، ص216
    حدیث (11) امام على علیه السلام :    وَ حَقُّ الوَلَدِ عَلَى الوالِدِ أن یُحَسِّنَ اِسمَهُ وَ یُحَسِّنَ اَدَبَه ُ، و یُعَلِّمَهُ القُرآنَ؛    حقّ فرزند بر پدر ، آن است که نام خوب بر او بگذارد و او را خوب تربیت کند و قرآن به او بیاموزد.    نهج البلاغة(صبحی صالح) ص546 ، حکمت 399
    حدیث (12) رسول اکرم صلى الله علیه و آله:    مَن قَـبَّلَ وَلَدَهُ کَـتَبَ اللّه عَزَّوَجَلَّ لَهُ حَسَنَةً و َمَن فَرَّحَهُ فَرَّحَهُ اللّه یَومَ القیامَةِ، و َمَن عَلَّمُهُ القُرآنَ دُعىَ بِالابـَوَینِ فَیُکسَیانِ حُلَّتَینِ یُضى ءُ مِن نورِهِما وُجوهُ اَهلِ الجَنَّةِ ؛    هر کس فرزندش را ببوسد ، خداوند عزّوجلّ براى او ثواب مى نویسد و هر کسى که او را شاد کند ، خداوند روز قیامت او را شاد خواهد کرد و هر کس قرآن به او بیاموزد ، پدر و مادرش دعوت مى شوند و دو لباس بر آنان پوشیده مى شود که از نور آنها ، چهره هاى بهشتیان نورانى مى گردد.    کافى(ط-الاسلامیه) ج 6، ص 49
    حدیث (13) امام صادق علیه‏ السلام :    مَن قَرَاَ القُرآنَ وَ هُوَ شابٌّ مُؤمِنٌ اِختَلَطَ القُرآنُ بِلَحمِهِ وَ دَمِهِ وَ جَعَلَهُ اللّه عَزَّوَجَلَّ مَعَ السَّفَرَةِ الکِرامِ البَرَرَةِ ، وَ کانَ القُرآنُ حَجیزا عَنهُ یَومَ القیامَةِ ؛    هر جوان مؤمنى که در جوانى قرآن تلاوت کند، قرآن با گوشت و خونش مى آمیزد و خداوند عزّوجلّ او را با فرشتگان بزرگوار و نیک قرار مى دهد و قرآن نگهبان او در روز قیامت، خواهد بود.    کافى(ط-الاسلامیه) ج 2، ص 603
    حدیث (14) امام على علیه السلام:    ثُمَّ أَنزَلَ عَلَیهِ الکِتابَ... وَعِزّا لاتُهزَمُ أَنصارُهُ... ؛    قرآنى که بر پیامبر نازل شد... عزتى است که هوادارانش شکست نمى خورند... .    نهج البلاغه(صبحی صالح) ص315 ، خطبه 198
    حدیث (15) رسول اکرم صلى الله علیه و آله:    أَدِّبوا أولادَکُم عَلى ثَلاثِ خِصال ٍ: حُبِّ نَبیِّکُم و َحُبِّ أَهلِ بَیتِهِ و َقِراءَةِ القُرآنِ؛    فرزندان خود را به کسب سه خصلت تربیت کنید: دوستى پیامبرتان و دوستى خاندانش و قرائت قرآن.    قاموس قرآن ، المقدمه ، ص2
    حدیث (16) حضرت زهرا سلام الله علیها:    قاریءُ الحدید، و اذا وقعت، و الرحمن، یدعی فی الملکوت السموات ، ساکن الفردوس؛    تلاوت کننده سوره حدید و واقعه و الرحمن در آسمانها  اهل بهشت خوانده می شوند.    عوالم العلوم و المعارف (مستدرک حضرت زهرا تا امام جواد علیه السلام) ج11 ، قسم2،حضرت فاطمه سلام الله علیها ،ص915
    حدیث (17) امام رضا علیه السلام:    مَن قَرَاَ فى شَهرِ رَمضانَ آیَة مِن کِتابِ اللهِ کانَ کَمَن خَتَمَ القُرآنَ فِى غَیرِه مِن الشُهُورِ؛    هر کس ماه رمضان یک آیه از کتاب خدا را قرائت کند مثل اینست که درماههاى دیگر تمام قرآن را بخواند.    بحار الانوار(ط-بیروت) ج93، ص341
    حدیث (18) پیامبر صلى ‏الله‏ علیه ‏و‏ آله :    ما جلس قوم فی مجلس من مساجد اللّه‏ِ یَتْلونَ کِتابَ اللّه‏ِ وَ یَتَدارَسونَهُ بَیْنَهُمْ اِلاّ نَزَلَتْ عَلَیْهِمُ السَّکینَةُ وَ غَشِیَتْهُمُ الرَّحْمَةُ وَ حَفَّتْهُمُ الْمَلائِکَةُ وَ ذَکَرَهُمُ اللّه‏ُ فیمَنْ عِنْدَهُ؛    هیچ جلسه قرآنى براى تلاوت و درس در مجلسی از مساجد خدا برقرار نشد، مگر این که آرامش بر آنان نازل شد و رحمت دربرشان گرفت و فرشتگان در اطراف آنان حلقه زدند و خداوند در میان کسانى که در نزدش هستند، از آنان یاد کرد.    مستدرک الوسایل و مستنبط المسایل ح3788، ج3 ، ص 363
     حدیث (19) پیامبر صلى ‏لله‏ علیه ‏و ‏آله :    اِنَّ اَحْسَنَ الْحَدیثِ کِتابُ اللّه‏ِ وَ خَیْرَ الْهُدى هُدى مُحَمَّدٍ صلى‏ الله‏ علیه ‏و ‏آله وَ شَرَّ الاُمورِ مُحْدَثاتُها؛    بهترین سخن، کتاب خدا و بهترین روش، روش پیامبر صلى ‏لله‏ علیه ‏و ‏آله و بدترین امور بدعت‏هاست (پدیده‏هاى مخالف دین). امالی (طوسی) ص 337 - بحارالأنوار(ط-بیروت)، ج 74، ص 122
    حدیث (20) امام على علیه‏ السلام :    اِنَّ اللّه‏َ تعالى اَنْزَلَ کِتابا هادیا بَیَّنَ فیهِ الْخَیْرَ وَ الشَّرَّ، فَخُذوا نَهْجَ الْخَیْرِ تَهْتَدوا وَ اَصْدِفوا عَنْ سَمْتِ الشَّرِّ تَقْصِدوا؛    خداى تعالى کتابى راهنما فرستاد و در آن خوب و بد را روشن ساخت. پس راه خوبى را پیش گیرید تا هدایت شوید و از راه بدى دورى جویید تا به مقصد برسید. نهج البلاغه(صبحی صالح) ص 242 ، خطبه 167
    حدیث(21) امام على علیه السلام:    إنَّ اللّه سبحانَهُ لَم یَعِظْ أحَدابمِثلِ هذا القرآنِ؛    خداوند سبحان هیچ کس را به چیزى چون این قرآن اندرز نداده است.  نهج البلاغة(صبحی صالح) ص254 ، خطبة 176
پیامبر(ص) فرمودند:  خانه های خود را با تلاوت قرآن نورانی کنید. و آنها را قبرستان نکنید. آنگونه که یهودی و نصاری کردند، بطوری که آنان در کلیساها و معابد خود عبادت نموده و خانه ها را رها کردند. براستی که خانه ای که در آن قران خوانده شود:  1- خیرش بسیار گردد.    2- اهل خانه در گشایش قرار گیرند.  3- آن خانه برای اهل آسمانها روشنایی دهد ، همچنان که ستارگان آسمان برایاهل زمین می درخشند./ وسایل الشیعه،ج4، ص850
پیامبر (ص) فرمود: برتو باد به تلاوت قرآن وبسیار ذکر خوا گفتن. زیرا که این دو کار: 1- یاد نمودن از تو در آسمان  2- نوری در زمین برای تو میگردد./ خصال شیخ صدوق، ج2،ص105.
امام باقر(ع) فرمود:برای هرچیزی بهاری است و بهار قرآن ماه رمضان است./ مجالس،ص23
امام باقر(ع) فرمود: هرکس قرآن را بطور ایستاده در نمازش بخواند ، خداوند برای هر حرفی صد حسنه برای او بنویسد. و هرکس که قرآن را نشسته در نمازش بخواند ، خداوند برای هر حرفی پنجاه حسنه برای او بنویسد.و هرکه در غیر نماز ، قرآن را بخواند ، خداوند برای هر حرفی ده حسنه برای او بنویسد./ ثواب الاعمال،ص57.
امام صادق (ع) فرمود: بر شما باد به تلاوت قرآن. زیرا درجات بهشت به تعداد آیات قرآن است. پس وقتی که روز قیامت شود ، به قاری قرآن گفتن می شود: بخوان و بالا برو. آنگاه هر آیه ای که بخواند یک درجه بالا میرود./ امالی صدوق، ص216
امام صادق (ع) فرمود:چه می شود که اگر کاسبی از شما که در بازار مشغول کسب و کار است ، پس از بازگشت به منزل و پیش از خوابیدن ، سوره ای از قرآن را بخواند ، که در مقابل، هر آیه ای که میخواند ، برای او ده حسنه نوشته بشود، و از او ده سیئه پاک گردد./ ثواب الاعمال، ص 57.
