در آینه قرآن و عترت

نکات و ظرائف معرفتی ، که گاه به ذهن حقیر می رسد

در آینه قرآن و عترت

نکات و ظرائف معرفتی ، که گاه به ذهن حقیر می رسد

زندگی درخشان هدایتگران راه نجات ؛ انبیاء و اولیاء الهی !
سعی میکنم خوشه ای از خرمن گهربار برچیده در معرض نمایش علاقمندان به زندگی پاک و سالم قرار دهم .
تا سبک زندگی ما همچون ستارگان درخشان آسمان انسانیت و بندگی الهی گردد.
به لطف و عنایت الهی

پیوندهای روزانه
پیوندها

آیینه شو، جمال پری طلعتان طلب

نویسنده : جواد محدثی

22

پاکی، از انواع دیگر

پاکی دل از مقوله ای دیگر است؛ همان گونه که آلودگی آن از نوع دیگری است.

وقتی دل، آلوده باشد، فکر، سخن و عمل را هم می آلاید و اگر درون پاک باشد، اندیشه، گفتار و رفتار هم پاک و پسندیده خواهد بود.

این بجاست که هم آلودگی های دل را بشناسیم، هم به پاکسازی آن توجه کنیم.

کسی نیست که به دنبال پاکی نباشد؛ اما برخی آن را در پاکی از آلودگی های لباس، بدن، خانه، ماشین و غذا می جویند. گروهی نیز این طهارت را در فکر، نیت، انگیزه، هدف، اراده و عمل می طلبند.

البته پاکی و تمیزی ظاهری هم خوب است، اما پاکی جان خوب تر است.

کلام حضرت امیر علیه السلام چنین است: «ان کنتم لا محالة من المتطهرین، فتطهروا من دنس العیوب و الذنوب؛1 اگر به ناچار، در پی پاک شدن هستید، پس از آلودگی عیب ها و گناه ها پاک شوید».

یعنی طهارت از ذنوب و عیوب در نظر آن پیشوا، برتر از پاکی جامه و اندام است.

جان آلوده به گناه و نفس آلوده به عیب، در جا می زند؛ در تاریکی می ماند؛ تباه می شود؛ زمینه رشد نمی یابد؛ صاحبش را «صاحب دل» نمی کند و پنجره های رو به معنویت و کمال را می بندد.

حضرت امام خمینی در چهل حدیث خویش می فرماید: «با خودبینی، خدابینی و خداخواهی، خیالی خام و امری است باطل و محال. مادامی که مملکت وجود شما از حب نفس و حب جاه و جلال و شهوت و ریاست به بندگان خدا پر است، نمی توان ملکات شما را ملکات فاضله دانست و اخلاق شما را اخلاق الهی شمرد... حصول معارف الهیه و توحید صحیح از برای همچو قلبی که منزلگاه شیطان است، محال است و تا ملکوت شما ملکوت انسانی نباشد و قلب شما از این اعوجاج ها و خودخواهی ها پاک نباشد، منزل حق تعالی نباشد...».2

 

دلبستگی، مانع پرواز

 

شاید بتوان سنگین ترین وزنه و بار و قیدی را که به دست و پای دل بسته می شود و آن را از پرواز باز می دارد، وابستگی دانست.

«تعلق»، انسان را اسیر می کند. وابستگی، پر و بال حریت انسان را قیچی می کند.

اسیر شدن در چنگ وسوسه ها و پر شدن خانه دل از محبت های بدنی و محبوب های غیراصیل و معشوق های مجازی، مانع دل بستن به محبوب برتر و عشق ورزی به معشوق کامل می گردد.

اگر بزرگان، توصیه به آزادی از این اسارت کرده اند، به همین خاطر است، حتی وابستگی و دلبستگی، توفیق یک مردن خوب و شهادت و هجرت را هم از انسان سلب می کند و آدمی را اسیر خاک و در گرو خانه و زمین و ثروت قرار می دهد و عشق حق را هم از دل می برد. به قول شاعر:

جانی که ز نور عقل، مشتق نشود

دل باخته و شیفته حق نشود

دل بسته به دنیا ز کرامت دور است

آن دل که مقیّد است، مطلق نشود.3

و کدام قید و بندی برای دل، سنگین تر از عیوب و ذنوب است که حضرت امیر علیه السلام فرمان داده که ساحت دل را از این دو آلایش پاک کنیم؟!

 

آلودگی گناه

 

تا رسیدن به این مرز که گناه را نوعی آلودگی بدانیم، فاصله بسیار است.

این که قرآن کریم، غیبت برادر مؤمن را همچون خوردن گوشت مرده آن می پندارد و می افزاید که آن را زشت و ناخوشایند می شمارید، یک حقیقت است؛ اما چرا غیبت کننده، از این کار اشمئزازآور، لذت می برد؟ چون به زشتی آن واقف نشده و آن را پلید نمی بیند. لذت بردن از گناه، نهایت جهل و اوج غفلت و سلطه شیطان بر انسان است؛ اما انسان های فرهیخته، به خاطر بدی گناه، آن را ترک می کنند و جانشان متنفر از معصیت است و این، اوج اعتلای روحی است.

حضرت علی علیه السلام می فرماید: «طهروا قلوبکم من درن السیئات؛4 دل هایتان را از آلودگی گناهان و زنگار بدی ها پاک کنید، و نیز می فرماید: «طهروا قلوبکم من الحقد...؛5 قلب هایتان را از کینه پاک کنید.

