در آینه قرآن و عترت

نکات و ظرائف معرفتی ، که گاه به ذهن حقیر می رسد

در آینه قرآن و عترت

نکات و ظرائف معرفتی ، که گاه به ذهن حقیر می رسد

زندگی درخشان هدایتگران راه نجات ؛ انبیاء و اولیاء الهی !
سعی میکنم خوشه ای از خرمن گهربار برچیده در معرض نمایش علاقمندان به زندگی پاک و سالم قرار دهم .
تا سبک زندگی ما همچون ستارگان درخشان آسمان انسانیت و بندگی الهی گردد.
به لطف و عنایت الهی

پیوندهای روزانه
پیوندها

اهمیت و مراتب ولایت پذیری

دوشنبه, ۲۵ بهمن ۱۴۰۰، ۰۸:۴۳ ق.ظ

اهمیت و مراتب ولایت پذیری

ولایت پذیری در مکتب اسلام ناب محمدی(ص) همچون دیگر امور عبادی دارای مراتب و حد و نصاب تخصیصی است.ولایت در مکتب اسلام و جهان بینی توحیدی از چنان جایگاه والایی برخوردار است که، بزرگان و علمای اسلام از آن به عنوان رکن و اساس توحید و دژ مستحکم الهی یاد کرده اند.

رد کردن حکم فقیه جامع الشرایط، حکم شرک را دارد یعنی چه؟ کسی که حکم فقیه جامع الشرائط را رد می کند، نمی گوید: دو خدا وجود دارد؛ بلکه می گوید: حکم این فقیه را قبول ندارم. این فقیه هم نه خدا، نه پیغمبر و نه امام معصوم است؛ بلکه یک فقیه است؛ چرا باید انکار حکم او باعث شرک شود؟

اهمیت و مراتب ولایت پذیری

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ بهمن ۰۰ ، ۰۸:۴۳
مهدی مینایی

تدابیر و هوشمندی های 26 ساله امام خامنه‌ای در دوران رهبری

امام خمینی(ره) درباره امام خامنه‌ای می‌فرمودند: برادری آشنا به مسایل فقهی. چون خورشید روشنی می‌بخشد. من آقای خامنه‌ای را بزرگ کردم. ایشان سرمایه انقلاب هستند. با بودن آقای خامنه‌ای شما خلأ رهبری ندارید.

تدابیر و هوشمندی های رهبری 26 ساله آیت الله العظمی امام خامنه‌ایبه گزارش مشرق، گزارش «مروری برمدیریت آیت الله العظمی امام خامنه ای در دوران رهبری» یا «26 سال تلالو خورشید روشنایی بخش انقلاب» را در ذیل ملاحظه می نمایید:

1- کدام ناظر منصفی تاکنون ادعا کرده که درمیان حاکمان امروز، حاکمی را می شناسد که شجاع تر، با تدبیرتر، خلاق تر و هوشمندتر از رهبر ایران بر ملتی حکومت می کند؟ آیا می توان رهبری به جامعیت علمی، دینی و فقهی ایشان در دنیای اسلام پیدا کرد؟ کدام سیاست ورزی است که توانایی او همسنگ و همسان مدیریت ایشان در بحبوحه بحران ها و فشار ها وتهدید هاست؟ و کدام اهل سیاستی با درک صحیح از بحران های 26 ساله نظام اسلامی که ازاین حیث در میان حدود 200 کشور دنیا بی نظیر است، می تواند ادعا کند رهبری را می شناسد که او در عبور کشتی انقلاب از دل طوفان ها و امواج سهمگین، مدبرانه تر از او هدایت کشتی را می توانسته بر عهده بگیرد و به ساحل مقصود رهنمون سازد؟ کدام ملتی می تواند چونان ملت لایق ایران، رهبری را به دنیای بشریت عرضه نماید که از حیث ساده زیستی و پرهیز از زخارف دنیوی، در دنیای امروز به انگشت اشاره در آید؟

2-امام خمینی بخشی از این بار مسئولیت را در زمان حیات خویش بر دوش کشید و با تعابیری بلند و رسا در توصیف فرزند رعنا و برنایش فرمود:«یکی از بازوهای پرتوان جمهوری اسلامی ... برادری آشنا به مسایل فقهی و متعهد به آن ... ازجمله افراد نادری که چون خورشید روشنی می بخشد.... متعهد و مبارز در خط مستقیم اسلام... عالم به دین و سیاست ... کسی که آوای دعوت او به صلاح و سداد درگوش مسلمین طنین انداز است... سربازی فداکار در جبهه جنگ و معلمی در محراب، خطیبی توانا درجمعه و جماعات و راهنمای دلسوز در صحنه انقلاب... در حکم آیه شریفه اشداء علی الکفار و رحماء بینهم ... من آقای خامنه ای را بزرگ کردم... ایشان سرمایه انقلاب هستند... ایشان از اجتهادی که لازمه ولایت فقیه می باشد، برخوردارند... ایشان الحق شایسته رهبری اند، با بودن آقای خامنه ای شما خلا ء رهبری ندارید و ... »

3-و چنین بود که سکاندار هدایت انقلاب، در اولین سخنرانی خود درمیان مردمی که دست بیعت به سوی ایشان دراز کرده بودند، فرمود: «ما با خدا پیمان بسته ایم راه امام خمینی را که راه اسلام و قرآن و راه عزت مسلمین است دنبال کنیم و از هیچ یک از آرمان هایی که به وسیله امام ترسیم شده، چشم پوشی نخواهیم کرد.