از رسول خدا (ص) سوال شد: چه کسی قرآن را به صدای بهتر می خواند ؟ فرمود: کسی که چون قرآن خواندن او را بشنوی ، خوف و خشیت از خدا را در او ببینی./ بحار الانوار،ج89، ص195
امام صادق (ع) فرمود: امام سجاد (ع) خوش آوازترین مردم در خواندن قرآن بود. و سقاهاکه از خانه ی ایشان میگذشتند ، می ایستادند و قرآن خواندن او را گوش میدادند./ اصول کافی، ج2، ص616.
امام صادق (ع) فرمود: اصحاب پیامبر(ص) ، تمام قرآن را در یک ماه یا کمتر از آن می خواندند. قرآن نباید به سرعت و بطور شتابزده قرائت گردد. بلکه باید شمرده ، شمرده خوانده شود. و هرگاه به آیه ای که در آن یاد بهشت شده رسیدی توقف کن و از خداوند عز و جل ، بهشت را مسالت نما. و چون به آیه ای که در آن سخن از آتش جهنم به میان امده است ، رسیدی توقف نما و از آن به خدا پناه ببر./ اصول کافی ، ج2، ص617
امام صادق(ع) فرمود: هرکس یک حرف از قرآن را بشنود، بی آنکه را بخواند:    1- برای او ثوابی نوشته خواهد شد.   2-گناهی از نامه عمل او پاک میگردد.    3-برای او در آخرت درجه ای خواهد بود./ عده الداعی، ص211
امام صادق (ع) فرمود:هنگامیکه قرآن نزد تو خوانده میشود ، لازم است سکوت نموده و به آن گوش فرا دهی./ تفسیر قمی ، ص504.
احادیثی گهربار درباره تربیت فرزند
1. قالَ رَسُولُ اللهِ - صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِه - : اَحِبُّوا الصِّبْیانَ وَ ارْحَمُوهُمْ وَ اِذا وَعَدْتُمُوهُمْ فَفُوا لَهُمْ فَاِنَّهُمْ لایَرَوْنَ اِلّا اَنَّکُمْ تَرْزُقُونَهُمْ.
رسول خدا - صلی الله علیه و آله - فرمود: کودکان خود را دوست بدارید و با آنان مهربان باشید، وقتی به آن‌ها وعده‌ای می‌دهید حتماً وفا کنید زیرا کودکان، شما را رازق خود می‌پندارند. «وسائل الشیعه، ج 5، ص 126»
 2. قال الامام الصادق - عَلَیْهِ السَّلامُ - : انَّ اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ لَیَرْحَمُ الرَّجُلُ لِشِدَّةِ حُبِّه لِوَلَدِهِ. امام صادق - علیه السلام - فرمود: همانا خداوند متعال نسبت به شخصی که نسبت به فرزند خود محبت بسیار دارد رحمت و عنایت می‌کند.  «مکارم الاخلاق، ص 113»
3. قال الامام الباقر- عَلَیْهِ السَّلامُ - : إذا بلغ الغلام ثلاث سنین فقل له سبع مرات قل لا إله إلا الله ثم یترک حتى یبلغ ثلاث سنین و سبعة أشهر و عشرین یوما ثم یقال له قل محمد رسول الله سبع مرات و ... . امام باقر - علیه السلام - فرمود: هنگامی که کودک به سه سالگی رسید به او بگویند هفت مرتبه بگوید لا اله الّا الله (تا بیاموزد)، در چهار سالگی به او بگویند که هفت مرتبه بگوید محمد رسول الله (تا یاد بگیرد)، در پنج سالگی رویش را به قبله متوجه کنند و به او بگویند که سر به سجده بگذارد، در پایان شش سالگی رکوع و سجده صحیح را به او بیاموزند و در هفت سالگی به طفل گفته شود: دست و رویت را بشوی و پس از آن به او گفته شود: نماز بخوان. «مکارم الاخلاق، ص 115»
4. (کانَ عَلیُّ بْنَ الْحُسَیْنِ - عَلَیْهِ السَّلامُ - اِذا بُشِّرَ بِوَلَدٍ لَمْ یَسْئَلْ اَذَکَرٌ هُوَ اَمْ اُنْثَی بَلْ یَقُولُ اَسَویٌّ فَاِذا کانَ سَویّاً) قالَ:الْحَمْدُ لِلّه الَّذی لَمْ یَخْلُقهُ مُشَوَّهاً. (وقتی امام سجاد - علیه السلام - را به ولادت مولودی بشارت می‌دادند، نمی‌پرسید پسر است یا دختر، بلکه از اندام معتدل و ساختمان سالم او سؤال می‌کرد. چون خبر سلامتش را می‌شنید)، می‌گفت: خدا را شکر که او را قبیح و ناموزون نیافریده است. «مکارم الاخلاق، ص 119»
5. قال رسول الله - صلی الله علیه و آله - وَقِّرُوا کِبارَکُمْ وَ ارْحَمُوا صِغارَکُمْ. رسول اکرم - صلی الله علیه و آله - فرمود: به بزرگسالان خود احترام کنید و نسبت به کودکان خویش ترحم و عطوفت نمائید. «عیون اخبارالرضا، ص 163»
6. قالَ رَسُولُ اللهِ - صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِه - : لَیْسَ مِنّا مَنْ لَمْ یَرْحَمْ صَغیرَنا وَ لَمْ یُوَقِّرْ کَبِیرَنا. پیغمبر اکرم - صلی الله علیه و آله - فرمود: کسی که به کودکان مسلمین رحمت و محبت نکند و بزرگسالان را احترام ننماید، از ما نیست. «مجموعة ورام، ج 1، ص34»
7. النَّبیِّ - صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِه - نَظَرَ اِلی رَجُلٍ لَهُ ابْنانِ فَقَبَّلَ اَحَدَهُما وَ تَرَکَ الآخَرَ. فَقالَ رسول الله - صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَآلِه - فَهَلّا ساوَیْتَ بَیْنَهُما؟ (پدری با دو فرزند خود شرفیاب محضر رسول اکرم - صلی الله علیه و آله - بود. یکی از فرزندان خود را بوسید و به فرزند دیگر اعتنایی نکرد.) پیغمبر که این رفتار (نادرست) را مشاهده کرد، به او فرمود: چرا با فرزندانت به طور مساوی رفتار نمی‌کنی؟ «مکارم الاخلاق، ص 113»
8. قال الامام الصادق - عَلَیْهِ السَّلامُ - : اِعْدِلُوا بَیْنَ اَوْلادِکُمْ کَما تُحِبّونَ اَنْ یَعْدِلُوا بَیْنَکُمْ. امام صادق - علیه السلام - فرمود: بین فرزندان خود به عدالت رفتار نمایید، همان طور که مایلید فرزندان شما بینتانبه عدل و داد رفتار کنند. «بحار الانوار، ج101، ص92»
9. قال الامام الصادق - عَلَیْهِ السَّلامُ - : اَکثِرُوا مِنْ قُبْلَةِ اَوْلادِکُمْ فَاِنَّ لَکُمْ بِکُلِّ قُبْلَةٍ دَرَجَةً. امام صادق - علیه السلام - فرمود: فرزندان خود را بسیار ببوسید زیرا برای شما در هر بوسیدن درجه‌ای است. «بحار الانوار، ج101، ص92»
10. قَبَّلَ رَسُولُ اللهِ - صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِه - الحَسَنَ و الْحُسَیْنَ - عَلَیْهِما السَّلامُ - فَقالَ: الْاقْرَعُ بْنُ حابِسٍ اِنَّ لی عَشْرَةًمِنَ‌ الْاَوْلادِ ما قَبَّلْتُ واحِداً مِنْهُمْ. فَقالَ: ما عَلَیَّ اَنْ نَزَعَ اللهُ الرَّحْمَةَ مِنْکَ. رسول اکرم - صلی الله علیه و آله - حسن و حسین - علیهما السلام - را بوسید. اقرع بن حابس که ناظر مهر و عطوفت پیغمبر نسبت به فرزندان خود بود، عرض کرد: من ده فرزند دارم و هرگز آن‌ها را نبوسیده‌ام. حضرت در جواب فرمود: ر.بطی به من ندارد که خداوند ریشه رحمت و شفقت را از قلب تو کنده است. «مکارم الاخلاق، ص 113»
11. عَنِ النَّبیِّ - صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِه - اِنَّهُ کانَ جالِساً فَاَقْبَلَ الْحَسَن وَ الْحُسَیْنُ - عَلَیْهِما السَّلامُ - فلما رآهما النبی -صلی الله علیه و آله - و استبطأ بلوغهما ... . رسول اکرم - صلی الله علیه و آله - نشسته بود، حسن و حسین - علیهما السلام - وارد شدند، حضرت به احترام آن‌ها از جای برخاست و به انتظار ایستاد، حرکت آن دو به سوی پیامبر به طول انجامید. رسول اکرم - صلی الله علیه و آله - به طرف کودکان پیش رفت و از آنان استقبال نمود، هردو را بر دوش خود سوار نمود و فرمود: فرزندان عزیز، مرکب شما چه خوب مرکبی است و شماها چه سواران خوبی هستید! «بحار الانوار، ج 10، ص80»