وقتی ما توفیق این پاکسازی دل را خواهیم داشت که کینه و گناه و بدی را یک آلودگی به حساب آوریم که مایه بدنامی، سرشکستگی، رسوایی و سیاهی پرونده عمر است و این، معرفت می طلبد!

خداجویان و اهل معنویات و صاحبان دل های عرشی و جان های ملکوتی، هرگز نمی گذارند بر دامن دلشان، غبار معصیت بنشیند و آیینه جانشان را زنگار معصیت و گناه بگیرد و در پی این تیره جانی، از تجلی فروغ حکمت و حقیقت، محروم بمانند.

وقتی دل می تواند آیینه باشد، چرا بگذاریم خشت تیره بماند؟

سخنی بلند از حضرت امیر، به این جلوه مرآتی دل اشاره دارد:

«قلوب العباد الطاهره، مواضع نظر الله سبحانه، فمن طهر قلبه نظر الیه؛6 دل های پاک بندگان، موضع و جایگاه نگاه خدای سبحان است. پس هر کس دلش را پاک کند، خداوند به آن دل می نگرد».

آیینه شو، جمال پری طلعتان طلب

جاروب کن تو خانه، سپس میهمان طلب

کسی می تواند نگاه الهی را مهمان خانه دلش کند که همه زوایای آن را از آلودگی های اخلاقی و رذائل و معصیت ها پاک کند وگرنه، آن فرشته، مهمان این ویرانه تاریک نمی شود.

در حدیث قدسی آمده است که موسای کلیم به پروردگارش عرضه داشت: «خدایا! آنان که اهل تو هستند - خدایی هستند - و در روز قیامت که هیچ سایه ای جز سایه عظمت و رحمت تو نیست، در سایه عرش تو می آرمند، کیانند»؟ خدای متعال به او وحی فرمود که آنان که دل های پاک دارند. «الطاهرة قلوبهم».7

نشناخته را محرم هر راز مکن

قفل دل خود بر همه کس باز مکن

در قلّک دل برای آینده خویش

جز عشق خدا و دین، پس انداز مکن.

آرایش تن، آلایش دل

یکی از بدترین نفاق ها، دوگانگی ظاهر و باطن است.

گاهی کسی را سالم و تندرست می پندارید، اما بیماری های داخلی او وحشت آور است.

گاهی هم کسی را خوب و سالم و بی عیب می شناسید؛ اما این ظاهر کار و نمود بیرونی اوست و اگر به خلوت او راه یابید و از درون قلبش باخبر شوید، خواهید دید که مجموعه ای از رذائل را در دل خود گرد آورده است؛ اما ظاهری آراسته دارد.

ای بس آلوده که پاکیزه ردایی دارد.

در موعظه های حضرت مسیح علیه السلام چنین آمده است:

«صحت و سلامت ظاهر جسد، چه فایده ای دارد، آن گاه که باطنش خراب و فاسد باشد؟ همچنین، اندام و پیکری که بسیار از آن خوشتان می آید، به چه کارتان می آید، وقتی که دل هایتان فاسد شده باشد؟ چه فایده که پوست بدن خود را تمیز و پاکیزه کنید؛ اما دل هایتان آلوده و کثیف باشد»؟8

این آلودگی دل، گاهی بدخواهی نسبت به دیگران است؛ گاهی حسد ورزیدن نسبت به برخورداران و نام آوران و متمکّنان است؛ گاهی اهل هوس بودن به جای عاقلانه زیستن و شهوت رانی، به جای عفاف و حرص و ولع به جای قناعت و مناعت طبع است؛ گاهی تکبر و خودبرتربینی و غرور است؛ گاهی کینه ورزی نسبت به دیگران است؛ گاهی اهل ریا و تظاهر و خودنمایی بودن است؛ گاهی محبت دنیا و فریفتگی مال و جاه و عنوان است و... بسیاری از این گونه رذیلت ها.

گام نخست آن است که این رذایل را آلودگی بدانیم و از بروز آنها شرمسار شویم.

گام دیگر، اقدام برای کاستن و زدودن و به صفر رساندن آنها در خانه دل است.

در بستر خواب دل فتادن، تا چند

دنبال سراب دل فتادن تا چند

صد چشمه ز کوثر خرد می جوشد

در تور و طناب دل فتادن تا چند9

 

پی نوشت:

 

1. غرر الحکم، حدیث 3743.

2. امام خمینی، چهل حدیث، ص 45.

3. جواد محدثی، برگ و بار، ص 291.

4. غرر الحکم، حدیث 6021.

5. همان، حدیث 6017.

6. میزان الحکمه، حدیث 16969.

7. المحاسن، ج 1، ص 457.