آرمان هایی چون پیگیری سیاست نه شرقی و نه غربی، حمایت از مستضعفان و محرومان، وحدت و همبستگی دنیای اسلام، وفاداری به اصل ولایت فقیه، استقلال و خود کفایی کشور، حرکت به سمت استعدادهای جوشان داخلی وساختن جوانان و اصلی شمردن مسئله فلسطین.»

4-آیت الله خامنه ای - مقام معظم رهبری «در روز اول فقدان امام، پیش بینی کردند که

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ بهمن ۰۰ ، ۲۰:۱۰
مهدی مینایی

زندگی شخصی رهبری که قابل باور نیست

پنجشنبه, ۲۱ بهمن ۱۴۰۰، ۰۸:۰۱ ب.ظ

زندگی ی شخصی ی رهبری که قابل باور نیست

زندگی ی شخصی ی رهبری که قابل باور نیست

در رابطه با زندگی شخصی امام خامنه ای(حفظه الله تعالی) مطالب زیادی چه از زبان دوست و چه دشمن نقل شده است اما جالب است بدانید که خود ایشان به خ

در رابطه با زندگی شخصی امام خامنه ای(حفظه الله تعالی) مطالب زیادی چه از زبان دوست و چه دشمن نقل شده است اما جالب است بدانید که خود ایشان به خبرنگاری که می خواسته از منزل آقا و زندگی شخصی شان گزارش تهیه کند، اجازه نداده است. خبرنگار علت را جویا می شود، آقا فرمودند؛ کسی باور نمی کند.
به گزارش خبرگزاری آوا،خبرنگار اصرار داشت؛ آقا فرمودند، عیبی ندارد گزارش بگیرید ولی یادتان باشد که گفتم کسی باور نمی کند. خبر نگار می گوید؛ پس از ورود به خانه، چنان بغضی مراگرفت که زبانم به لکنت افتاد.
معظم اله فرمودند؛ فلانی این هم خانه حقیر... شروع کنید و گزارش بگیرید. با چشمهای خیس(تر) گفتم
.
.
.
.
قانع شدم آقا! کسی باور نمی کند(۱)

چند عکس زیر هم از منزل عجیب حضرت امام خامنه ای(حفظه الله تعالی) که ظاهرا توسط همین عکاس گرفته شده را از نظر شما عزیزان نیز می گذرانم:

عکس های خانه پدری امام خامنه ای رهبر انقلابمنزل رهبر معظم انقلاب جمهوری اسلامی ایران+تصاویر | پایگاه خبری تحلیلی نافعمنزل رهبر معظم انقلاب جمهوری اسلامی ایران+تصاویر | پایگاه خبری تحلیلی نافعمنزل رهبر معظم انقلاب جمهوری اسلامی ایران+تصاویر | پایگاه خبری تحلیلی نافع

....................................................
لازم میدانم برای بهتر شناختن این امیر بت شکن عصر حاضر، برشی از زندگی نامه ایشان را مرور کنیم:

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ بهمن ۰۰ ، ۲۰:۰۱
مهدی مینایی

ناگفته‌های شنیدنی رئیس فرهنگستان پزشکی از زندگی رهبر انقلابفرارو | ناگفته‌های پزشک معتمد رهبر انقلاب از سبک زندگی ایشان

  پنجشنبه، 21 بهمن 1400  کد خبر 191955

 

ساعد نیوز: رئیس فرهنگستان علوم پزشکی گفت:من در ازدواج یکایک فرزندان رهبر معظم انقلاب بودم. هر مراسمی رهبر معظم انقلاب داشته باشند بیش از یک نوع غذا وجود ندارد؛ یعنی تنوع نیست؛ چه عزا باشد چه عروسی.

به گزارش سایت خبری ساعد نیوز به نقل از فارس، علیرضا مرندی،رئیس فرهنگستان علوم پزشکی در برنامه «سلام تهران» شبکه 5 سیما با اشاره به فعالیت های سیاسی خود پیش از انقلاب،گفت: پدر من اعتقادات سیاسی ضد رژیم داشت. من نیز از دوران دانشجویی خود در کارهای محدودی که در آن روزها می شد انجام داد؛ مانند پخش اعلامیه مشارکتی داشتم و گاهی اوقات شعارهایی علیه رژیم می دادیم.

وی ادامه داد:هرچه روبه جلو می رفتیم فعالیت ها نیز بیشتر می شد؛ همچنین توزیع کاست های صوتی بین آشنایان و دوستان و شرکت در محافلی که درباره امام خمینی(ره) و مسائل سیاسی بحث می شد در برنامه بود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ بهمن ۰۰ ، ۱۹:۵۲
مهدی مینایی

داستان بسیار عجیب شهادت آب

چهارشنبه, ۲۹ دی ۱۴۰۰، ۰۴:۰۱ ب.ظ
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ دی ۰۰ ، ۱۶:۰۱
مهدی مینایی

خمس واجب مورد تشکیک

سه شنبه, ۱۶ آذر ۱۴۰۰، ۱۱:۳۶ ق.ظ

یکى از واجبات مهم مالى اسلام در کنار نماز، روزه، و... از فروع دین و جزء عبادات شمرده مى‏شود «خمس» است.
فقیهان شیعى معتقدند: خمس در هفت چیز واجب است: 1. غنایم جنگى، 2. غواصى (اشیایى که با فرورفتن در آب دریاها به دست مى‏آید)، 3. گنج، 4. معدن، 5. سود تجارت، 6. مال حلال مخلوط به حرام، 7. زمینى که کافر ذمى از مسلمان بخرد.
آنچه معمولا مورد ابتلای اکثر افراد می باشد،  قسمت اول یعنی «خمس درآمد» است، که فقها در توضیح آن می فرمایند:
هرگاه انسان از تجارت یا صنعت، یا کسبهاى دیگر مالى به دست آورد، چنانچه از مخارج سال خود او و خانواده اش زیاد آید، باید خمس، یعنى یک پنجم آن را به مصارف خاص خود برساند.