12. کانَ رسول الله - صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِه - یَقْدِمُ مِنَ السَّفرِ فَیَتَلَقّاهُ الصِّبیانُ ... .موقعی که رسول اکرم از سفری مراجعت می‌فرمود و در رهگذر با کودکان مردم برخورد می‌کرد به احترام آن‌ها می‌ایستاد، سپس امر می‌فرمود کودکان را می‌آوردند، از زمین برمی‌داشتند و به آن‌ حضرت می‌دادند. رسول اکرم بعضی را در بغل می‌گرفت و بعضی را بر پشت و دوش خود سوار می‌کرد و به اصحاب خویش می‌فرمود: کودکان را بغل بگیرید و بر دوش خود بنشانید. «محجة البیضاء، ج 3، ص 366»
13. قال رسول الله - صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِه - : اَکْرِمُوا اَوْلادَکُمْ وَ اَحْسِنُوا آدابَکُمْ. رسول اکرم - صلی الله علیه و آله - فرمود: به فرزندان خود احترام کنید و با آداب و روش پسندیده با آن‌ها معاشرت نمایید.  «بحار الانوار، ج 23، ص 114»
14. دَعِیَ رسول الله - صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِه - اِلی صَلوةٍ وَ الْحَسَنُ‌ - عَلَیْهِ السَّلامُ - مُتَعَلِّقُ بِه فَوَضَعَهُ ... .رسول اکرم - صلی الله علیه و آله - مردم را به نماز دعوت کرد و حضرت حسن - علیه السلام - طفل خردسال صدیقه اطهر نیز با آن‌ حضرت بود. پیغمبر طفل را کنار خود نشاند و به نماز ایستاد. یکی از سجده‌های نماز را خیلی طول داد. (راوی حدیث می‌گوید: ) من سر از سجده برداشتم، دیدم حضرت حسن - علیه السلام - از جای خود برخاسته و روی کتف پیغمبر نشسته است. وقتی نماز تمام شد مأمومین گفتند: یا رسول الله چنین سجده‌ای از شما ندیده بودیم، گمان کردیم وحی به شما رسیده است. پیامبر اکرم - صلی الله علیه و آله - فرمود: وحی نرسیده بود، فرزندم حسن در حال سجده بر دوشم سوار شد، نخواستم تعجیل کنم و کودک را به زمین بگذارم، آن قدر صبر کردم تا خودش از کتفم پائین آمد. «بحار الانوار، ج 10، ص 82»
15. قال الامام الصادق - عَلَیْهِ السَّلامُ - : صَلَّی رَسُولُ اللهِ - صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِه - بالنّاسِ ظهرَ مخفف فی الرّکعتینِ الاخیرتینِ ... . امام صادق - علیه السلام - فرمود: رسول اکرم - صلی الله علیه و آله - نماز ظهر را با مردم به جماعت گذارد و دورکعت آخر را به سرعت و با اسقاط مستحبات برگزار کرد. پس از نماز مردم گفتند: یا رسول الله آیا در نماز پیش‌آمدی شد؟ حضرت پرسید مگر چه شده؟ عرض کردند دو رکعت آخر را به سرعت، ادا کردید. فرمود: مگر صدای شیون و استغاثه کودک را نشنیدید. «الکافی، ج 6، ص48»
16. قالَ اَبوالْحَسَنِ - عَلَیْهِ السَّلامُ - : اِذا وَعَدْتُمُ الصِّبْیانَ فَفُوا لَهُمْ فَاِنَّهُمْ یَرَوْنَ اَنَّکُمُ الّذینَ ..امام کاظم - علیه السلام - فرمود: چون به اطفال وعده‌ای دادید وفا کنید (و تخلف ننمائید)، زیرا کودکان گمان می‌کنند شما رازق آن‌ها هستید. خداوند برای هیچ چیز به قدر تجاوز به حقوق زنان و کودکان غضب نمی‌کند. «الکافی، ج 6، ص 50»
17. قالَ رَسُولُ اللهِ - صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِه - : اِذا واعَدَ اَحَدُکُمْ صّبِیَّهُ فَلْیُنْجِزْ. رسول خدا - صلی الله علیه و آله - فرمود: وقتی یکی از شما به فرزند خود وعده‌ای داد پس به آن وفا کند و از عهد خود تخلف ننماید. «مستدرک الوسائل، ج 2، ص 626»
18. قال الامام علی - عَلَیْهِ السَّلامُ - : لایَصْلَحُ الْکِذْبُ جِدٌّ وَ لاهَزْلٌ وَ لا اَنْ یَعِدَ اَحَدُکُمْ صَبِیَّهُ ثُمَّ لایَفِیَ لَهُ. امام علی - علیه السلام - فرمود: شایسته نیست آدمی به جد یا به شوخی دروغ بگوید و شایسته نیست کسی بهفرزند خود وعده‌ای بدهد و به‌ آن وفا ننماید.«وسائل الشیعه، ج3، ص 232»
19. قالَ رسول الله - صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِه - : مَنْ کانَ عنْدَهُ صَبیٌّ فَلْیَتَصابَ لَهُ. رسول اکرم - صلی الله علیه و آله - ‌فرمود: آن کس که نزد او کودکی است باید (در پرورش وی) کودکانه رفتار نماید. «وسائل الشیعه، ج 5، ص 126»
20. قالَ اَمیرُ الْمُؤْمِنینِ - عَلَیْهِ السَّلامُ - : مَنْ کانَ لَهُ وَلَدٌ صَبا. امام علی - علیه السلام - فرمود: کسی که کودکی دارد باید (در راه تربیت او) ) کودکانه رفتار نماید. «وسائل الشیعه، ج 5، ص 126»
 21. قالَ رسول الله - صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِه - : رَحِمَ اللهُ عَبْداً اَعانَ وَلَدَهُ عَلی بِرِّهِ بِالاِحْسانِ اِلَیْهِ وَ التَّاَلُّفِ لَهُ وَ تَعْلیمِه وَتأدیبِه. رسول خدا - صلی الله علیه و آله - فرمود: خداوند رحمت کند پدری را که با نیکی نمودن و مهربانی به فرزندش و با آموزش دادن و ادب کردنش او را در نیکی به خود یاری می‌کند. «مستدرک الوسائل، ج 2، ص 626»
22. قال الامام الصادق - عَلَیْهِ السَّلامُ - : اَلْغُلامُ یَلْعَبُ سَبْعَ سِنینَ وَ یَتَعَلَّمُ الْکِتابَ سَبْعَ سِنینَ و یَتَعَلَّمُ الْحَلالَ و الْحَرامَ سَبْعَ سِنینَ. امام صادق - علیه السلام - فرمود: طفل هفت سال بازی کند، هفت سال خواندن و نوشتن بیاموزد، هفت سال حلال و حرام (احکام الهی) را یاد بگیرد. «الکافی، ج 6، ص 46»
 23. قال الامام الصادق - عَلَیْهِ السَّلامُ - : دَعِ ابْنَکَ یَلْعَبْ سَبْعَ سِنینَ. امام صادق - علیه السلام - فرمود: فرزند خود را هفت سال آزاد بگذار تا بازی کند. «الکافی، ج6، ص 46»
24. قالَ رَسُولُ اللهِ - صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِه - : رَحِمَ اللهُ مَنْ اَعانَ وَلَدَهُ عَلی بِرِّه. قالَ کَیْفَ یُعینُهُ عَلی بِرِّه؟ قالَ یَقْبَلُمَیْسُورَهُ وَ یَتَجاوَزُ عَنْ مَعْسُورِه وَ لا یُرْهِقُهُ وَ لا یَخْرُقُ بِه. رسول اکرم - صلی الله علیه و آله - فرمود: خدای رحمت کند کسی را که فرزندش را در نیکی به خود یاری می‌کند. راوی حدیث پرسید: چگونه فرزندمان را در نیکی به خود یاری نماییم؟ حضرت فرمود: آنچه را که کودک در قوه و توان داشته و انجام داده است از او قبول کند، آنچه انجام آن برای کودک سنگین و طاقت فرسا است از او نخواهد، او را به گناه و طغیان وادار نکند و به او دروغ نگوید و در برابر او مرتکب اعمال جاهلانه (و احمقانه) نشود. «الکافی، ج 6، ص 50»
25. قالَ رَسُولُ اللهِ - صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِه - : رَحِمَ اللهُ والِدَیْنِ اَعانا وَلَدَهُما عَلی بِرِّهِما. رسول اکرم - صلی الله علیه و آله - فرمود: خداوند رحمت کند پدر و مادری را که فرزندان خویش را در نیکی کردن به خود یاری نمایند.  «مستدرک الوسائل، ج 2، ص 625»
26. قال الامام الباقر - عَلَیْهِ السَّلامُ - : یُحْفَظُ الْاَطْفالُ بِصلاحِ آبائِهِمْ. امام باقر - علیه السلام - فرمود: حفظ اطفال از خطرات و انحراف‌ها در صلاحیت و شایستگی (وظیفه) پدران آن‌ها است. «بحار الانوار، ج 15، ص 178»