8. تحف العقول، ص 393: «لا یغنی عن الجسد ان یکون ظاهره صحیحاً و باطنه فاسداً کذلک لا یغنی اجسادکم التی قد اعجبتکم و قد فسدت قلوبکم، و ما یغنی عنکم ان تنقوا جلودکم و قلوبکم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ اسفند ۹۹ ، ۱۴:۰۴
مهدی مینایی
آییـــنه شـو جمال پری طلعــتان طلب/ جاروب کن تو خانه، سپس میهمان طلب
 

یکی از بزرگان علمای اسلامی مرحوم حاجی اشرفی(ره) است که مزارش در آستانۀ اشرفیّه زیارتگاه است. در شرح حال او نقل می کنند که یکی از دوستان این مرد بزرگ خواست به زیارت امام هشتم(علیه السلام) مشرّف شود. خدمت حاجی عرض کرد: می خواهم مشهد مشرّف بشوم. شما فرمایشی ندارید؟ آن وقت با مشقّتی می رفتند؛ چون این وسائل نقلیّه نبود. مرحوم حاجی به او فرمود: هر وقت خواستی حرکت کنی، بیا اینجا کاری دارم. آن شخص هنگام حرکت خدمت حاجی آمد. حاجی نامه ای را که در پاکتی قرار داده بود و درش را بسته بود، به این شخص داد. گفت: وقتی مشرّف می شوی، این را از پنجرۀ ضریح به داخل بینداز و جوابش را از حضرت بگیر و برای من بیاور. این شخص نقل می کند که من متحیّر شدم. من چگونه از حضرت جواب بگیرم؟ ولی این مرد بزرگ، آن شخصیّت و عالم ربّانی، عظمتش طوری بود که نتوانستم حرف بزنم. رفتم و مشرّف شدم. آن موقع مشهد که مشرّف می شدند تا می رفتند و برمی گشتند، شاید حدود دو ماه طول می کشید. می گوید: رفتم و شاید حدود چهل روزی مشرّف بودم. روزهای آخر که شد، گفتم چه کنم و جواب حاجی را چه بگویم. روز آخر یک مرتبه مشرّف شدم و برگشتم، باز دفعۀ بعد مشرف شدم. موقع حرکت مشرّف شدم و گفتم یا امام هشتم(علیه السلام)! من جواب حاجی را چه بدهم؟ می گوید: نفهمیدم چه شد. یک وقت دیدم که منادی به من این ندا را می کند: به حاجی بگو:

آییـــنه شـو جمال پری طلعــتان طلب                     جاروب کن تو خانه، سپس میهمان طلب

خوشحال شدم. چه بود؟ صدا از کجا بود؟ این یک موج معنوی است که روی روح این شخص می آید که جواب نامۀ حاجی را گرفتم. نقل می کند: نزدیکِ به وطن که می رسیدم، خیلی خوشحال بودم و در قالب خودم نمی گنجیدم. تا وارد شدم، قبل از آنکه به خانه بروم، درب منزل حاجی را زدم که زود جواب نامه را بدهم. همین که کوبۀ در را کوبیدم، یک وقت دیدم صدای حاجی از داخل منزل بلند شد:

آییـــنه شـو جمال پری طلعــتان طلب                       جاروب کن تو خانه، سپس میهمان طلب

مگر می شود انسان با تعقّلات ذهنی حقیقت مطلق و کمال بی نهایت را درک کند؟ خودسازی که می گویند در رابطۀ با شناخت نسبت به الله، این است که انسان این روح را از لوث آلودگی ها پاک کند تا انوار الهی به روحش بتابد. حقیقت علم این است. "الْعِلْمُ نُورٌ یَقْذِفُهُ اللَّهُ فِی قَلْبِ مَنْ یَشَاءُ"
اللهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ و عجل فرجهم
 مبحث اخلاق ربانی ‌‌عجب و انکسار از آیت الله العظمی حاج آقا مجتبی تهرانی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ اسفند ۹۹ ، ۱۳:۵۴
مهدی مینایی

وصال پری طلعتان

 آیینه شو وصال پری طلعتان طلب

اول بروب خانه دگر میهمان طلب

گلمیخ  آستانه  عشق است  آفتاب         هر حاجتی که داری ازین آستان طلب

ایمن ز طبع دزد شدن عین غفلت است       از صحبت سیاه درونان کران طلب

چو سبزه زیر سنگ حوادث چه مانده ای؟   همت ز دست و بازوی رطل گران طلب

معیار دوستان دغل روز حاجت است         قرضی به رسم تجربه از دوستان طلب

رویی ز سنگ و جانی از آهن به هم رسان    آنگه بیا و آتش ازین کاروان طلب

دست از خرد بشوی و تمنای عشق کن    خالی شو از دغل، محک امتحان طلب

در ناخن نسیم گشایش نمانده است             ای غنچه همت از نَفَس بلبلان طلب

خواهی که جای در دل شکرلبان کنی

همت ز کلک صائب شیرین زبان طلب

(صائب تبریزی، دیوان اشعار، غزل شماره ۹۲۰)

شرحی کوتاه بر بیت اول این غزل

آقای شیخ محمد شریف رازی می‌نویسد:

      روزی در محضر مرحوم حاج شیخ محمد تقی بافقی رضوان الله علیه بودم، ایشان به مناسبتی از مرحوم ملا محمد اشرفی مازندرانی(۱۳۱۵ق) که قبرش در بابل مازندران به مقبره حجة الاسلام معروف است، یاد فرمود و از مقامات ایشان تعریف فرمودند و مِن جمله از مقام ایشان اینکه به قدری ارتباطشان با مرکز ولایت و منبع وحی و رسالت کامل بود که اگر به آنها پیغامی می‌فرستاد برایش از آن طرف جواب می‌آمد و الشاهد اینکه: وقتی جمعی از اهل بابل به قصد زیارت امام رضا(ع) حرکت می‌کنند که در میان آنها یکی از مقدّسین بابل و مریدهای خاص ایشان بوده و موقع رفتن برای وداع حاجی(قدس سرّه) ، می‌آید و اظهار می‌کند که به مشهد مقدس مشرف می‌شوم، شما را فرمایشی هست؟(مرحوم حاجی اشرفی) می‌فرمایند:

«این کاغذ را می‌دهم می‌بری به حضرت رضا(ع) می دهی و جواب آن را گرفته و می‌‌آوری و التماس دعا دارم.»