آثار خمس ‏
اگر به تعبیراتى که در آیات و روایات آمده است توجّه کنیم، به آثار پرداخت خمس بیشتر پى خواهیم برد. بعضى جملات و کلماتى را که براى فلسفه خمس آمده فهرست‏ وار مطرح مى ‏کنیم.
نسل پاک‏
در روایات مى‏ خوانیم: «لِتَطِیبَ وِلَادَتُهُمْ» پرداخت خمس، مال را پاک و مال پاک مقدمه نسل پاک است.
تقویت دین‏
امام رضاعلیه السلام فرمودند: «إِنَّ الْخُمُسَ عَوْنُنَا عَلَى دِینِنَا» خمس، حق ما اهل‏ بیت و پشتوانه مکتب و راه ما است
نشانه وفا

در تعبیر دیگر مى ‏خوانیم: «الْمُسْلِمُ مَنْ یَفِی لِلَّهِ بِمَا عَهِدَ إِلَیْهِ وَ لَیْسَ الْمُسْلِمُ مَنْ أَجَابَ بِاللِّسَانِ وَ خَالَفَ بِالْقَلْبِ»، مسلمان واقعى کسى است که به پیمان الهى وفادار باشد و کسى که با زبان جواب مثبت ولى در دل جواب منفى مى ‏دهد، در حقیقت مسلمان نیست.
کمک به یاران‏ اهل بیت
امام رضاعلیه السلام فرمود: خمس وسیله ‏اى براى کمک ما بر بستگان و یاوران ماست. «إِنَّ الْخُمُسَ عَوْنُنَا عَلَى عیالاتنا، عَوْنُنَا عَلَى موالینا
پاکى مال‏

امام صادق علیه السلام فرمود: من از گرفتن درهم شما هدفى جز پاک کردن شما ندارم، زیرا وضع مالى من امروز خوب است. «مَا أُرِیدُ بِذَلِکَ إِلَّا أَنْ تُطَهَّرُوا
گوارا بودن درآمد

در حدیث دیگرى از امام صادق علیه السلام مى ‏خوانیم: هر کس خمس ما را بدهد باقى درآمدش براى او گواراست. «یودّى خمسنا و یطیب له
حفظ آبرو در برابر مخالفان‏
امام رضا علیه السلام فرمود: به وسیله خمس، ما آبروى خود و طرفدارانمان را در برابر تهدیدات مخالفان حفظ مى‏ کنیم. «وَما نَبْذُلُهُ وَ نَشْتَرى مِنْ اَعْراضِنا مِمَّن نَخافُ سَطْوَتَهُ
فقر زدائى از خاندان رسالت‏

امام کاظم علیه السلام فرمود: خداوند نیمى از خمس را براى فقر زدائى از بستگان پیامبر که از زکات و صدقات محرومند قرار داد. «و جعل للفقراء قرابة الرسول نصف الخمس فاغناهم به عن صدقات الناس
کفّاره گناهان و ذخیره قیامت‏

امام رضا علیه السلام فرمود: خارج کردن خمس مال، وسیله آمرزش گناهان و ذخیره قیامت و روز نیاز شماست. «فان اخراجه... تمحیص ذنوبکم و ما تمهدون لانفسکم لیوم فاقتکم

ضمانت بهشت‏
شخصى نزد امام باقر علیه السلام آمد و خمس مال خود را پرداخت، امام فرمود: بر من و پدرم لازم است که بهشت را براى شما ضمانت کنیم. «ضمنت لک علىّ و على ابى الجنّة
شمول دعاى امام‏

امام رضا علیه السلام فرمود: خمس، کمک ما بر حفظ مکتب است، سپس فرمود: تا مى‏ توانید خودتان را از دعاى ما محروم نکنید. «ولا تحرموا انفسکم دعاءنا ما قدرتم علیه
کلید رزق‏

امام رضا علیه السلام فرمود: پرداخت خمس کلید رزق شماست. «فَاِنَّ اِخْراجَهُ مِفْتاحُ رِزْقِکُم
نظم و حساب در سرمایه‏