27. رُوِیَ عَنِ النَّبِیِّ - صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِه - اِنَّهُ نَظَرَ اِلی بَعْضِ الْاَطْفالِ فَقالَ: وَیْلٌ لِاَولادِ آخِرِ الزَّمانِ. رسول اکرم به تعدادی از کودکان نگاه کرد، سپس فرمود: وای بر فرزندان آخر‌الزمان از پدرانشان. عرض شد یا رسول الله از پدران مشرک آن‌ها؟ فرمود: نه بلکه از پدران مسلمانشان که هیچ چیز از فرائض مذهبی را به آنان نمی‌آموزند و اگر خود فرزندان پاره‌ای از مسائل دینی را فرا گیرند آن‌ها را باز می‌دارند و تنها به این قانع هستند که فرزندانشان متاع ناچیزی از دنیا بدست آورند، من از این قبیل پدران بری هستم و آنان نیز از من بیزارند.  «مستدرک الوسائل، ج 2، ص 625»
28. قالَ رسول الله - صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِه - مَنْ فَرَّحَ ابْنَتَهُ فَکَاَنَّما اَعْتَقَ رَقَبَةً مِنْ وُلْدِ اِسْمعیلَ وَ مَنْ اَقَرَّ عَیْنَ ابْنٍ فَکَاَنَّمابَکی مِنْ خَشْیَةِ اللهِ. رسول خدا - صلی الله علیه و آله - فرمود: کسی که دختر بچه خود را شادمان کند مانند کسی است که بنده‌ای را از فرزندان (حضرت) اسماعیل، آزاد کرده باشد، و آن کس که پسر بچه خود را مسرور و دیده او را روشن کند مانند کسی است که از خوف خدا گریسته باشد. «مکارم الاخلاق، ص 114»
29. قالَ رَسُولُ اللهِ - صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِه - : اِذا نَظَرَ الْوالِدُ اِلی وَلَدِه فَسَرَّهُ کانَ لِلْوالِدِ عِتْقُ نَسْمَةٍ. رسول اکرم - صلی الله علیه و آله - فرمود: هرگاه پدری با نگاه (مودّت‌آمیز) خود فرزند خویش را مسرور کند، خداوند به او اجر آزاد کردن یک بنده را می‌دهد.«مستدرک الوسائل، ج2، ص626»
30. عَنْ مُعاوِیَةَ بْنَ وَهَبٍ قالَ: سَألتُ اَباعَبْدِاللهِ - عَلَیْهِ السَّلامُ - فی کَمْ یُؤْخَذُ الصَّبیُّ بالصَّلوةِ؟ فَقالَ بَیْنَ سَبْعِ سِنینَ وسِتُ سِنینَ. معاویة بن هب از امام صادق - علیه السلام - پرسید، در چه سنی کودک به نماز امر ‌شود؟ حضرت فرمود: بین شش و هفت سالگی. «وسائل الشیعه، ج 2، ص 3»
31. قال الامام الصادق - عَلَیْهِ السَّلامُ - : بادِرُوا اَحْداثِکُمْ بِالْحَدیثِ قَبْلَ اَنْ یَسْبِقَکُمْ اِلَیْهِمُ الْمُرْجِئَةُ. امام صادق - علیه السلام - فرمود: احادیث اسلامی را به نوجوانان خود بیاموزید (و در انجام این وظیفه تربیتی تسریع نمایید)، پیش از آن که مخالفان گمراه بر شما پیشی گیرند (و آنان را گمراه سازند).«الکافی، ج6، ص 47»
32. قالَ رَسُولُ اللهِ - صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِه - : اِذا بَلَغَتِ الْجارِیَةُ سِتَّ سِنینَ فَلا یُقَبِّلْهَا الْغُلامُ و الْغُلامُ لا تُقَبِّلْهُ الْمَرْأةُ اذاجاوَزَ سَبْعَ سِنینَ. رسول اکرم - صلی الله علیه و آله - فرمود: هنگامی که دختر بچه ای شش ساله شد، پسر بچه ای او را نبوسد و همچنین زن‌ها از بوسیدن پسر بچه‌ای که سنش از هفت سال تجاوز کرده است، خودداری کنند.«مکارم الاخلاق، ص 115»
33. قالَ اَبِی الْحَسَنِ - عَلَیْهِ السَّلامُ - : اِذا اَتَتْ عَلَی الْجارِیَةِ سِتُّ سِنینَ لَمْ یَجُزْ اَنْ یُقَبِّلَها رَجُلٌ لَیْسَتْ هِیَ بِمَحْرَمٍ لَهُ وَلایَضُمُّها اِلَیْهِ. امام کاظم - علیه السلام - فرمود: وقتی دختر بچه شش ساله شد، جایز نیست مرد نامحرم او را ببوسد، و همچنین نمی‌تواند او را در آغوش بگیرد (بغل کند). «وسائل الشیعه، ج 5، ص 28»
34. قالَ الامام علی - عَلَیْهِ السَّلامُ - : تَعَلَّمُوا الْعِلْمَ صِغاراً تَسُودُوا بِه کِباراً. امام علی - علیه السلام - فرمود: در خُردسالی علم بیاموزید تا در بزرگسالی به برتری و سیادت نائل آیید. «شرح ابن ابی الحدید، ج 20، ص 267»
 35. قالَ رَسُولُ اللهِ - صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِه - : والَّذی نَفْسی بِیَدِهِ لَوْ اَنَّ رَجُلاً غَشَیَ امْرَأتَهُ و فِی الْبَیْتِ صَبِیٌّ ... . رسول اکرم - صلی الله علیه و آله - فرمود: قسم به آنکه جانم در دست اوست، اگر مردی با همسر خود آمیزش کند و در آنجا، کودک بیداری آن دو را در حال آمیزش ببیند و سخنان آنان و همچنین صدای تنفسشان را بشنود، آن طفل هرگز رستگار نخواهد شد، چه دختر باشد و یا پسر، سرانجام به زنا آلوده می‌شود. «وسائل الشیعه، ج 5، ص 16»
36. قالَ رَسُولُ اللهِ - صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِه - : إنَّ اللَّهَ تَعالی یُحِبُّ أن تَعدِلُوا بَینَ أولادِکم حَتّی فی القُبَلِ. پیامبر اکرم - صلی الله علیه و آله - فرمود: خداوند دوست دارد که میان فرزندانتان عادلانه رفتار کنید، حتی در بوسیدن آنها. «میزان الحکمه، ح 22665»
حق حیات مهم ‌ترین حق فرزندان
نخستین و مهم ‌ترین حقی که در این باره به آن توجه شده، حق حیات است که خود مبنای سایر حقوق قرار می‌گیرد. مخالفت شدید قرآن با کشتن فرزندان، [۱] [۲] [۳] به علت ترس از تنگدستی و ناتوانی در رفع نیازهای مادّی ایشان [۴] [۵] یا ننگ داشتن از دختر بودن شان، [۶] یعنی دخالت دادن جنسیت نوزاد در رعایت حق حیات وی، بر همین موضوع دلالت دارد. [۷] [۸] قرآن در این‌ باره تا آن ‌جا پیش می ‌رود که محروم کردن کودکان را از حق حیات، چونان شرک به خدا، حرام می‌داند [۹] و آن را رفتاری نابخردانه، [۱۰] خطایی بزرگ [۱۱] و موجب خسران و گمراهی و خروج از مسیر دین و هدایت الهی می‌شمارد. [۱۲] [۱۳]
ازاین ‌رو، علاوه بر آن‌که والدین را از این کار نهی می‌کند [۱۴] [۱۵] [۱۶] از پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم نیز می‌خواهد از زنان بر ترک این کار بیعت بگیرد. [۱۷]
توجه به پرورش جسمی فرزند
در قرآن، افزون بر رعایت حق حیات، به پرورش جسمی نوزاد، یعنی شیردهی به نوزاد، نیز سفارش شده است. در برخی آیات بر شیردهی به عنوان غریزه ای مادرانه تأکید شده [۱۸] [۱۹] و در چند آیه مد ت شیردهی دو سال تمام ذکر شده است [۲۰] [۲۱] [۲۲] که در آن، مدت زمان بارداری و شیردهی جمعاً سی ماه ذکر شده است؛ برای آگاهی از اقوال مختلف مفسران درباره این آیه، از جمله دلالت آن بر واجب بودن یا نبودن شیردهی مادر و نیز چگونگی محاسبه دو سال. [۲۳] [۲۴] [۲۵] [۲۶] همچنین تأمین خوراک و پوشاک مادر در مد ت شیردهی برعهده شوهر است، [۲۷] که حاکی از اهمیت دادن قرآن به سلامت جسمی مادر و نوزاد اوست. البته به والدین اجازه داده شده است، چنانچه از هم جدا شده باشند، با رضایت و مشورت یکدیگر، مدت زمان شیردهی را کاهش دهند [۲۸] یا شیردهی نوزاد را به دایه تفویض کنند. [۲۹] [۳۰] همچنین یادآوری شده است که رعایت حقوق فرزند نباید برای والدین ضرری در پی‌ داشته باشد [۳۱]
حقوق مالی فرزندان
از دیگر حقوق فرزندان که در قرآن بدان توجه شده، حقوق مالی آنان است. در این باره، قرآن به ارث بردن فرزندان از والدین پرداخته [۳۲] و به چگونگی تقسیم ارث در بین ایشان، به تفکیک جنسیت، اشاره کرده است. [۳۳]