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ اسفند ۹۹ ، ۱۳:۵۰
مهدی مینایی

نرخ تورم و شاخص سالانه

 

شاخص بهای کالاها و خدمات مصرفی (CPI) معیار سنجش تغییرات قیمت کالاها و خدماتی است که توسط خانوارهای شهرنشین ایرانی به مصرف می رسد. این شاخص به عنوان وسیله‌ای برای اندازه‌گیری سطح عمومی قیمت‌ کالاها و خدمات مورد مصرف خانوارها، یکی از بهترین معیارهای سنجش تغییر قدرت خرید پول داخل کشور، به شمار می رود. نرخ تورم منتهی به هر ماه از محاسبه درصد تغییر متوسط شاخص CPI در دوازده ماه منتهی به ماه مورد نظر نسبت به دوره مشابه قبل به دست می‌آید. بدیهی است چنانچه ماه مورد نظر اسفندماه باشد، به آن نرخ تورم سال مورد نظر می‌گویند.

سال شاخص بهای کالاها و خدمات مصرفی نرخ تورم
۱۳۹۶ ۱۰۹.۶ ۹.۶
۱۳۹۵ ۱۰۰.۰ ۹.۰
۱۳۹۴ ۹۱.۷۱۴ ۱۱.۹
۱۳۹۳ ۸۱.۹۴۸ ۱۵.۶
۱۳۹۲ ۷۰.۹۱۶ ۳۴.۷
۱۳۹۱ ۵۲.۶۳۵ ۳۰.۵
۱۳۹۰ ۴۰.۳۲۱ ۲۱.۵
۱۳۸۹ ۳۳.۱۸۸ ۱۲.۴
۱۳۸۸ ۲۹.۵۲۷ ۱۰.۸
۱۳۸۷ ۲۶.۶۶ ۲۵.۴
۱۳۸۶ ۲۱.۲۶۵ ۱۸.۴
۱۳۸۵ ۱۷.۹۵۵ ۱۱.۹
۱۳۸۴ ۱۶.۰۴۸ ۱۰.۴
۱۳۸۳ ۱۴.۵۴۴ ۱۵.۲
۱۳۸۲ ۱۲.۶۲۴ ۱۵.۶
۱۳۸۱ ۱۰.۹۱۵ ۱۵.۸
۱۳۸۰ ۹.۴۲۷ ۱۱.۴
۱۳۷۹ ۸.۴۶۳ ۱۲.۶
۱۳۷۸ ۷.۵۱۶ ۲۰.۱
۱۳۷۷ ۶.۲۵۸ ۱۸.۱
۱۳۷۶ ۵.۲۹۸ ۱۷.۳
۱۳۷۵ ۴.۵۲ ۲۳.۲
۱۳۷۴ ۳.۶۶۵ ۴۹.۴
۱۳۷۳ ۲.۴۵۶ ۳۵.۲
۱۳۷۲ ۱.۸۱۴ ۲۲.۹
۱۳۷۱ ۱.۴۸ ۲۴.۴
۱۳۷۰ ۱.۱۸۹ ۲۰.۷
۱۳۶۹ ۰.۹۸۴ ۹.۰
۱۳۶۸ ۰.۹۰۳ ۱۷.۴
۱۳۶۷ ۰.۷۷ ۲۸.۹
۱۳۶۶ ۰.۵۹۷ ۲۷.۷
۱۳۶۵ ۰.۴۶۸ ۲۳.۷
۱۳۶۴ ۰.۳۷۹ ۶.۹
۱۳۶۳ ۰.۳۵۵ ۱۰.۴
۱۳۶۲ ۰.۳۱۹ ۱۴.۸
۱۳۶۱ ۰.۲۷۸ ۱۹.۲
۱۳۶۰ ۰.۲۳۴ ۲۲.۸
۱۳۵۹ ۰.۱۹ ۲۳.۵
۱۳۵۸ ۰.۱۵۳ ۱۱.۴
۱۳۵۷ ۰.۱۳۷ ۱۰.۰
۱۳۵۶ ۰.۱۲۵ ۲۵.۱
۱۳۵۵ ۰.۱۰۱ ۱۶.۶
۱۳۵۴ ۰.۰۸۵ ۹.۹
۱۳۵۳ ۰.۰۷۷ ۱۵.۵
۱۳۵۲ ۰.۰۶۹ ۱۱.۲
۱۳۵۱ ۰.۰۶ ۶.۳
۱۳۵۰ ۰.۰۵۶ ۵.۵
۱۳۴۹ ۰.۰۵۶ ۱.۵
۱۳۴۸ ۰.۰۵۲ ۳.۶
۱۳۴۷ ۰.۰۵۲ ۱.۵
۱۳۴۶ ۰.۰۵۲ ۰.۸
۱۳۴۵ ۰.۰۵۲ ۰.۸
۱۳۴۴ ۰.۰۵۲ ۰.۳
۱۳۴۳ ۰.۰۵۲ ۴.۵
۱۳۴۲ ۰.۰۴۸ ۱.۰
۱۳۴۱ ۰.۰۴۸ ۰.۹
۱۳۴۰ ۰.۰۴۸ ۱.۶
۱۳۳۹ ۰.۰۴۸ ۷.۹
۱۳۳۸ ۰.۰۴۴ ۱۳.۰
۱۳۳۷ ۰.۰۳۶ ۱.۰
۱۳۳۶ ۰.۰۳۶ ۴.۴
۱۳۳۵ ۰.۰۳۶ ۸.۸
۱۳۳۴ ۰.۰۳۲ ۱.۷
۱۳۳۳ ۰.۰۳۲ ۱۵.۹
۱۳۳۲ ۰.۰۲۸ ۹.۲
۱۳۳۱ ۰.۰۲۴ ۷.۲
۱۳۳۰ ۰.۰۲۴ ۸.۳
۱۳۲۹ ۰.۰۲ -۱۷.۲
۱۳۲۸ ۰.۰۲۸ ۲.۳
۱۳۲۷ ۰.۰۲۴ ۱۱.۱
۱۳۲۶ ۰.۰۲۴ ۶.۶
۱۳۲۵ ۰.۰۲ -۱۱.۵
۱۳۲۴ ۰.۰۲۴ -۱۴.۴
۱۳۲۳ ۰.۰۲۸ ۲.۷
۱۳۲۲ ۰.۰۲۸ ۱۱۰.۵
۱۳۲۱ ۰.۰۱۲ ۹۶.۲
۱۳۲۰ ۰.۰۰۸ ۴۹.۵
۱۳۱۹ ۰.۰۰۴ ۱۳.۸
۱۳۱۸ ۰.۰۰۴ ۸.۰
۱۳۱۷ ۰.۰۰۴ ۸.۸
۱۳۱۶ ۰.۰۰۴ ۲۱.۲
۱۳۱۵ ۰.۰۰۴ -.-
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ دی ۹۹ ، ۱۱:۲۸
مهدی مینایی