کسى که حساب سال دارد و خمس مى‏ دهد، در واقع شخصى حسابگر، منظم و دقیق است و میزان درآمد و مصرفش مشخّص است.
امام باقر علیه السلام فرمود: «الکَمالُ کُلُّ الکَمالِ اَلتَفَقَّهُ فی الدّین وَ الصَّبرُ عَلی النائِبَة وَ التَقدیرِ المَعیشَة»بالاترین کمال در سه چیز است: شناخت عمیق دین، پایدارى در برابر ناملایمات و نظم و برنامه در زندگى.
عنایات ویژه‏
کسانى که اهل خمس هستند، یعنى در هر درآمد خود، سهم خدا، رسول، اهل بیت و سهم دیگران را در نظر دارند، قهراً خدا و اولیاى او نیز به او عنایات ویژه دارند.
مگر در قرآن نمى‏ خوانیم: «فَاذْکُرُونِی أَذْکُرْکُمْ»مرا یاد کنید، شما را یاد مى ‏کنم.
مگر در قرآن نمى ‏خوانیم: «إِنْ أَحْسَنتُمْ أَحْسَنتُمْ لِأَنفُسِکُمْ» اگر خوبى کنید به خودتان خوبى کرده ‏اید.
مگر در قرآن نمى‏ خوانیم: «وَإِذَا حُیِّیتُمْ بِتَحِیَّةٍ فَحَیُّوا بِأَحْسَنَ مِنْهَا» اگر شخصى نسبت به شما کریمانه برخورد کرد، شما بهتر از او برخورد کنید.
مگر قرآن وعده نداده که «إِن تَنصُرُواْ اللَّهَ یَنصُرْکُمْ»اگر شما خدا را یارى کنید خداوند شما را یارى مى ‏کند.
مگر قرآن خبر از دوست داشتن نیکوکاران نداده است: «إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ»
آرى، کسى که با پرداخت خمس، حق خدا و رسول و امام را مى‏ دهد، در حقیقت مشمول تمام آیاتى است که گفته شد. زیرا او هم خدا را یاد کرده، هم احسان کرده، هم اولیاى خدا و محرومان را گرامى داشته و هم مکتب الهى را یارى نموده است و دریافت این همه عنایات در برابر 20% مازاد درآمد سال، سود بزرگى است.
یک نمونه از عنایات ویژه‏
زنى به نام شطیطه یک درهم پول و یک کلاف نخ را از نیشابور براى امام کاظم علیه السلام فرستاد و از کمى مال خود عذرخواهى کرد و گفت: «وَاللَّهُ لَا یَسْتَحْیِی مِنَ الْحَقِّ» امام درهم و کلاف را پذیرفت و فرمود: سلام مرا به این خانم برسانید و این چهل درهم و این پارچه‏ اى که جزو کفن خودم هست به او بدهید، او چند روزى بیشتر زنده نیست ولى همین که از دنیا رفت من براى نماز بر جنازه او به نیشابور خواهم آمد. در این ماجرا امام چند درهم را از یک مسلمان مخلص مى ‏پذیرد و این همه او را مورد تفقد قرار مى ‏دهد ولى مبالغ سنگینى را از افراد نااهل نمى‏ پذیرد.
توجه؛ هر مکلف مسلمان لازم است هرساله یا خود به حساب دارایی خود برسد، و یا جهت اطمینان و محاسبه دقیق به دفتر مرجع تقلید یا نماینده و وکیل ایشان (امام جمعه) مراجعه نمایید.
مصرف خمس دو بخش است ؛ سهم امام زمان عجل الله فرجه و سهم سادات نیازمند و فقیر، و حتماً باید با اجازه مرجع تقلید و یا نماینده و وکیل ایشان انجام شود.
خمس، باید به دست مرجع تقلید برسد و رسید دریافت شود. نماینده و وکیل موظف است وجوهات را به دفاتر رسانده و رسید آن را به صاحب وجه پرداخت نماید.

 

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ آذر ۰۰ ، ۱۱:۳۶
مهدی مینایی

استنباط حکم اخلاقی از سیره و عمل معصوم:
دشواری های نظری و ملاحظات روش شناختی

ناشر پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی

نویسنده محمد عالم زاده نوری

ویراستار محمدباقر انصاری | محمداسماعیل انصاری

زیر نظر مرکز اخلاق و تربیت

سال نشر : 1392

تعداد صفحات : 344

 

معرفی کتاب

این کتاب از 4 فصل به شرح زیر تشکیل شده است:
فصل اول:

کلیات (شامل ضرورت بحث، ماهیت بحث و مفاهیم) - فصل دوم: تأسی به رفتار معصوم (حسن، لزوم یا عدم لزوم) - فصل سوم: چالش های استنباط حکم اخلاقی از رفتار - فصل چهارم: قواعد فهم عمل معصوم و حل چالش ها

در
فصل اول مباحث کلی، مفاهیم و مقدمات این کتاب ذکر شده است.

فصل دوم:

در این فصل تأسی به رفتار معصوم مورد بحث قرار گرفته و دست کم سه گزینه در مواجهه با رفتار معصوم پیشنهاد شده است:
لزوم پیروی مطلق از رفتار معصوم و اقتدا به آن در همه موارد و جزئیات؛
احتمال اختصاص رفتار معصوم به شرایط فردی، اجتماعی و محیطی خاص و عدم لزوم تأسی بدان در سایر شرایط؛
تفکیک میان رفتارها؛ و لزوم اقتدا به برخی و عدم اقتدا به برخی دیگر به حسب موارد.


فصل سوم:

بدون تردید توقع اولیه ما این است که رفتار معصوم رفتاری کاملا عقلانی و مطابق قرآن و سنت باشد، و با احکام مسلم اخلاقی یا باورهای معتبر اعتقادی تنافی نداشته باشد.

نیز علاقه مندیم تهافتی در رفتارهای معصومان ملاحظه نکنیم. اگر رفتار معصوم در نظر ما این گونه به نظر نرسد یا اگر در شرایط کنونی قابل اجرا نباشد و امکان تأسی به او نباشد در استخراج توصیه اخلاقی از آن متوقف می شویم.

می توان عوامل زیر را به عنوان چالش هایی که ما را در برداشت از رفتار معصوم دچار تعجب، تردید یا تجدید نظر می کنند معرفی کرد:

احتمال مخالفت رفتار معصوم

با توصیه های قرآن کریم؛

و نیز با سخن معصومان؛

عمل سایر معصومین؛

عمل دیگر از خود آن معصوم؛

دستورات مسلم اخلاقی و احکام عقل عملی؛

ادله کلامی و باورهای اعتقادی؛

عرف؛

شرایط اجتماعی کنونی؛ با دانش تجربی روز؛

همچنین عدم امکان تأسی یا غیر قابل عمل بودن رفتار معصوم؛

عدم اطمینان به حجیت روایت حاکی از رفتار معصوم و تردید در صحت نقل؛

ابهام و غموض رفتار معصوم و ذو وجوه بودن دلالت آن؛

و غیر قابل باور بودن و استغراب رفتار معصوم.

فصل چهارم:

همان گونه که در تفسیر متون دینی باید قواعدی را به کار گرفت و نمی توان از پیش خود هر معنایی را برای یک سخن در نظر گرفت یا آن را تفسیر به رأی کرد، در فهم و تفسیر رفتار معصوم نیز باید قواعدی را به کار گرفت و از پیش خود نمی توان هر احتمالی را در باره آن روا دانست.

ما باید تلاش کنیم که معنای رفتار و تفسیر آن را آن گونه که از فاعل سر زده دریابیم.

عمل معصوم به عنوان یک منبع معرفت در کنار سایر معارف، نتیجه بخش است و فهم مدلولات رفتار معصوم تنها در تعامل با دیگر دانسته ها و به کارگیری سایر قرائن دانشی مورد اعتماد است.

دانسته های دیگر ما برای فهم بهتر عمل معصوم قرینه سازی و زمینه سازی می کند؛ همان گونه که عمل معصوم نیز برای فهم بهتر سایر ادله قرینه سازی و زمینه سازی می کند

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ مرداد ۰۰ ، ۱۸:۴۵
مهدی مینایی

خنده حلال  حاضر جوابی های شنیدنی

يكشنبه, ۱۷ مرداد ۱۴۰۰، ۰۴:۳۳ ب.ظ

خنده حلال  حاضر جوابی های شنیدنی 

حاضر جوابی های شنیدنی

روزی ابوحنیفه از محلی می گذشت، دید طفلی از جای گل آلودی راه می رود. او را صدا زد و گفت: بچه جان مواظب باش نلغزی، طفل بی درنگ در جواب گفت: لغزش من سهل است. تو مواظب خودت باش که نلغزی چون از لغزش تو پیروانت هم می لغزند. ابو حنیفه از هوش و زکاوت آن طفل تعجب کرد! در اینجا به نمونه هایی از حاضر جوابی اشاره می شود.

تاریخ انتشار : 1393/6/18

 

بازدید : 42440

 

منبع : کتاب جنگ جوان، اثر حجة الاسلام محمود اکبری

حاضر جوابی حضرت علی علیه السلام

یکی از یهودیان، از روی غرض ورزی به امیرمؤمنان علی علیه السلام گفت: شما هنوز جنازه پیامبرتان را دفن نکرده بودید که درباره اش اختلاف نمودید! حضرت علی علیه السلام در پاسخ فرمود: ما درباره وصی پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم اختلاف کردیم نه درباره خودش. اما شما (اجداد شما) یهودیان، پس از آن که به همراه موسی علیه السلام از دریا گذشتید و فرعونیان غرق شدند، به پیامبر خود گفتید: برای ما معبودی (بتی) قرار بده، همان گونه که بت پرستان معبودانی از بت دارند. موسی علیه السلام در جواب فرمود: شما جمعیتی نادان هستید.

حاضر جوابی عقیل

روزی معاویه در مجلسی بود، که عقیل برادر حضرت علی علیه السلام نیز حضور داشت، به مردم گفت: آیا شما ابولهب را می شناسید؟ که خداوند سوره مسد را درباره او نازل کرده است؟ اهل شام گفتند: نه نمی شناسیم. معاویه گفت: ابولهب عموی این شخص (اشاره به عقیل) است.

عقیل بی درنگ به مردم گفت: آیا شما زن ابولهب را که خداوند در قرآن در مورد او می فرماید: همسر او هیزم حمل می کرد و در گردنش ریسمانی از لیف خرما آویزان بود، می شناسید؟ مردم شام گفتند:نه. عقیل گفت: این زن، عمه معاویه است، (زیرا نام او ام جمیل دختر حرب بن امیه، خواهر ابوسفیان بود) این پاسخ عقیل، معاویه را سر افکنده کرد و دیگر زبان بازی ننمود.

حاضر جوابی مدرس

آورده اند که، آیه الله شهید مدرس در حاضر جوابی بی نظیر بود؛ از جمله نوشته اند: در یکی دو مورد که مدرس نسبت به فرمانفرما انتقاد کرده و ایراد گرفته بود، به مدرس پیغام داد. خواهش می کنم که حضرت آیه الله این قدر پا روی دم من نگذارند. مدرس جواب می دهد: به فرمانفرما بگویید، حدود دم حضرت والا باید معلوم شود، زیرا من هر کجا پا می گذارم دم حضرت والاست.

حاضر جوابی داراب میرزا

مظفر الدین شاه قاجار از شاهزاده داراب میرزا، که ریش بلندی داشت، پرسید: آیا در زمان فتحعلی شاه به تو بیشتر خوش می گذشت یا در عهد سلطنت من؟

داراب میرزا گفت: قربان هیچکدام! برای این که در زمان فتحعلی شاه ریش دار می پسندیدند و من آن وقت بی ریش بودم و در زمان شما بی ریش می پسندند و من ریش به این بلندی دارم.

حاضر جوابی فقیر در برابر توانگر

شخص فقیری وارد مجلسی شد و نزدیک توانگری نشست. توانگر که از نشستن او در نزدیکش ناراحت شده بود با ترش رویی خطاب به فقیر گفت: میان تو و خر چقدر فرق است؟ فقیر فورا گفت: یک وجب (اشاره به آن که فاصله اش با توانگر بیش از یک وجب نبود) توانگر از این جواب سکوت کرد و سر افکنده شد.

حاضر جوابی طفل

یکی از حکما از طفلی پرسید: اگر به من بگویی که خدا کجا است، یک عدد پرتقال به تو می دهم. آن پسر در جواب گفت: من دو عدد پرتقال به شما می دهم، که بگویی خدا کجا نیست.

حاضر جوابی حسن بن فضل

در مجلس یکی از خلفا جمعی از دانشمندان حضور داشتند، که حسن بن فضل وارد شد؛ همین که خواست شروع به سخن گفتن نماید، خلیفه وی را مورد عتاب قرار داد و گفت: ای بچه! تا بزرگ تر از تو در مجلس می باشد تو حرف مزن. فورا حسن بن فضل در جواب گفت: ای خلیفه، نه من از هدهد کوچک ترم و نه شما از حضرت سلیمان بزرگ ترید. مگر هدهد نبود که به سلیمان گفت: «احطت بما لم تحط: پی برده ام به چیزی که تو به آن پی نبرده ای!»

حاضر جوابی توسن خان

روزی فتحعلی شاه به توسن خان ترکمن گفت: روزی که ریش تقسیم می کردند، تو کجا بودی که سهمت را بگیری. فورا توسن خان در جواب گفت: قربان در آن وقت به طلب عقل رفته بودم.

حاضر جوابی شاگرد

معلم کمونیستی در سر کلاس درس، به بچه ها گفت: بچه ها مرا می بینید؟ همه گفتند: بلی، دوباره سؤ ال کرد: این میز و تابلو و... را می بینید؟ همه در پاسخ گفتند: بلی، معلم ادامه داد، حال بچه ها خدا را می بینید؟ گفتند: خیر. معلم گفت: پس حالا نتیجه می گیریم که خدایی وجود ندارد!

فورا یکی از شاگردان گفت: بچه ها شما تابلو را می بینید؟ گفتند: بلی، شاگرد دوباره سؤ ال کرد: بچه ها آقا معلم را می بینید؟ گفتند: بلی، شاگرد گفت: اما آخرین سؤ ال بچه ها عقل آقا معلم را هم می بینید؟ گفتند: خیر، شاگرد گفت: پس حالا که عقل معلم را نمی بینیم، نتیجه می گیریم که آقا معلم عقل ندارد!

حاضر جوابی کودک

روزی ابوحنیفه از محلی می گذشت، دید طفلی از جای گل آلودی راه می رود. او را صدا زد و گفت: بچه جان مواظب باش نلغزی، طفل بی درنگ در جواب گفت: لغزش من سهل است. تو مواظب خودت باش که نلغزی چون از لغزش تو پیروانت هم می لغزند. ابو حنیفه از هوش و زکاوت آن طفل تعجب کرد!

حاضر جوابی مؤمن طاق

پس از شهادت امام صادق علیه السلام، یکی از مخالفان آن حضرت به مؤمن طاق که از شاگردان آن حضرت بود، به عنوان طعنه گفت: امام تو از دنیا رفت. مؤمن طاق فورا در پاسخ گفت: اما پیشوای تو (شیطان) تا قیامت زنده است.

حاضر جوابی سبط بن جوزی

سبط بن جوزی مدت مدیدی در میان شیعه و سنی زندگی می کرد. هر کدام از طرفداران دو مذهب شیعه و سنی او را به خود نسبت می دادند. روزی برای روشن شدن این که او شیعه است یا سنی؟ در میان جمعی از او سؤال کردند، علی علیه السلام افضل است یا ابابکر؟ فورا گفت: «من کانت بنته فی بیته: کسی که دخترش در خانه اوست.»

کسی از پاسخ او نفهمید که او واقعا شیعه است یا سنی. زیرا هم دختر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در خانه علی علیه السلام بوده و هم دختر ابوبکر در خانه پیامبر صلی الله علیه و آله.

باز در مجلسی دیگر از او سؤ ال کردند که خلفای پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم چند نفر بودند؟

او با حالت عصبانیت جواب داد: چند بار بگویم؟! چهارتا، چهارتا، چهارتا. باز معلوم نشد او سنی است یا شیعه، چون سه بار تکرار کرده بود شیعیان فکر کردند که او با این تعبیر مقصودش خلفای دوازده گانه است که سه چهار تا می شود دوازده تا. و اهل سنت هم فکر کردند، او سنی است و چند بار تاکید کرده که خلفای پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم چهارتا هستند.

حاضر جوابی بهلول

روزی وزیر دربار هارون الرشید به بهلول گفت: خوش به حال تو، زیرا خلیفه، تو را رئیس خوک ها و گرگ ها نموده است!

بهلول بی درنگ گفت: اکنون که تو از این مطلب آگاه شدی، اینک از طاعت و فرمان من خارج مشو.

آیه الله حکیم و بن باز

مرحوم آیه الله العظمی سید محسن حکیم قدس سره که مرجع شیعیان و زعیم حوزه علمیه نجف بود، در سفری که به عربستان داشت، در جلسه ای با بن باز مفتی آن روز آن کشور (که نابینا بود) مواجه شد. بن باز، ظاهرا به دیدن آقای حکیم رفته بود ولی در واقع قصد داشت با ایشان جدال کند و افکار وهابیگری خود را مطرح نماید.

در این جلسه، بن باز، از آیه الله حکیم پرسید: شما شیعیان چرا به ظواهر قرآن عمل نمی کنید؟ آیه الله حکیم در جواب گفتند: این دیدار جای چنین صحبت هایی نیست، بگذارید به احوال پرسی برگزار شود. بن باز، سماجت کرده و خواستار دریافت جواب شد. آیه الله حکیم، ناچار به بن باز گفتند: اگر قرار باشد به ظاهر قرآن تکیه کنیم و همان را معیار عمل به آن قرار دهیم، باید معتقد شویم که شما به جهنم خواهید رفت! بن باز، با تعجب پرسید چرا؟ آیه الله حکیم گفتند: چون قرآن می فرماید:  «و من کان فی هذه اعمی فهو فی الآخره اعمی و اضل سبیلا: کسی که در این جهان از دیدن چهره حق نابینا باشد، در جهان آخرت هم نابینا و گمراه تر خواهد بود.» و شما که از دو چشم نابینا هستید، طبق ظاهر این آیه باید در آخرت هم نابینا باشید و در زمره گمراهان که اهل جهنم اند، قرار بگیرید. بنابراین ظاهر بسیاری از آیات قرآن مقصود نیست!

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۷ مرداد ۰۰ ، ۱۶:۳۳
مهدی مینایی

قدم های هفتگانه انس با قرآن و حدیث

يكشنبه, ۱۷ مرداد ۱۴۰۰، ۰۴:۳۱ ب.ظ

خلاصه قدم های هفتگانه انس با قرآن و حدیث 

تاریخ انتشار : 1398/8/27

 

بِسمِ اللَّهِ الرَّحمَنِ الرَّ حِیمِ

« خلاصه قدم های انس با قرآن و حدیث » در هفت قدم

برنامه ای در جهت انس بیشتر اقشار مختلف جامعه(با حداقل سواد دیپلم)، طلاب و دانشجویان با قرآن کریم و احادیث

پنج وظیفه ما نسبت به قرآن کریم

1- انس و قرائت دائمی قرآن: ﴿فَاقْرَؤُا ما تَیَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ: هرچه از قرآن برای شما آسان است بخوانید﴾«مزّمل، 20»

2- زیباخواندن قرآن: ﴿وَ رَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتیلاً: قرآن را با آرامش و صدای خوش تلاوت کن﴾«مزّمل، 4»

3- حفظ قرآن: تمجید قرآن از حافظان قرآن: ﴿بَلْ هُوَ آیاتٌ بَیِّناتٌ فی صُدُورِ الَّذینَ أُوتُوا الْعِلْمَ﴾«عنکبوت، 49»

نبی اکرم ص: « کسیکه چیزی از قرآن در سینهاش نیست، مانند خانه ویرانه است »( میزان الحکمة، ج 9، ص 340 ) بنابراین اگر حفظ تمام قرآن هم ممکن نباشد، باید برای حفظ بخشی از قرآن با دو روش ذیل که در توان همه افراد است، تلاش نمود: تلاوت روزانه حداقلّ 50 آیه + حفظ موضوعی لااقل 300 آیه.

4- تدبر در قرآن: ﴿کتابٌ أَنْزَلْناهُ إِلَیْک مُبارَک لِیَدَّبَّرُوا آیاتِهِ: کتابی باعظمت را به سوی تو فرستادیم که پر خیر و برکت است تا همگان در آیات آن بیندیشند﴾صاد، 29

5-عمل به دستورات قرآن(ربّانی شدن): ﴿کونُوا رَبَّانِیِّینَ بِما کنْتُمْ تُعَلِّمُونَ الْکتابَ وَ بِما کنْتُمْ تَدْرُسُون: از آن روی که کتاب آسمانی را به مردم یاد می دادید و معارف و احکام آن را فرا میگرفتید، مردانی الهی باشید﴾)آل عمران، 79 »بنابراین برای « ربّانی شدن» باید به یادگیری و تدریس و نشر معارف قرآن کریم پرداخت

سه وظیفه ما نسبت به احادیث اهل بیت ع

1- حفظ دست کم 40 حدیث و به کار بستن آن: امام صادق ع فرمودند هرکس که چهل حدیث از احادیث ما را حفظ کند، خدا در روز قیامت او را عالمی فقیه مبعوث می کند. « الکافی، ج 1، ص 49»

2- بیان احادیث حفظ شده در محافل: پیامبر اکرم ص: احادیث را حفظ کنید و به دیدار هم بروید و حدیث بگویید، چراکه حدیث صیقل دلهاست؛ قطعاً چنین است که دلها زنگار می گیرد همانطور که شمشیر زنگ می زند، و جلای دل زنگار گرفته، حدیث است. « الکافی، ج 1، ص 41»

3- نشر کلمات اهل بیت ع در سراسر دنیا: امام رضا ع خدا رحمت کند بنده ای را که امر ما را زنده بدارد، به این نحو که علوم ما را فرا گرفته و آن را به مردم نیز بیاموزد، زیرا اگر مردم زیبائی و شُکو ه سخن ما را دریابند حتماً به ما گرایش پیدا کرده و پیرو ما می شوند. « معانی الاخبار، ص 180»

میان تمام کتب حدیث « نهج البلاغه و صحیفه سجادیه»جایگاه رفیعی دارند به طوری که امام و رهبری سه کتاب » قرآن، نهج البلاغه و صحیفه سجادیه را « در «کتاب انس» می دانند.