همچنین در آیه ۱۲ سوره نساء، میزان ارث زن و شوهر از همسرانشان، بسته به این ‌که فرزند داشته باشند یا نه، تعیین شده است. [۳۴] علاوه بر این، بنابر نظر مفسران، بخش پایانی آیه ۱۲۷ سوره نساء [۳۵] هم ناظر بر امر به پرداخت ارث فرزندان خردسال شخصِ متوفی است، که بنا بر سنّت عرب عصر جاهلی تا رسیدن به سن رشد از ارث محروم بودند [۳۶] [۳۷]
مهرورزی والدین به فرزندان
آیاتی از قرآن نیز تلویحاً بر مهرورزی والدین به فرزندان و اهتمام آنان بر تربیت ایشان تأکید دارد و احترام به والدین و دعای خیر برای ایشان، پاسخی بدان امر دانسته شده است. [۳۸]
به ‌ویژه مادران، که با وجود سختی و مشقت زیادی که در این راه متحمل می‌شوند، [۳۹] [۴۰] همواره به فرزندانشان عشق می‌ورزند [۴۱] [۴۲] و بسا که این غریزه مادرانه را به فرزندان دیگران نیز ابراز می‌کنند. [۴۳] [۴۴]
همچنین در آیاتی از علاقه‌ مندی پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم ان به فرزنددار شدن سخن به میان آمده است. [۴۵] [۴۶] [۴۷] [۴۸] [۴۹]
از جمله در برخی آیات، فرزندان اعطای نعمت و مدد الهی به والدین و مایه چشم‌ روشنی ایشان دانسته شده [۵۰] [۵۱] [۵۲] [۵۳] و پدر و مادر به شکرگزاری در برابر این نعمت و پرهیز از شرک امر شده‌اند. [۵۴]
فرزندان زینت زندگی و مایه آزمایش والدین
البته در برخی آیات یادآوری شده است که فرزندان، همچون اموال، زینتِ زندگیِ این جهانی‌اند [۵۵] و گاه مایه آزمایش و اغوای پدر و مادر
‌خویش [۵۶] [۵۷] و فرا‌تر از آن، دشمن آنان ‌اند [۵۸] [۵۹] [۶۰] و در برابر عذاب الهی برای آنان سودی نخواهند داشت. [۶۱] [۶۲] [۶۳] [۶۴]
جایگاه فرزندان در احادیث
در احادیث نیز به فرزندان و رعایت حقوق آنان توجه ویژه‌ای شده است. برخی از این احادیث به تبیین جایگاه فرزندان در خانواده و تأثیری که بر حیات مادّی و معنوی والدین دارند، پرداخته‌اند. چنان ‌که فرزند را برکت خانه، گلی از بهشت و نشانه حد آخر خیرخواهی خداوند در حق بندگان بیان داشته ‌اند، [۶۵] [۶۶] [۶۷] به ‌طوری که دعای فرزند در حق والدین در این دنیا مستجاب و شفاعتش برای ایشان در آخرت پذیرفته خواهد شد. [۶۸] [۶۹] ازاین ‌روست که در احادیث، فرزندان صاحب حق شمرده شده و پدر و مادر در مقابل ایشان مسئول دانسته شده‌اند. [۷۰] [۷۱] [۷۲]
حقوق فرزندان در روایات وآیات قرآنی
علاوه بر این نگاه کلی، در احادیث فراوانی به مصادیق گوناگون حقوق یاد شده، از پیش از ولادت تا بزرگسالی، پرداخته شده است. اولین حق فرزند پیش از بسته شدن نطفه انتخاب مادر شایسته برای اوست [۷۳] چرا که فرزند، بسیاری از صفات و ویژگیهای اخلاقی خویش را از والدینش به ‌ارث می‌ برد و تغییر این صفات، در مراحل بعدی تربیت او، ‌بسیار دشوار است. [۷۴] [۷۵] [۷۶] [۷۷] [۷۸] [۷۹] درباره زمان، مکان و کیفیت انعقاد نطفه در رحم مادر نیز توصیه‌ هایی شده است. [۸۰]
مشخص بودن نسب فرزند
مشخص بودن نسب فرزند نیز در شمار حقوق وی است؛ از این‌ رو، در چند حدیث، حکمت مُجاز نبودن چند شوهر برای یک زن، [۸۱] لزوم عدّه زنان بعد از طلاق [۸۲] [۸۳] [۸۴] [۸۵] [۸۶] و تحریم زنا، [۸۷] [۸۸] معلوم شدن نسب فرزندان دانسته شده است. [۸۹] [۹۰] [۹۱] همچنین طبق حدیث و فقه برای اثبات نسب نوزاد، حدود زمانی حداقل و حداکثر برای بارداری تعیین شده است،
حقوق فرزند قبل از تولد
فرزند به محض انعقاد نطفه در رحم مادر، از حقوقی برخوردار می‌شود. از آن جمله است: تأخیر در اجرای حدود شرعی درباره زن باردار، به منظور پرهیز از آسیب‌ رسانی به جنین موجود در رحم وی؛ و حرمت سقط جنین همچنین در روایات، برای سلامت جسمانی و روحانی جنین، به والدین توصیه‌ های بهداشتی و اخلاقی شده، که از آن جمله است: تأکید بر سلامت جسمانی و روانی مادر به هنگام بارداری، توجه به چگونگی تغذیه او، و پرهیز زنان باردار از گناه و کارهای ناپسند. به علاوه، جنین از حقوق مالی خاصی نیز برخوردار است که استقرار آن‌ها منوط به ولادت اوست
حقوق فرزند بعد از تولد
آدابی را که به هنگام تولد نوزاد توصیه شده نیز می‌ توان در شمار حقوق فرزندان قرار داد، که عبارت ‌اند از: تَحنیک (کام ‌برداری نوزاد) با خرما یا آب باران یا آب فرات به همراه تربت امام حسین علیه ‌السلام؛ اذان گفتن در گوش راست و اقامه گفتن در گوش چپ وی [۹۲] سوراخ کردن گوش نوزاد، که ظاهراً در مخالفت با سنّت یهودیان، مبنی بر انجام ندادن آن، توصیه شده است [۹۳] [۹۴] تراشیدن موی سر نوزاد و صدقه دادن به اندازه وزنِ موی او؛ قربانی کردن (عَقیقه) و اِطعام دیگران از گوشت قربانی؛ انتخاب نامی نیک برای وی در روز هفتم ‌تولد [۹۵] [۹۶] و خِتان پسران در هفت روز اول تولدشان، [۹۷] که امری فطری و سنّتی الهی دانسته شده است. [۹۸] روایاتی که شیر را بهترین غذا برای نوزاد دانسته‌اند [۹۹] و به والدین توصیه می‌کنند در احوال و خصوصیات زنی که نوزاد را شیر می‌دهد، به‌ سبب انتقال آن صفات از طریق شیر به نوزاد، دقت کنند [۱۰۰] نیز در همین سیاق می‌گنجند. خصوصیاتی که دایه نوزاد نباید داشته باشد. [۱۰۱]
حرمت ضرر رساندن به فرزند
دراین روایات والدین از ضرر رساندن به فرزندانشان نهی شده‌اند. [۱۰۲] چنان ‌که همچون آیات قرآن، کشتن یا زنده به گور کردن فرزندان را، به ‌سبب دختر بودن آنان یا ترس از ناتوانی در گذران امور ایشان، حرام و بعد از شرک به خدا بزرگ‌ ‌ترین گناهان دانسته‌اند. [۱۰۳] [۱۰۴] حتی در روایتی، والدین از این‌ که به‌ سبب دختر بودن نوزاد برای او آرزوی مرگ کنند، نهی شده‌اند، چرا که در صورت برآورده شدن این آرزو، شخص چونان عاصیان در برابر خدا حاضر خواهد شد. [۱۰۵] از همین‌ روست که پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم والدین را از سخت‌ گیری و درشتی با فرزندانشان که در نهایت موجب ارتکاب ایشان به گناهان، عقوق والدین و قطع رحم [۱۰۶] [۱۰۷] و خروج از دایره غفران الهی [۱۰۸] می‌شود نهی می‌کردند. در مقابل، والدین به دوست داشتن فرزندان و مهربانی و اکرام ایشان توصیه شده‌اند [۱۰۹] [۱۱۰]
نیکی به فرزندان همتای نیکی به والدین
نیکی به فرزندان همتای نیکی به والدین دانسته شده است [۱۱۱] تا جایی که تخطی از این دستور‌ها موجب خروج شخص از پیروان سنّت پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم [۱۱۲] و عامل به آن‌ها مشمول رحمت الهی و شایسته بهشت معرفی شده است. [۱۱۳] [۱۱۴] [۱۱۵]
سیره پیامبر اکرم در نیکی به فرزندان
سیره پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم نیز توصیه‌ های وی را درباره مهربانی و احترام به کودکان تأیید می‌کند، چنان‌ که در این روایات از خوش‌ رفتاری پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم با ایشان حتی در حالت نماز، [۱۱۶] [۱۱۷] بوسیدن و بوییدن فرزندان و فرزندزادگان، [۱۱۸] بر زانوی خود نشاندن و دعای خیر کردن آنان [۱۱۹] و سلام کردن به آنان [۱۲۰] سخن به میان آمده است.