روش محاسبه تورم در خمس رهبری

دوشنبه, ۱ دی ۱۳۹۹، ۱۱:۲۶ ق.ظ

شاخص بهای کالا و خدمات سال جاری (مثلاً آبان 1399 برابر با 275 است) تقسیم بر شاخص بهای کالا و خدمات سال اول(سال خرید کالا) ضرب در قیمت خرید یا تمام شده کالای مدنظر

سپس مبلغ بدست آمده را بر اساس مورد (مؤونه یا سرمایه ای بودن تخمیس یا مصالحه نمود)

۱۳۵۷ ۰.۱۳۷ ۱۰.۰
۱۳۵۶ ۰.۱۲۵ ۲۵.۱
۱۳۵۵ ۰.۱۰۱ ۱۶.۶
۱۳۵۴ ۰.۰۸۵ ۹.۹
۱۳۵۳ ۰.۰۷۷ ۱۵.۵
۱۳۵۲ ۰.۰۶۹ ۱۱.۲
۱۳۵۱ ۰.۰۶ ۶.۳
۱۳۵۰ ۰.۰۵۶ ۵.۵
۱۳۴۹ ۰.۰۵۶ ۱.۵
۱۳۴۸ ۰.۰۵۲ ۳.۶
۱۳۴۷ ۰.۰۵۲ ۱.۵
۱۳۴۶ ۰.۰۵۲ ۰.۸
۱۳۴۵ ۰.۰۵۲ ۰.۸
۱۳۴۴ ۰.۰۵۲ ۰.۳
۱۳۴۳ ۰.۰۵۲ ۴.۵
۱۳۴۲ ۰.۰۴۸ ۱.۰
۱۳۴۱ ۰.۰۴۸ ۰.۹
۱۳۴۰ ۰.۰۴۸ ۱.۶
۱۳۳۹ ۰.۰۴۸ ۷.۹
۱۳۳۸ ۰.۰۴۴ ۱۳.۰
۱۳۳۷ ۰.۰۳۶ ۱.۰
۱۳۳۶ ۰.۰۳۶ ۴.۴
۱۳۳۵ ۰.۰۳۶ ۸.۸
۱۳۳۴ ۰.۰۳۲ ۱.۷
۱۳۳۳ ۰.۰۳۲ ۱۵.۹
۱۳۳۲ ۰.۰۲۸ ۹.۲
۱۳۳۱ ۰.۰۲۴ ۷.۲
۱۳۳۰ ۰.۰۲۴ ۸.۳
۱۳۲۹ ۰.۰۲ -۱۷.۲
۱۳۲۸ ۰.۰۲۸ ۲.۳
۱۳۲۷ ۰.۰۲۴ ۱۱.۱
۱۳۲۶ ۰.۰۲۴ ۶.۶
۱۳۲۵ ۰.۰۲ -۱۱.۵
۱۳۲۴ ۰.۰۲۴ -۱۴.۴
۱۳۲۳ ۰.۰۲۸ ۲.۷
۱۳۲۲ ۰.۰۲۸ ۱۱۰.۵
۱۳۲۱ ۰.۰۱۲ ۹۶.۲
۱۳۲۰ ۰.۰۰۸ ۴۹.۵
۱۳۱۹ ۰.۰۰۴ ۱۳.۸
۱۳۱۸ ۰.۰۰۴ ۸.۰
۱۳۱۷ ۰.۰۰۴ ۸.۸
۱۳۱۶ ۰.۰۰۴ ۲۱.۲
۱۳۱۵ ۰.۰۰۴ -.-
۱۳۹۶ ۱۰۹.۶ ۹.۶
۱۳۹۵ ۱۰۰.۰ ۹.۰
۱۳۹۴ ۹۱.۷۱۴ ۱۱.۹
۱۳۹۳ ۸۱.۹۴۸ ۱۵.۶
۱۳۹۲ ۷۰.۹۱۶ ۳۴.۷
۱۳۹۱ ۵۲.۶۳۵ ۳۰.۵
۱۳۹۰ ۴۰.۳۲۱ ۲۱.۵
۱۳۸۹ ۳۳.۱۸۸ ۱۲.۴
۱۳۸۸ ۲۹.۵۲۷ ۱۰.۸
۱۳۸۷ ۲۶.۶۶ ۲۵.۴
۱۳۸۶ ۲۱.۲۶۵ ۱۸.۴
۱۳۸۵ ۱۷.۹۵۵ ۱۱.۹
۱۳۸۴ ۱۶.۰۴۸ ۱۰.۴
۱۳۸۳ ۱۴.۵۴۴ ۱۵.۲
۱۳۸۲ ۱۲.۶۲۴ ۱۵.۶
۱۳۸۱ ۱۰.۹۱۵ ۱۵.۸
۱۳۸۰ ۹.۴۲۷ ۱۱.۴
۱۳۷۹ ۸.۴۶۳ ۱۲.۶
۱۳۷۸ ۷.۵۱۶ ۲۰.۱
۱۳۷۷ ۶.۲۵۸ ۱۸.۱
۱۳۷۶ ۵.۲۹۸ ۱۷.۳
۱۳۷۵ ۴.۵۲ ۲۳.۲
۱۳۷۴ ۳.۶۶۵ ۴۹.۴
۱۳۷۳ ۲.۴۵۶ ۳۵.۲
۱۳۷۲ ۱.۸۱۴ ۲۲.۹
۱۳۷۱ ۱.۴۸ ۲۴.۴
۱۳۷۰ ۱.۱۸۹ ۲۰.۷
۱۳۶۹ ۰.۹۸۴ ۹.۰
۱۳۶۸ ۰.۹۰۳ ۱۷.۴
۱۳۶۷ ۰.۷۷ ۲۸.۹
۱۳۶۶ ۰.۵۹۷ ۲۷.۷
۱۳۶۵ ۰.۴۶۸ ۲۳.۷
۱۳۶۴ ۰.۳۷۹ ۶.۹
۱۳۶۳ ۰.۳۵۵ ۱۰.۴
۱۳۶۲ ۰.۳۱۹ ۱۴.۸
۱۳۶۱ ۰.۲۷۸ ۱۹.۲
۱۳۶۰ ۰.۲۳۴ ۲۲.۸
۱۳۵۹ ۰.۱۹ ۲۳.۵
۱۳۵۸ ۰.۱۵۳ ۱۱.۴