1- امام خمینی ره: ما مفتخریم که کتاب نهج البلاغه که بعد از قرآن بزرگترین دستور زندگی مادی و معنوی و بالاترین کتاب رهایی بخش بشر است. . . از امام معصوم ماست. . . ما مفتخریم که. . . صحیفه سجادیه این زبور آل محمد ص. . . از ما است. «وصیت نامه، ص 6»

2- رهبر فرزانه انقلاب حفظه الله: توصیه می کنم که شما عزیزان با نهج البلاغه انس پیدا کنید. . . اگر خدای متعال توفیق داد و یکقدم جلو رفتید، آن وقت با صحیفه سجّادیه که علی الظّاهر فقط کتاب دعاست، اما آن هم مثل نهج البلاغه، کتاب درس و کتاب حکمت و کتاب عبرت و کتاب راهنمای زندگی سعادتمندانه انسان است انس بگیرید. « 78/9/1»

با صرف روزانه نیم ساعت و در 365 روز

می توان با انجام 7 قدم به وظایفی که بیان شد، تا حد قابل قبولی عمل کرد:

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ مرداد ۰۰ ، ۱۶:۳۱
مهدی مینایی

سیر مطالعاتی تاریخ اسلام

يكشنبه, ۱۷ مرداد ۱۴۰۰، ۰۴:۲۹ ب.ظ

سیر مطالعاتی تاریخ اسلام 

تاریخ انتشار : 1398/7/6

 

بازدید : 2482

تاریخ اسلامی را می توان به دو مرحله مطالعاتی تقسیم کرد:

1- سیر در تاریخ اسلام:

-فروغ ابدیت، سبحانی، جعفر

-تاریخ اسلام (از جاهلیت تا رحلت پیامبر اسلام)، مهدی پیشوایی، قم، دفتر نشر معارف،1383

- منتهی الآمال (حاج شیخ عباس قمی) 2 جلد، اتشارات وحدت بخش، 1386

- تاریخ تشیع در ایران از آغاز تا طلوع دولت صفوی، رسول جعفریان، انتشارات انصاریان، قم، 1385

- حماسه حسینی جلد 1 و 2 شهید مطهری

- خدمات متقابل اسلام و ایران شهید مطهری

- فلسفه تاریخ (1- 4) شهید مطهری

- سیری در سیره ائمه اطهار علیهم السلام (شهید مطهری)

- نهضتهای اسلامی درصد ساله اخیر (شهید مطهری)

- نقش دین در تحولات تاریخی (پانزده گفتار) (شهید مطهری)

- نقش حادثه کربلا در تحول تاریخ اسلامی (پانزده گفتار) (شهید مطهری)

- احیای تفکر اسلامی (شهید مطهری )

- سیر تطور کلام شیعه از عصر غیبت تا خواجه نصیر طوسی،  محمد صفر جبرئیلی،سازمان انتشارات فرهنگ و اندیشه اسلامی(در این کتاب، عصر هایی که در آن عصر، عده ای از شخصیت ها موجب رشد و نمو تفکر کلامی اسلام و شیعه بوده اند مورد بررسی قرار گرفته است. )

- مروج الذهب (علی بن حسین مسعودی)

مسعودی ابتدا کتابی با عنوان «اخبار الزمان و من اباده الحدثان» در 30 جلد نگاشت، سپس آن را مختصر کرد و «الکتاب الاوسط» نامید، اختصاری از این کتاب را نیز برگزید و «مروج الذهب» نامید. او بهترین و عالیترین مطالب دیگر کتابهایش را برگزید و در این کتاب آورد. از این رو کتاب را مروج الذهب (مرغزار طلا) نامید.

مروج الذهب دارای دو بخش است.
بخش نخست تاریخ خلقت و انبیاء و ملل مختلف تا قبل از بعثت پیامبر (ص) بررسی شده است.
بخش دوم کتاب با بعثت پیامبر آغاز و با ذکر حوادث تا سال 336 پایان می یابد.

مروج الذهب تاریخی است عمومی که علاوه بر تاریخ مسلمانان، به تاریخ جهان و احوال دیگر ملل نیز پرداخته است.
روش مسعودی در تاریخ نگاری، شیوه موضوعی است، هر چند او بین روش موضوعی و سالشمار جمع کرده و هنگام پرداختن به یک موضوع ترتیب زمانی را رعایت کرده است.
او با وارد کردن عنصر استدلال عقلائی به قلمرو مباحث تاریخی از مرز «دیدن حادثه و نقل آن» گذشته و در ورای حوادث به دنبال علل و اسباب وقوع گشته است.
طرح مباحث تمدن و فرهنگ و اهتمام به تاریخ و تفکر اقلیتها و مذاهب در مروج الذهب چشمگیر است.

مسعودی در لابلای مطالب علمی و تاریخی، داستانها و لطایف و ظرایفی را چاشنی کرده است تا خواننده را ملال حاصل نشده و رغبت به خواندن آن، همیشگی باشد.

مسعودی در ارائه مطالب تاریخی از جغرافیا بهره برده است. ترجمه رایج «مروج الذهب» به زبان فارسی با قلم «ابو القاسم پاینده» در 2 جلد توسط انتشارات علمی و فرهنگی چاپ شده است.

2. فرق و مذاهب (ملل و نحل(

- فرق و مذاهب کلامی (ربانی گلپایگانی) ناشر: مرکز بین المللی ترجمه و نشر المصطفی"ص" وابسته به جامعة المصطفی "ص" العالیة

- آشنایی با فرق و مذاهب (رضا برنجکار )

- تاریخ شیعه و فرقه های آن تا قرن چهارم؛ محمد جواد مشکور، تهران، کتاب فروشی اشراقی، 1362 ش

- فرهنگ فرق اسلامی، محمدجواد مشکور، انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ سوم، ۱۳۷۵،

- آیین وهابیت ( آیت الله سبحانی)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ مرداد ۰۰ ، ۱۶:۲۹
مهدی مینایی