سیره امامان شیعه (ع) در نیکی به فرزندان
سیره امامان شیعه با فرزندان نیز چنین بوده است. [۱۲۱]
رعایت عدالت در برخورد با فرزندان
رعایت عدالت در برخورد با فرزندان حق دیگری است که در روایات به آن امر شده [۱۲۲] و اعتراض پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم به پدری که فقط یکی از دو فرزندش را در حضور هر دوی آن‌ها بوسید، گزارش شده است. [۱۲۳] با این‌حال به نظر می ‌رسد در روایات تأیید شده است که والدین برخی از فرزندان خود را، احتمالا به‌سبب وجود بعضی فضائل در ایشان، بیش از دیگر فرزندان خود دوست داشته باشند، ضمن آن ‌که این تمایز نباید ناشی از تفاوت جنسیت باشد. [۱۲۴] همچنین است وفا به عهد والدین نسبت به قولی که به فرزندانشان داده‌اند. [۱۲۵]
تربیت فرزندان
تربیت فرزندان نیز حق دیگری است که پدران و مادران به آن امر شده‌اند [۱۲۶] [۱۲۷] و آن را بهترین هدیه پدر به فرزند و بر‌تر از صدقه دادن معرفی کرده‌اند، [۱۲۸] چرا که وجود فرزند از پدر و مادر است و در هر صورت اعمال وی ناشی از نحوه تربیت ایشان است. [۱۲۹] از مضمون این روایات می‌توان دریافت که هدف نهایی از این توصیه‌ها، صالح شدن فرزندان است؛ چه، در آن‌ها فرزند صالح رزقی از جانب خداوند معرفی شده است. [۱۳۰] چنان‌ که فرزندی که اهل عبادت پروردگار باشد نیز میراثی دانسته شده که بنده مؤمن پس از درگذشت خود برای خداوند برجای می‌ گذارد تا او را عبادت کند. [۱۳۱]
آموزش امور دینی واجتماعی برای فرزندان
برخی دستورهای عملی نیز برای تربیت فرزندان داده شده که ناظر بر آموزش امور دینی و برخی مهارتهای اجتماعی ایشان است، از جمله: یاری کردن به فرزندان در کارهای نیک، [۱۳۲] راهنمایی او به شناخت خدا و کمک به او در اطاعت از پروردگار، [۱۳۳] واداشتن و تشویق ایشان به نماز از هفت سالگی، [۱۳۴] آموزش قرآن و معارف دین برای مصون ‌ماندن آنان از انحرافات اعتقادی [۱۳۵] و شنا و تیراندازی [۱۳۶] و خواندن و نوشتن، و نیز تلاش در امر ازدواج ایشان پس از رسیدن به بلوغ. [۱۳۷]
اصول کلی تربیت فرزندان
درباره اصول کلی تربیت فرزندان نیز توصیه‌هایی شده است.
از جمله، والدین باید توجه داشته باشند که فرزندان در سنین پایین ‌تر تربیت ‌پذیرترند و در صورت انحراف در این دوران، تربیت بعدی آنان سخت خواهد بود. [۱۳۸] [۱۳۹]
همچنین روایات توجه ایشان را به این مطلب جلب می‌کنند که در این کار، به ‌سبب احسان به فرزندان یا توهین به ایشان، ثواب خواهند برد یا عقاب خواهند شد [۱۴۰] بن ابراین، باید تشویق آنان و پرهیز از تنبیه نا معقول آنان را درنظر داشته باشند. [۱۴۱] [۱۴۲] [۱۴۳]
حقوق فرزندان در منابع اخلاقی
در منابع اخلاقی نیز به حقوق فرزندان توجه شده است. این کتاب‌هاعلاوه بر آن‌که مراحل گوناگون رشد کودک تا بلوغ وی و احوال و صفات او را در این دوران بیان می‌کنندــ برای والدین نیز دستورالعمل‌ها و توصیه‌هایی دارند. غزالی [۱۴۴] تربیت فرزندان را که از آن با تعبیر ریاضة الصبیان یاد کرده از مهم‌ ‌ترین کار‌ها دانسته، زیرا فرزند امانتی نزد والدین است و چون نفس بی‌آلایشی دارد، برای هر تربیتی پذیرش لازم را دارد. از این‌ رو، نقش والدین و معلمان او در رسیدن وی به سعادت یا محروم شدن از آن (شقاوت) مؤثر است و ایشان در ثواب و عقاب وی شریک خواهند بود. [۱۴۵] بر این اساس، والدین باید از همان ابتدای کودکی به تأدیب و تهذیب نفس کودک اهتمام ورزند و او را از هم‌ نشینی با دوستان نامناسب و نیز تن ‌پروری و رفاه بیش از حد و توجه به زخارف دنیوی بازدارند، بلکه توجه فرزند خود را به معنویات و امر دین جلب کنند. [۱۴۶] [۱۴۷] این دستور‌ها با توجه دادن والدین به تأثیر شیر در انتقال پلیدیهای زن شیرده به کودک و این‌که آن زن باید متدین باشد و از غذای حلال استفاده کند، آغاز می‌شود و پس از توصیه به تقویت خوی حیا در کودک، به آداب غذاخوردن و لباس پوشیدن و دوست‌ یابی، فراگیری خواندن و نوشتن و یادگیری قرآن و حدیث و اشعار نیک و احوال نیکان می‌پردازد. ‌در ادامه هم به آداب دیگر، چون نشست و برخاست و صحبت کردن و بازی، و سرانجام دستورهای مربوط به پس از بلوغ (یعنی توجه به اقامه نماز و روزه و یادگیری برخی تکالیف و احکام شرعی مورد نیاز) التفات می‌کند. [۱۴۸] [۱۴۹] [۱۵۰]
منابع :
(۱) علاوه بر قرآن.
(۲) ابن ابی جمهور، عوالی‌اللئالی العزیزیة فی الاحادیث الدّینیة، چاپ مجتبی عراقی، قم ۱۴۰۳ـ۱۴۰۵/ ۱۹۸۳ـ۱۹۸۵.
(۳) ابن بابویه، عیون اخبارالرضا، چاپ مهدی لاجوردی، قم ۱۳۶۳ش.
(۴) ابن بابویه، کتاب مَن لایحضُرُه الفقیه، چاپ علی‌اکبر غفاری، قم ۱۴۰۴.
(۵) ابن عربی مالکی، احکام القرآن، چاپ علی‌محمد بجاوی، حلب ۱۳۷۶ـ۱۳۷۸/ ۱۹۵۷ـ۱۹۵۹، چاپ افست بیروت.
(۶) ابن فهد حلّی، عدّةالداعی و نجاح الساعی، چاپ احمد موحدی قمی، قم: مکتبة الوجدانی.
(۷) ابن ماجه، سنن ابن ماجة، چاپ محمدفؤاد عبدالباقی، (قاهره ۱۳۷۳/ ۱۹۵۴)، چاپ افست (بیروت).
(۸) سلیمان‌ بن اشعث ابوداوود، سنن ابی داود، چاپ سعید محمد لحام، بیروت ۱۴۱۰/۱۹۹۰.
(۹) محمد بن اسماعیل بخاری، صحیح البخاری، (چاپ محمد ذهنی‌افندی)، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱، چاپ افست بیروت.
(۱۰) محمد بن عیسی ترمذی، سنن الترمذی، ج ۳، چاپ عبدالرحمان محمد عثمان، بیروت ۱۴۰۳.
(۱۱) عبدالرحمان‌ بن ابی‌بکر سیوطی، الجامع الصغیر فی احادیث البشیر النذیر، بیروت ۱۴۰۱.
(۱۲) احمد بن علی طبرسی، الاحتجاج، چاپ محمدباقر موسوی خرسان، نجف ۱۳۸۶/۱۹۶۶.
(۱۳) حسن‌ بن فضل طبرسی، مکارم الاخلاق، قم ۱۳۹۲/۱۹۷۲.
(۱۴) طبری، جامع البیان عن تاویل القرآن.
(۱۵) طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن.
(۱۶) علی‌ بن ابی‌طالب (علیه‌السلام)، امام اول، نهج‌البلاغه، چاپ صبحی صالح، بیروت ۱۳۸۷/۱۹۶۷، چاپ افست قم.
(۱۷) محمد بن مسعود عیاشی، کتاب التفسیر، چاپ هاشم رسولی محلاتی، قم ۱۳۸۰ـ۱۳۸۱، چاپ افست تهران.
(۱۸) محمد بن محمد غزالی، احیاء علوم‌الدین، بیروت: دارالندوة الجدیدة.
(۱۹) محمد بن حسن فتال نیشابوری، روضةالواعظین، نجف ۱۳۸۶/۱۹۶۶، چاپ افست قم ۱۳۶۸ش.
(۲۰) الفقه المنسوب للامام الرضا علیه‌السلام، و المشتهر ب فقه الرضا، مشهد: مؤسسة آل‌البیت، ۱۴۰۶.
(۲۱) محمدتقی فلسفی، کودک از نظر وراثت و تربیت، تهران ۱۳۴۳ش.
(۲۲) سعید بن هبةاللّه قطب راوندی، کتاب سلوة الحزین، المعروف ب الدعوات، قم ۱۴۰۷.
(۲۳) کلینی، اصول الکافی.
(۲۴) مجلسی، بحارالانوار.
(۲۵) احمد بن محمد مسکویه، تهذیب الأخلاق و تطهیر الأعراق، چاپ حسن تمیم، بیروت ۱۳۹۸، چاپ افست اصفهان.
(۲۶) مسلم بن حجاج، الجامع الصحیح، بیروت: دارالفکر.
 
پانویس[ویرایش]
۱.             ↑ انعام/سوره۶، آیه۱۳۷.   
۲.             ↑ ممتحنه/سوره۶۰، آیه۱۲.   
۳.             ↑ تکویر/سوره۸۱، آیه۸- ۹.   
۴.             ↑ انعام/سوره۶، آیه۱۵۱.   
۵.             ↑ اسراء/سوره۱۷، آیه۳۱.   
۶.             ↑ نحل/سوره۱۶، آیه۵۹.   
۷.             ↑ نحل/سوره۱۶، آیه۵۸۵۹.   
۸.             ↑ زخرف/سوره۴۳، آیه۱۷.   
۹.             ↑ انعام/سوره۶، آیه۱۵۱.   
۱۰.           ↑ انعام/سوره۶، آیه۱۴۰.   
۱۱.           ↑ اسراء/سوره۱۷، آیه۳۱.   
۱۲.           ↑ انعام/سوره۶، آیه۱۳۷.   
۱۳.           ↑ انعام/سوره۶، آیه۱۴۰.   
۱۴.           ↑ انعام/سوره۶، آیه۱۵۱.   