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ دی ۹۹ ، ۱۱:۲۶
مهدی مینایی

اهمیت اصلاح ذات البین

دوشنبه, ۳ آذر ۱۳۹۹، ۰۱:۲۵ ب.ظ

💠 اهمیت اصلاح ذات البین 💠

✍️ «اصلاح ذات البین»‌ به معنی از میان بردن عوامل و اسباب تفرقه و نفاق است. 
و در اصطلاح قرآنی به معنی برقراری صلح و صفا و آشتی دادن مردم است.

✅ «اصلاح ذات البین»‌ برای بقاء روابط محبت‌آمیز و آشتی دادن بین دو طرفی که خصومت دارند یک ضرورت اجتماعی است بخصوص اگر رابطه مذکور میان زن و شوهر در محدوده خانواده یا دو طایفه واقع شود.

☀️قران کریم می ‌فرماید: "اِنَّمَا المُومِنون‌َ اِخوَة‌ٌ فَاَصلِحوا بَین‌َ اَخَوَیکُم‌; (حجرات‌،10).  در حقیقت مؤمنان با هم برادرند پس میان برادرانتان را سازش دهید.

🌺 رسول اکرم (صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم) در بیان اهمیت آشتی دادن میان مردم می‌فرماید: « أَلا اُخبِرُکُم بِأَفضَلَ مِن دَرَجَةِ الصِّیامِ و َالصَّلاةِ و َالصَّدَقَةِ؟ صَلاحُ ذاتِ البَینِ، فَإِنَّ فَسادَ ذاتِ البَینِ هِىَ الحالِقَةُ؛
آیا شما را به چیزی بافضیلت‌تر از نماز و روزه و صدقه (زکات) آگاه نکنم؟ آن چیز اصلاح میان مردم است؛ زیرا تیره شدن رابطه میان مردم، مهلک و دین برانداز است.(1)

✅با این که دروغ گفتن یکی از گناهان کبیره است و دروغگو مورد نکوهش واقع شده است اما به خاطر اهمیت اصلاح بین مردم، اگر کسی بتواند به این وسیله بین دو نفر که با یکدیگر نزاع دارند. صفا و صمیمیت ایجاد کند. دروغ گفتن برای اصلاح جایز است.(2)
🌷امام صادق علیه السلام می‌فرماید:
 «اَلْمُصْلِحُ لَیْسَ بِکَذَّاب» آشتی دهنده دروغگو نیست.(3)
________________

(1) میزان الحکمة، ج10، ص 3586.
(2) اخلاق عملی، ص 232.
(3) میزان الحکمة، ج10، ص 3088.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ آذر ۹۹ ، ۱۳:۲۵
مهدی مینایی