۱۵.           ↑ اسراء/سوره۱۷، آیه۳۱.   
۱۶.           ↑ ممتحنه/سوره۶۰، آیه۱۲.   
۱۷.           ↑ ممتحنه/سوره۶۰، آیه۱۲.   
۱۸.           ↑ حج/سوره۲۲، آیه۲.   
۱۹.           ↑ قصص/سوره۲۸، آیه۷.   
۲۰.           ↑ بقره/سوره۲، آیه۲۳۳.   
۲۱.           ↑ لقمان/سوره۳۱، آیه۱۴.   
۲۲.           ↑ احقاف/سوره۴۶، آیه۱۵.   
۲۳.           ↑ طبری، جامع البیان عن تاویل القرآن، ذیل بقره: ۲۳۳
۲۴.           ↑ طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، ذیل: بقره: ۲۳۳
۲۵.           ↑ ابن عربی مالکی، احکام القرآن، ذیل بقره: ۲۳۳، چاپ علی‌محمد بجاوی، حلب ۱۳۷۶ـ۱۳۷۸/ ۱۹۵۷ـ۱۹۵۹، چاپ افست بیروت.
۲۶.           ↑ ابن عربی مالکی، احکام القرآن، ذیل بقره: ۲۳۳، چاپ علی‌محمد بجاوی، حلب ۱۳۷۶ـ۱۳۷۸/ ۱۹۵۷ـ۱۹۵۹، چاپ افست بیروت.
۲۷.           ↑ بقره/سوره۲، آیه۲۳۳.   
۲۸.           ↑ بقره/سوره۲، آیه۲۳۳.   
۲۹.           ↑ بقره/سوره۲، آیه۲۳۳.   
۳۰.           ↑ طلاق/سوره۶۵، آیه۶.   
۳۱.           ↑ بقره/سوره۲، آیه۲۳۳.   
۳۲.           ↑ نساء/سوره۴، آیه۷.   
۳۳.           ↑ نساء/سوره۴، آیه۱۱.   
۳۴.           ↑ نساء/سوره۴، آیه۱۲.   
۳۵.           ↑ نساء/سوره۴، آیه۱۲۷.   
۳۶.           ↑ طبری، جامع البیان عن تاویل القرآن، ذیل آیه ۱۲۷
۳۷.           ↑ طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، ذیل آیه ۱۲۷،
۳۸.           ↑ اسراء/سوره۱۷، آیه۲۴.   
۳۹.           ↑ لقمان/سوره۳۱، آیه۱۴.   
۴۰.           ↑ احقاف/سوره۴۶، آیه۱۵.   
۴۱.           ↑ طه/سوره۲۰، آیه۴۰.   
۴۲.           ↑ قصص/سوره۲۸، آیه۱۳.   
۴۳.           ↑ یوسف/سوره۱۲، آیه۲۱.   
۴۴.           ↑ قصص/سوره۲۸، آیه۹.   
۴۵.           ↑ آل‌عمران/سوره۳، آیه۳۸.   
۴۶.           ↑ مریم/سوره۱۹، آیه۲.   
۴۷.           ↑ مریم/سوره۱۹، آیه۶.   
۴۸.           ↑ انبیاء/سوره۲۱، آیه۸۹.   
۴۹.           ↑ صافات/سوره۳۷، آیه۱۰۰.   
۵۰.           ↑ نحل/سوره۱۶، آیه۷۲.   
۵۱.           ↑ اسراء/سوره۱۷، آیه۶.   
۵۲.           ↑ شعراء/سوره۲۶، آیه۱۳۲۱۳۳.   
۵۳.           ↑ نوح/سوره۷۱، آیه۱۲.   
۵۴.           ↑ اعراف/سوره۷، آیه۱۸۹۱۹۰.   
۵۵.           ↑ کهف/سوره۱۸، آیه۴۶.   
۵۶.           ↑ انفال/سوره۸، آیه۲۸.   
۵۷.           ↑ تغابن/سوره۶۴، آیه۱۵.   
۵۸.           ↑ تغابن/سوره۶۴، آیه۱۴.   
۵۹.           ↑ کهف/سوره۱۸، آیه۷۴.   
۶۰.           ↑ کهف/سوره۱۸، آیه۸۰.   
۶۱.           ↑ آل‌عمران/سوره۳، آیه۱۰.   
۶۲.           ↑ آل عمران/سوره۳، آیه۱۱۶.   
۶۳.           ↑ لقمان/سوره۳۱، آیه۳۳.   
۶۴.           ↑ ممتحنه/سوره۶۰، آیه۳.   
۶۵.           ↑ کلینی، اصول الکافی، ج۶، ص۲.   
۶۶.           ↑ ابن بابویه، کتاب مَن لایحضُرُه الفقیه، ج۳، ص۴۸۱، چاپ علی‌اکبر غفاری، قم ۱۴۰۴.
۶۷.           ↑ عبدالرحمان‌ بن ابی‌بکر سیوطی، الجامع الصغیر فی احادیث البشیر النذیر، ج۱، ص۴۸۹، بیروت ۱۴۰۱.
۶۸.           ↑ سعید بن هبةاللّه قطب راوندی، کتاب سلوة الحزین، ج۱، ص۲۸۵، المعروف ب الدعوات، قم ۱۴۰۷.
۶۹.           ↑ ابن ابی جمهور، عوالی‌اللئالی العزیزیة فی الاحادیث الدّینیة، ج۱، ص۲۷۰، چاپ مجتبی عراقی، قم ۱۴۰۳ـ۱۴۰۵/ ۱۹۸۳ـ۱۹۸۵.
۷۰.           ↑ محمد بن اسماعیل بخاری، صحیح البخاری، ج۶، ص۱۵۲، (چاپ محمد ذهنی‌افندی)، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱، چاپ افست بیروت.
۷۱.           ↑ مسلم بن حجاج، الجامع الصحیح، ج۳، ص۱۶۳، بیروت: دارالفکر.
۷۲.           ↑ ابن بابویه، کتاب مَن لایحضُرُه الفقیه، ج۲، ص۶۲۲، چاپ علی‌اکبر غفاری، قم ۱۴۰۴.
۷۳.           ↑ مجلسی، بحارالانوار، ج۷۵، ص۲۳۶.   
۷۴.           ↑ ابن ماجه، سنن ابن ماجة، ج۱، ص۶۳۳، چاپ محمدفؤاد عبدالباقی، (قاهره ۱۳۷۳/ ۱۹۵۴)، چاپ افست (بیروت).
۷۵.           ↑ کلینی، اصول الکافی، ج۵، ص۳۵۴.   
۷۶.           ↑ حسن‌ بن فضل طبرسی، مکارم الاخلاق، ج۱، ص۱۹۷، قم ۱۳۹۲/۱۹۷۲.   
۷۷.           ↑ عبدالرحمان‌ بن ابی‌بکر سیوطی، الجامع الصغیر فی احادیث البشیر النذیر، ج۱، ص۵۰۳، بیروت ۱۴۰۱.
۷۸.           ↑ عبدالرحمان‌ بن ابی‌ بکر سیوطی، الجامع الصغیر فی احادیث البشیر النذیر، ج۱، ص۵۰۵، بیروت ۱۴۰۱.
۷۹.           ↑ محمدتقی فلسفی، کودک از نظر وراثت و تربیت، ج۱، ص۵۹ـ۹۰، تهران ۱۳۴۳ش.
۸۰.           ↑ حسن‌ بن فضل طبرسی، مکارم الاخلاق، ج۱، ص۲۰۹۲۱۲، قم ۱۳۹۲/۱۹۷۲.   
۸۱.           ↑ ابن بابویه، عیون اخبارالرضا، ج۲، ص۹۵، چاپ مهدی لاجوردی، قم ۱۳۶۳ش.
۸۲.           ↑ بقره/سوره۲، آیه۲۲۶.   
۸۳.           ↑ بقره/سوره۲، آیه۲۲۸.   
۸۴.           ↑ بقره/سوره۲، آیه۲۳۴.   
۸۵.           ↑ طلاق/سوره۶۵، آیه۱.   
۸۶.           ↑ طلاق/سوره۶۵، آیه۴.   
۸۷.           ↑ اسراء/سوره۱۷، آیه۳۲.   
۸۸.           ↑ فرقان/سوره۲۵، آیه۶۸.   
۸۹.           ↑ کلینی، اصول الکافی، ج۶، ص۱۱۳.   
۹۰.           ↑ ابن بابویه، کتاب مَن لایحضُرُه الفقیه، ج۳، ص۵۶۵، چاپ علی‌اکبر غفاری، قم ۱۴۰۴.
۹۱.           ↑ احمد بن علی طبرسی، الاحتجاج، ج۲، ص۹۳، چاپ محمدباقر موسوی خرسان، نجف ۱۳۸۶/۱۹۶۶.
۹۲.           ↑ کلینی، اصول الکافی، ج۶، ص۲۴.   
۹۳.           ↑ کلینی، اصول الکافی، ج۶، ص۳۵.   
۹۴.           ↑ ابن بابویه، کتاب مَن لایحضُرُه الفقیه، ج۳، ص۴۸۹، چاپ علی‌اکبر غفاری، قم ۱۴۰۴.
۹۵.           ↑ کلینی، اصول الکافی، ج۶، ص۲۸.   
۹۶.           ↑ کلینی، اصول الکافی، ج۶، ص۴۸.   
۹۷.           ↑ کلینی، اصول الکافی، ج۶، ص۳۴.   