شهاب حسینی و اوضاع سینمای ایران

پنجشنبه, ۲۴ بهمن ۱۳۹۸، ۱۲:۰۸ ب.ظ

باسلام به همه دغدغه داران فرهنگ وطن
در عصبانیت نباید قضاوت کرد و تصمیم گرفت. چرا که اگر حق هم باشی ناحق ظاهرخواهی شد.
اصل انتقاد از عملکرد عده ای در تحریم مراسم خودشان، آنهم بخاطر یک حادثه غیر عمدی که در کنار عزت و شرف و اقتدار پدید آمد را نباید زیر سؤال برد. مواظب باشیم  جای «جنایتکار و مظلوم » عوض نشود. تحریم کنندگان «نمک خورده نمکدان شکن » باید پاسخگو و عذرخواه ملت باشند...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ بهمن ۹۸ ، ۱۲:۰۸
مهدی مینایی
مساوات در تقسیم بیت المال
 
 
بازدید : 1576
نویسنده : محمد محمدی اشتهاردی - داستان های نهج البلاغه

عبدالله بن زمعة بن اسود، از شیعیان و یاران حضرت علی ـ علیه السلام ـ بود، گرچه پدر و عمویش در جنگ بدر جزء سپاه شرک بودند و کشته شدند و جدش «اسود» از کسانی بود که پیامبر ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ را استهزاء می کرد، ولی خودش در خط علی ـ علیه السلام ـ حرکت می کرد، و از پیروان آن حضرت بود.[1]

او، در موردی بیشتر از حق خود از بیت المال درخواست کرده و خیال می کرد به خاطر نزدیک بودنش به علی ـ علیه السلام ـ آن حضرت او را بر دیگران مقدم می دارد، ولی امام در پاسخ درخواست او فرمود: «انّ هذا المال لیس لی ولا لک، و انّما هی فیئّ للمسلمین، و جلب اسیافهم فان شرکتهم فی حربهم، کان لک مثل حظّهم و الاّ فجناة ایدیهم لا تکون لغیر افواههم؛ این ثروت، نه از آن من است و نه از آن تو، بلکه از غنائم جنگی است که مسلمانان با شمشیرهایشان آن را به دست آورده اند. اگر تو همراه آنها بوده ای، همانند آنها سهم داری، و گرنه دستچین آنها برای غیر دهان آنها نخواهد بود».[2]

در اینجا به تناسب موضوع فوق به داستان ذیل توجه کنید: عاصم بن کلیب از پدرش نقل می کند که گفت: در محضر علی ـ علیه السلام ـ بودم که مقداری پول و چیزهای دیگر به عنوان بیت المال از ناحیه ای در ایران آورده بودند، حضرت برخاست و تصمیم تقسیم آن را گرفت، مردم برای دریافت سهمیه خود هجوم می آوردند حضرت برای حفظ انضباط، دستور فرمود: طنابی به عنوان حائل، اطراف اموال کشیدند و جمعیت در آن طرف طناب قرار گرفتند و خود علی ـ علیه السلام ـ داخل طناب شد و دستور فرمود: رؤسای هفت قبیله (که در آن روز در کوفه سکونت داشتند) حاضر شدند. حضرت سهمیه هر یک از قبائل را به نماینده آنها داد، تا نمایندگان آن اموال را به طور مساوی بین اعضاء قبیله خود تقسیم نمایند در آخر کار، یک قرص نان از داخل ظرف های خالی شده به دست آمد، علی ـ علیه السلام ـ فرمود: «همان نان را هفت قسمت کنید و برای هر قبیله ای از قبائل هفتگانه، یک قسمت آن را بگذارید» سپس فرمود: هذا جنای و خیاره فیه اذ کل جان یده الی فیه یعنی: «این دستچین من است و بهترینش در میانش می باشد، زیرا هر چیننده، دستش به دهان خودش باز می گردد».[3] و طبق روایت دیگر، امام علی ـ علیه السلام ـ اموال مسلمین را پس از آن که تقسیم می کرد، محل آن را جارو کرده و آب پاشی می نمود سپس خطاب به پول های زرد و سفید می فرمود: «یا صفراء غرّی غیری، یا بیضاء غرّی غیری؛ ای دینارهای زرد و درهم های سفید، غیر مرا فریب بدهید» سپس شعر فوق را می خواند و منظورش این بود که: هر کو عمل نکرد و عنایت امید داشت دانه نَکِشت ابله و دخل انتظار کرد نابرده رنج، گنج میسر نمی شود مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد

 
 

[1]. مصادر نهج البلاغه، ج3، ص177. [2]. نگاه کنید به خطبه 232 نهج البلاغه از ابو اسحاق همدانی نقل شده: روزی دو زن نزد علی ـ علیه السلام ـ آمدند یکی از آنان عرب بود و دیگری کنیز آزاد شده. امام چند درهم و مقداری غذا به طور مساوی به هر کدام داد، زن عرب اعتراض کرد و گفت: من عرب هستم و این زن عجم است چرا به من بیشتر ندادی؟ امام ـ علیه السلام ـ فرمود: «سوگند به خدا من در تقسیم بیت المال فرزندان اسماعیل را بر فرزندان اسحاق، نیز برتر نمی بینم». (بحار، ج41، ص137). [3]. بحارالانوار، ج41، ص136 ـ شعر فوق از «عَمرو» خواهرزاده «جذیمه ابرش» است، که وی با دوستانش گیاهی از زمین می چیدند، دوستانش سبزی های بهتر را می خوردند، ولی «عمرو» سبزی های خوب را در میان آستینش می گذاشت و در آخر کار، آن چه را در آستینش قرار داده بود برای دایی خود آورد و گفت: «هذا جنای وخیاره فیه اذ کل جان یده الی فیه» یعنی: این دستچین من است که سبزی های نیکش نیز همراهش می باشد، ولی دوستان من، سبزی های خود را به دهانشان گذاردند و خوردند». امام علی ـ علیه السلام ـ به این شعر، متمثل شد و آن را کنایه از این مطلب گرفت که دست رنج هر کس مال خودش است و به همان اندازه که حق دارد به او می رسد (سفینه البحار، ج1، ص191). علامه مجلسی می گوید: «امام علی ـ علیه السلام ـ دنیای (مادی) را طلاق داده بود، وقتی از همه بلاد اسلامی ـ جز شام ـ اموال (بیت المال) فراوان و بسیار می آمد، آنها را بین افراد خود تقسیم می کرد و سپس این شعر را می خواند: هذا جنای و خیاره فیه... (بحار، ج41، ص148).

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۱ آبان ۹۸ ، ۱۷:۱۳
مهدی مینایی

ثواب روانه کردن اشخاص به سفر کربلا از منظر صادق آل عبا (ع)

هشَامُ بْنُ سَالِمٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع: ... قُلْتُ:
فَمَا لِمَنْ یُجَهِّزَ إِلَیْهِ وَ لَمْ یَخْرُجْ لَعَلَّهُ تُصِیبُهُ لِقِلَّةِ نَصِیبِهِ‏ ؟

قَالَ علیه السلام: یُعْطِیهِ اللَّهُ بِکُلِّ دِرْهَمٍ أَنْفَقَهُ- مِثْلَ أُحُدٍ مِنَ الْحَسَنَاتِ وَ یُخْلِفُ عَلَیْهِ أَضْعَافَ مَا أَنْفَقَهُ وَ یُصْرَفُ عَنْهُ مِنَ الْبَلَاءِ مِمَّا قَدْ نَزَلَ لِیُصِیبَهُ وَ یُدْفَعُ عَنْهُ وَ یُحْفَظُ فِی مَالِهِ

هشام می گوید، از امام صادق(علیه السلام) پرسیدم:
کسی که خودش به واسطۀ بیماری یا مشکلی نتواند به زیارت امام حسین(علیه السلام) برود و در عوض شخصی دیگر را روانه کند(هزینه‌هایش را بدهد)، چه اجری دارد؟
امام صادق(ع) فرمودند:
1 - به ازای هر درهمى که خرج کند، خداوند همانند کوه اُحد برایش حسنه می‌نویسد.
2- چندین برابر آنچه هزینه کرده را در همین دنیا به او برمی‌گرداند!
3- بلاهایى را که فرود آمده تا به او برسد، از او می‌گردانَد و از وى دور می‌کند و مالش حفظ می‌‏شود.

منبع:کامل الزیارت، ص123.

#طرح_گسترش_پیاده_روی_اربعین 
#اربعین

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۴ مهر ۹۸ ، ۱۹:۲۷
مهدی مینایی
پاداش ده برابری کار خیر(انفاق) آبروی مؤمن و اخلاص

خاطره ای تکان دهنده از استاد شفیعی کدکنی.

نزدیکی های عید بود، من تازه معلم شده بودم و اولین حقوقم را هم گرفته بودم، صبح بود، رفتم آب انبار تا برای شستن ظروف صبحانه آب بیاورم.
از پله ها بالا می آمدم که صدای خفیف هق هق گریه مردانه ای را شنیدم، از هر پله ای که بالا می آمدم صدا را بلندتر می شنیدم...
(استادکدکنی حالا خودش هم گریه می کند...)
پدرم بود، مادر هم او را آرام می کرد،
می گفت: آقا! خدا بزرگ است، خدا نمیگذارد ما پیش بچه ها کوچک شویم! فوقش به بچه ها عیدی نمی دهیم!...
اما پدر گفت:
خانم! نوه های ما، در تهران بزرگ شده اند و از ما انتظار دارند، نباید فکر کنند که ما........ 😔
حالا دیگر ماجرا روشن تر از این بود که بخواهم دلیل گریه های پدر را از مادرم بپرسم
دست کردم توی جیبم، 100 تومان بود
کل پولی که از مدرسه (به عنوان حقوق معلمی) گرفته بودم
روی گیوه های پدرم گذاشتم و خم شدم و گیوه های پر از خاکی را که هر روز در زمین زراعی همراه بابا بود بوسیدم.
آن سال، همه خواهر و برادرام ازتهران آمدند مشهد، با بچه های قد و نیم قدشان....
پدر به هرکدام از بچه ها و نوه ها 10 تومان عیدی داد؛ 10 تومان ماند که آن را هم به عنوان عیدی به مادر داد.
اولین روز بعد از تعطیلات بود، چهاردهم فروردین، که رفتم سر کلاس.
بعد از کلاس، آقای مدیر با کروات نویی که به خودش آویزان کرده بود گفت که کارم دارد و باید بروم به اتاقش؛

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۴ مهر ۹۸ ، ۱۹:۱۸
مهدی مینایی