۹۸.           ↑ محمد بن اسماعیل بخاری، صحیح البخاری، ج۷، ص۵۶، (چاپ محمد ذهنی‌افندی)، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱، چاپ افست بیروت.
۹۹.           ↑ ابن بابویه، عیون اخبارالرضا، ج۲، ص۳۴، چاپ مهدی لاجوردی، قم ۱۳۶۳ش.
۱۰۰.         ↑ کلینی، اصول الکافی، ج۶، ص۴۴.   
۱۰۱.         ↑ کلینی، اصول الکافی، ج۶، ص۴۲۴۳.   
۱۰۲.         ↑ ابن ماجه، سنن ابن ماجة، ج۲، ص۸۹۰، چاپ محمدفؤاد عبدالباقی، (قاهره ۱۳۷۳/ ۱۹۵۴)، چاپ افست (بیروت).
۱۰۳.         ↑ محمد بن اسماعیل بخاری، صحیح البخاری، ج۷، ص۷۰، (چاپ محمد ذهنی‌افندی)، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱، چاپ افست بیروت.
۱۰۴.         ↑ محمد بن اسماعیل بخاری، صحیح البخاری، ج۷، ص۷۵، (چاپ محمد ذهنی‌افندی)، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱، چاپ افست بیروت.
۱۰۵.         ↑ کلینی، اصول الکافی، ج۶، ص۵.   
۱۰۶.         ↑ کلینی، اصول الکافی، ج۶، ص۴۸.   
۱۰۷.         ↑ کلینی، اصول الکافی، ج۶، ص۵۰.   
۱۰۸.         ↑ محمد بن حسن فتال نیشابوری، روضةالواعظین، ج۲، ص۳۶۸، نجف ۱۳۸۶/۱۹۶۶، چاپ افست قم ۱۳۶۸ش.
۱۰۹.         ↑ ابن ماجه، سنن ابن ماجة، ج۲، ص۱۲۱۱، چاپ محمدفؤاد عبدالباقی، (قاهره ۱۳۷۳/ ۱۹۵۴)، چاپ افست (بیروت).
۱۱۰.         ↑ کلینی، اصول الکافی، ج۶، ص۴۹.   
۱۱۱.         ↑ الفقه المنسوب للامام الرضا علیه‌السلام، و المشتهر ب فقه الرضا، ج۱، ص۳۳۶، مشهد: مؤسسة آل‌البیت، ۱۴۰۶.
۱۱۲.         ↑ محمد بن عیسی ترمذی، سنن الترمذی، ج۳، ص۲۱۶، ج ۳، چاپ عبدالرحمان محمد عثمان، بیروت ۱۴۰۳.
۱۱۳.         ↑ محمد بن اسماعیل بخاری، صحیح البخاری، ج۷، ص۷۴ـ۷۵، (چاپ محمد ذهنی‌افندی)، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱، چاپ افست بیروت.
۱۱۴.         ↑ کلینی، اصول الکافی، ج۶، ص۶.   
۱۱۵.         ↑ کلینی، اصول الکافی، ج۶، ص۴۹-۵۰.   
۱۱۶.         ↑ محمد بن اسماعیل بخاری، صحیح البخاری، ج۷، ص۶۴، (چاپ محمد ذهنی‌افندی)، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱، چاپ افست بیروت.
۱۱۷.         ↑ کلینی، اصول الکافی، ج۶، ص۴۸.   
۱۱۸.         ↑ محمد بن اسماعیل بخاری، صحیح البخاری، ج۷، ص۷۴ـ۷۵، (چاپ محمد ذهنی‌افندی)، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱، چاپ افست بیروت.
۱۱۹.         ↑ محمد بن اسماعیل بخاری، صحیح البخاری، ج۷، ص۷۶، (چاپ محمد ذهنی‌افندی)، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱، چاپ افست بیروت.
۱۲۰.         ↑ ابن ماجه، سنن ابن ماجة، ج۲، ص۱۲۲۰، چاپ محمدفؤاد عبدالباقی، (قاهره ۱۳۷۳/ ۱۹۵۴)، چاپ افست (بیروت).
۱۲۱.         ↑ محمد بن مسعود عیاشی، کتاب التفسیر، ج۲، ص۱۶۶، چاپ هاشم رسولی محلاتی، قم ۱۳۸۰ـ۱۳۸۱، چاپ افست تهران.
۱۲۲.         ↑ محمد بن اسماعیل بخاری، صحیح البخاری، ج۳، ص۱۳۴، (چاپ محمد ذهنی‌افندی)، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱، چاپ افست بیروت.
۱۲۳.         ↑ ابن بابویه، کتاب مَن لایحضُرُه الفقیه، ج۳، ص۴۸۳، چاپ علی‌اکبر غفاری، قم ۱۴۰۴.
۱۲۴.         ↑ کلینی، اصول الکافی، ج۶، ص۵۱.   
۱۲۵.         ↑ کلینی، اصول الکافی، ج۶، ص۴۹.   
۱۲۶.         ↑ ابن ماجه، سنن ابن ماجة، ج۲، ص۱۲۱۱، چاپ محمدفؤاد عبدالباقی، (قاهره ۱۳۷۳/ ۱۹۵۴)، چاپ افست (بیروت).
۱۲۷.         ↑ ابن بابویه، کتاب مَن لایحضُرُه الفقیه، ج۲، ص۶۲۲، چاپ علی‌اکبر غفاری، قم ۱۴۰۴.
۱۲۸.         ↑ محمد بن عیسی ترمذی، سنن الترمذی، ج۳، ص۲۲۷، ج ۳، چاپ عبدالرحمان محمد عثمان، بیروت ۱۴۰۳.
۱۲۹.         ↑ ابن بابویه، کتاب مَن لایحضُرُه الفقیه، ج۲، ص۶۲۲، چاپ علی‌اکبر غفاری، قم ۱۴۰۴.
۱۳۰.         ↑ کلینی، اصول الکافی، ج۶، ص۲.   
۱۳۱.         ↑ کلینی، اصول الکافی، ج۶، ص۴.   
۱۳۲.         ↑ کلینی، اصول الکافی، ج۶، ص۵۰.   
۱۳۳.         ↑ ابن بابویه، کتاب مَن لایحضُرُه الفقیه، ج۲، ص۶۲۲، چاپ علی‌اکبر غفاری، قم ۱۴۰۴.
۱۳۴.         ↑ سلیمان‌ بن اشعث ابوداوود، سنن ابی داود، ج۱، ص۱۱۹، چاپ سعید محمد لحام، بیروت ۱۴۱۰/۱۹۹۰.
۱۳۵.         ↑ کلینی، اصول الکافی، ج۶، ص۴۹.   
۱۳۶.         ↑ کلینی، اصول الکافی، ج۶، ص۴۷.   
۱۳۷.         ↑ محمد بن حسن فتال نیشابوری، روضةالواعظین، ج۲، ص۳۶۹، نجف ۱۳۸۶/۱۹۶۶، چاپ افست قم ۱۳۶۸ش.
۱۳۸.         ↑ علی‌ بن ابی‌طالب (علیه‌السلام)، امام اول، نهج‌البلاغه، چاپ صبحی صالح، بیروت ۱۳۸۷/۱۹۶۷، چاپ افست قم.
۱۳۹.         ↑ کلینی، اصول الکافی، ج۶، ص۴۷.   
۱۴۰.         ↑ ابن بابویه، کتاب مَن لایحضُرُه الفقیه، ج۲، ص۶۲۲، چاپ علی‌اکبر غفاری، قم ۱۴۰۴.
۱۴۱.         ↑ ابن فهد حلّی، عدّةالداعی و نجاح الساعی، ج۱، ص۷۹، چاپ احمد موحدی قمی، قم: مکتبة الوجدانی.
۱۴۲.         ↑ کلینی، اصول الکافی، ج۳، ص۲۹۷.   
۱۴۳.         ↑ ابن بابویه، عیون اخبارالرضا، ج۲، ص۱۲۷، چاپ مهدی لاجوردی، قم ۱۳۶۳ش.
۱۴۴.         ↑ محمد بن محمد غزالی، احیاء علوم‌الدین، ج۳، ص۷۲، بیروت: دارالندوة الجدیدة.
۱۴۵.         ↑ محمد بن محمد غزالی، احیاء علوم‌الدین، ج۳، ص۷۲، بیروت: دارالندوة الجدیدة.
۱۴۶.         ↑ احمد بن محمد مسکویه، تهذیب الأخلاق و تطهیر الأعراق، ج۱، ص۷۰ـ۷۱، چاپ حسن تمیم، بیروت ۱۳۹۸، چاپ افست اصفهان.
۱۴۷.         ↑ محمد بن محمد غزالی، احیاء علوم‌الدین، ج۳، ص۷۲، بیروت: دارالندوة الجدیدة.
۱۴۸.         ↑ احمد بن محمد مسکویه، تهذیب الأخلاق و تطهیر الأعراق، ج۱، ص۶۸ـ۷۵، چاپ حسن تمیم، بیروت ۱۳۹۸، چاپ افست اصفهان.
۱۴۹.         ↑ محمد بن محمد غزالی، احیاء علوم‌الدین، ج۲، ص۲۱۷ـ۲۱۸، بیروت: دارالندوة الجدیدة.
۱۵۰.         ↑ محمد بن محمد غزالی، احیاء علوم‌الدین، ج۳، ص۷۲ـ۷۴، بیروت: دارالندوة الجدیدة.
منابع[ویرایش]دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «حق فرزندان»، شماره۶۳۳۴.   

موضوعات مرتبط :

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱/۰۸/۲۹
مهدی مینایی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی