در آینه قرآن و عترت

نکات و ظرائف معرفتی ، که گاه به ذهن حقیر می رسد

در آینه قرآن و عترت

نکات و ظرائف معرفتی ، که گاه به ذهن حقیر می رسد

زندگی درخشان هدایتگران راه نجات ؛ انبیاء و اولیاء الهی !
سعی میکنم خوشه ای از خرمن گهربار برچیده در معرض نمایش علاقمندان به زندگی پاک و سالم قرار دهم .
تا سبک زندگی ما همچون ستارگان درخشان آسمان انسانیت و بندگی الهی گردد.
به لطف و عنایت الهی

پیوندهای روزانه
پیوندها

"پاسخ به شبهه قاعده فقهی جب"

شنبه, ۴ آذر ۱۳۹۶، ۱۱:۲۱ ق.ظ

"پاسخ به شبهه قاعده فقهی جب"
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام و تحیت
شخصی که عمر خود را در آن چه پایانش رقص سماع است ؛ تلف نموده با عدم فهم معنای روایتی مشهور، می‌گوید: «حدیث جعل می‌کنیم و به دروغ می‌گوییم که “الاسلام یجب ما قبله” قبل از اسلام هیچ خبری نبوده، نخیر خیلی خبر بوده... ما کوروش داریم».
این بیان خام ؛ از این شخص مروج رقص سماع جای تعجب ندارد!!!
در تبیین باید متذکر شد:این فرد معنای این حدیث و قاعده مهم فقهی "جُب "را که از این حدیث مشهور گرفته شده است نمی داند ،در نتیجه، تعبیری‌ نادرست ارائه‌ می دهد.
قاعده جب، از جمله قواعد مهم فقهی است که مورد اتفاق فقهای اسلامی است و این قاعده در حقوق کیفری و مدنی نیز مورد استناد قرار می‌گیرد .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ آذر ۹۶ ، ۱۱:۲۱
مهدی مینایی

تقوا راه نجات از طوفان

سه شنبه, ۹ خرداد ۱۳۹۶، ۰۳:۵۸ ب.ظ

حضرت امام صادق علیه السلام ‏‏‏ فرمودند:
... وَ بِالتَّقْوَى نَجَا نُوحٌ‏ وَ مَنْ مَعَهُ‏ فِی اَلسَّفِینَةِ...
و بوسیله تقوى بود که نوح و همراهان در کشتى نجات یافتند
   الوافی، ج‏26، ص: 89

تقوی یعنی دنبال اجرای امر و نهی الهی . لذا اگر نوح به دستور خدا در بیابان کشتی نمی ساخت و به عقل خود و حرف مردم اکتفا میکرد ، نجات نمی یافت!!!!(امام خامنه ای ، درس اخلاق)

ترجیح دادن رضا و خواست خدا بر رضا و خواست نفس و حتی عقل خود و دیگران!!!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ خرداد ۹۶ ، ۱۵:۵۸
مهدی مینایی

نظر به علی بن ابیطالب ، نظر به همه انبیاء است

سه شنبه, ۹ خرداد ۱۳۹۶، ۰۳:۵۵ ب.ظ

پیامبر خدا حضرت محمّد مصطفی صلی الله علیه و آله

کسی که میخواهد علم آدم را ، تقوای نوح را، حلم ابراهیم را، هیبت موسی را، عبادت عیسی را علیهم السلام ، ببیند، پس به علی ابن ابیطالب علیه السلام نظر کند...
مَنْ أَرَادَ أَنْ یَنْظُرَ إِلَى آدَمَ فِی عِلْمِهِ وَ إِلَى نُوحٍ فِی تَقْوَاهُ وَ إِلَى إِبْرَاهِیمَ فِی حِلْمِهِ وَ إِلَى مُوسَى فِی هَیْبَتِهِ وَ إِلَى عِیسَى فِی عِبَادَتِهِ فَلْیَنْظُرْ إِلَى عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ ع.
                        الوافی، ج‏1، ص: 144

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ خرداد ۹۶ ، ۱۵:۵۵
مهدی مینایی

مطالعه احادیث در ادامه مطالب....

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ خرداد ۹۴ ، ۱۸:۴۰
مهدی مینایی

آثار ، برکات، و آداب مسجد و نماز جماعت

يكشنبه, ۲۴ خرداد ۱۳۹۴، ۰۶:۳۳ ب.ظ

پاک و آراسته به مسجد رفتن چه ثوابی دارد؟

آداب حضور در مسجد چیست؟

مسجد سازی چه ثوابی دارد؟

رفتن به مسجد چه ثوابهایی دارد؟

ثواب نشستن در مسجد تا چه اندازه است؟

چه کسانی همسایه ی مسجد محسوب می شوند؟  

در چه صورت نباید به مسجد رفت؟

...برای مطالعه احادیث به ادامه مطلب بروید......التماس دعا 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ خرداد ۹۴ ، ۱۸:۳۳
مهدی مینایی

فضیلت نماز جماعت و آثار و برکات آن

يكشنبه, ۲۴ خرداد ۱۳۹۴، ۰۵:۵۶ ب.ظ
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ خرداد ۹۴ ، ۱۷:۵۶
مهدی مینایی

نماز اول وقت

يكشنبه, ۱۹ مرداد ۱۳۹۳، ۰۸:۵۱ ق.ظ

توضیح آیت الله بهجت از نماز اول وقت و مقامات عالی مد نظر آیت الله قاضی ....آیت الله قاضی

سؤال: اینکه حضرت آقای قاضی می فرمودند هرکس نماز اول وقت بخواند به مقام می رسد، آیا مرادشان نماز با حضور قلب است یا خیر؟

آیت الله بهجت

آیت‌الله بهجت: نه! اگر نماز با حضور قلب منظورشان بود، آن‌وقت سؤال می‌کردند چگونه باید خواند این نماز را، به چه سببی بخواند نمازکامل را! این که چیزی به دست نداد که! وقتی چیزی به دست می‌آید که مطلق نماز، مطلق نماز را کسی مقید باشد در اول وقت به نماز عالی می‌رسد؛ می‌رسد خودش، تکویناً شیئاً و شیئاً روز به روز می‌رود بالاتر.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ مرداد ۹۳ ، ۰۸:۵۱
مهدی مینایی

کتاب و منابع درباره «سلمان فارسی»

يكشنبه, ۵ مرداد ۱۳۹۳، ۰۲:۴۰ ب.ظ

سلمان فارسی، علامه سید جعفر مرتضی عاملی، ترجمه دکتر محمد سپهری

http://www.google.com/url?sa=t&rct=j&q=&esrc=s&source=web&cd=2&cad=rja&uact=8&ved=0CCUQFjAB&url=http%3A%2F%2Fwww.tebyan.net%2Fnewindex.aspx%3Fpid%3D102834%26BookID%3D106040%26PageIndex%3D1&ei=TdDUU7D8K-i-0QWxtYHgDQ&usg=AFQjCNFYzbZHSOL0bAM5gtz2kFIUeTmeyQ&bvm=bv.71778758,d.d2k

سلمان فارسی

مقدمه دفتر 

بسمه تعالى

کتابى که پیش روى شماست ترجمه کتاب (( سلمان الفارسى )) تاءلیف المحقق السید جعفر مرتضى العاملى است که این دفتر جهت آشنایى بیشتر هموطنان فارسى زبان با آن مرد خدا به ترجمه و نشر آن اقدام نمود.

امید است مورد قبول پروردگار متعال قرار بگیرد.

دفتر انتشارات اسلامى وابسته بجامعه مدرسین قم


فهرست؛

سلمان فارسی
مقدمه مترجم
مقدمه مؤ لف
باب اول : مقاطعى از زندگانى سلمان
فصل اول : معرفى سلمان محمدى در چند سطر
سرآغاز
هدف و روش ما در بررسى زندگانى سلمان
اطلاعات مقدماتى
از ویژگیهاى سلمان
مقام و منزلت سلمان
درگذشت سلمان
مستنصر بالله و ابن الاقساسى
خاتمه
فصل دوم : اسلام آوردن و آزاد شدن از بردگى
آنچه ما از این ماجرا مى فهمیم
زمان آزاد شدن سلمان
تاریخ آزاد شدن
قرارداد خرید سلمان
چند ایراد در مورد این قرارداد
پاسخ به این اشکالات
حدیث آزادى سلمان به نقلى دیگر
چند ایراد و خدشه در این روایت
روایتى که قابل قبولتر است
درخت خرمایى که عمر غرس کرد
نقش (( خلیسه )) در آزاد شدن سلمان
سخن ما
چه کسى سلمان را آزاد کرد؟
فصل سوم : آگاهى و مسؤ ولیت
سرآغاز
توان و تعادل در شخصیت انسان مسلم
زهد واقعى
نجات سبکباران
مقصود از (( صحابى )) از نظر سلمان
مسؤ ولیتها بزرگ
فصل چهارم : هم مخالفت با حکومت و هم مشارکت در آن
یک پرسش صریح
پاسخى روشن
باب دوم : سیاستها و پیامدها
فصل اول : رویاروى زورگویى
سرآغاز
تبعیض نژادى و نقش اراده انسان
پیامدهاى منفى آشکار
سلمان رویاروى تبعیض نژادى
چند جاى درنگ
اثبات عصمت براى سلمان در سخن یک حنبلى !
دوم : دفاع عمر از سلمان
خاندان بنى عدى در جاهلیت
منافات (( دفاع از سلمان )) با سیاستهاى عمر
سوم : من فرزند اسلام هستم
ازدواج و سیاست تبعیض نژادى
بر شما امامت نمى کنیم و زنهایتان را تزویج نمى نماییم
بد سخن گفتن سلمان یک افسانه است
کینه کور
فصل دوم : تبعیض نژادى رویدادها و مواضع
مقدمه اى لازم
امویان و سیاست تبعیض نژادى
انحراف از خط و مسیر اسلام
عذر تراشیدن ، کوشش بى حاصل
تنوع روش تبعیض گرایى
(( شعوبیه )) خواهان برابرى بودند
نمونه هایى از تبعیض نژادى در عصر اموى
در عصر عباسیان
قالبهاى متمدنانه فریبنده
فصل سوم : دو سیاست متضاد
خلیفه دوم و سیاست تبعیض نژادى
جنبه اول : برتر دانستن عرب
جنبه دوم : ستم به غیر عرب
مشروح سیاستهاى خلیفه
پایه نخست و بنیادین
نصوص دال بر نژاد گرایى یهودى
تحریک کردن یک یهودى مسلمان نما
فصل چهارم : تبعیض نژادى ،نتایج آثار
از جمله آثار و پیامدهاى سیاست عمرى
آثار سیاست عمر بر عرب
عظمت عمر بن خطاب در میان عرب
آثار این سیاست بر غیر عرب
آثار سیاست على و آل على (ع )
غیر عرب ، پیشتازان علم و فرهنگ
غیر عرب و امر معروف و نهى از منکر
ضمیمه
انکار حدیث (( مؤ اخات )) و جواب بدان
کلام آخر

====================

زندگی پر افتخار سلمان فارسی؛ خالد محمد خالد، ترجمه؛ مهدی پیشوایی


===================


معرفی مختصر کتاب:
در نوشتار حاضر سرگذشت‌نامه دو تن از صحابه حضرت محمد (ص) با نام‌های "خالد بن سعید" و "سلمان فارسی" روایت شده است.

کتاب «سلمان فارسی، استاندار مدائن» نوشته احمد صادقی اردستانی از سوی موسسه بوستان کتاب تجدید چاپ شد. اثر حاضر، شرح حال سلمان فارسی، نخستین ایرانی سعادت‌مندی است که برای شناسایی خدای یکتا و فرار از دست ستم و بیدادگری، بار سفر بست و پس از کاوش‌های فراوان، سرانجام اسلام را پذیرفت و در زمره صحابه بزرگ حضرت محمد(ص) درآمد.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، پاکی و صداقت و فداکاری‌های خالصانه سلمان فارسی سبب شد تا از نزدیک‌ترین یاران پیامبر(ص) شود، به‌طوری که ایشان درباره او فرمود: «سلمان منا اهل‌البیت». اثر حاضر، شرح حال این مرد بزرگ را بر اساس منابع معتبر، به تفصیل بررسی کرده است.

در این کتاب از یک قهرمان برگزیده مسلمان سخن به میان آمده است، از سلمان فارسی، از سلمان محمدی(ص)، یار ممتاز و عالی‌رتبه پیامبر(ص). نویسنده این اثر، در آثار مختلف اسلامی به کاوش پرداخته و این کتاب محصول مطالعات تاریخی اوست که اینک به صورت کارنامه خواندنی و درخشان از یک شخصیت بزرگ مسلمان می‌شود.

خواندن این سرگذشت تاریخی برای ملت ایران، بیشتر از دیگران درخور مطالعه و دقت است، چون در روزگاری که فضای وطن ما را اوهام و خرافات مجوسیت و آتش‌پرستی فراگرفته و تاریک ساخته بود، اول کسی که سد رویاپرستی و خیال‌پروری و تبعیض‌نژادی را در هم شکست و شجاعانه و آزادانه برای یافتن یک مذهب واقعی و آرامش‌آفرین قدم استواری برداشت، سلمان فارسی ایرانی بود. از این نظر لازم است درباره این شخصیت فوق‌العاده که بیش از دو قرن زندگی کرد و اکنون حدود 18 قرن از آغاز زندگی او می‌گذرد، عمیق‌تر مطالعه کنیم.

در کتاب‌های تاریخی درباره این که سلمان از کدام یک از شهر‌های ایران بوده است، غوغایی می‌یابیم که مورخان در میدان تاریخ به پا کرده‌اند! گروهی او را اصفهانی دانسته، برخی وی را شیرازی خوانده و احیانا عده‌ای هم نوشته‌اند: قهرمان کتاب ما، از سرزمین‌های اهواز، شوشتر، رامهرمز و بهبهان برخاسته است و کسانی هم خواسته‌اند اصلا وجود چنین شخصی را در تاریخ اسلام انکار کنند!

محمدبن عبدالبر، مورخ بزرگ اسلامی می‌نویسد: «سلمان اصالتا از رامهرمز فارس، از قریه‌ای که آن‌را جی می‌نامیدند می‌باشد و بعضی هم او را اصفهانی معرفی کرده‌اند». نویسنده کتاب «قاموس‌الرجال» در مورد اصالت سلمان اظهار نظری نکرده، بلکه با تردید این‌گونه نوشته است: «سلمان یا از شیراز یا اهل رامهرمز یا شوشتر و یا قریه جی در اصفهان می‌باشد». بعضی هم گفته‌اند: وی اهل بهبهان بوده است.
براساس نظر نویسنده کتاب حاضر، آنچه قفل این مشکل را می‌گشاید و شعله این جدال را خاموش می‌کند ،این است که بگوییم: پ«در و مادر سلمان از اصفهان بوده‌اند و سپس به کازرون رفته و در آ نجا زندگی خویش را آغاز کرده است، زیرا در متون تاریخی سخن از اصفهانی بودن سلمان زیاد آمده و آنگاه هم که سلمان به حریم اسلام قدم می‌گذارد، وقتی رسول خدا(ص) به او دستور می‌دهد تا سرگذشت خود را بیان کند، وی ضمن توضیحات زیادی می‌گوید: من مردی پارسی، اهل اصفهان از قریه‌ای که آن را جی می‌نامند می‌باشم». از طرف دیگر در تاریخ می‌خوانیم که رسول خدا(ص) نامه دامنه‌داری برای برادر و بستگان سلمان به کازرون می‌نویسد و اعلام می‌دارد که: مردم، خاندان سلمان را مورد تکریم و احترام قرار دهند.
روی این حساب، سلمان هم اصفهانی بوده، چون در آنجا متولد شده و می‌زیسته، و بعد هم چون برادر و بستگان او به کازرون رفته‌اند و اعضای خانواده وی در کازرون می‌زیسته‌اند، می‌توان سلمان را هم اهل کازرون دانست. بنابراین سلمان اصالتا اهل اصفهان بوده، بعد به کازرون هجرت کرده، برادر و خانواده وی هم به آنجا مهاجرت نموده‌اند و شاید هم او برای مدتی به شیراز و اهواز و شوشتر و بهبهان و رامهرمز که در تاریخ آمده مهاجرت داشته، و شاید هم آن روز به همه مناطق، شیراز اطلاق می‌شده است.»

آنچه مسلم است، سلمان، مسلمانی رشید و ممتاز و سرسلسله تمام یاران پیامبر اسلام(ص) بوده است و به قول خودش «سلمان فرزند اسلام است.»

مصطفی زمانی، در مقدمه‌ای که بر کتاب حاضر نوشته‌اند، درباره اولین مسلمان ایرانی می‌نویسند: «اگرچه علی‌بن ابی‌طالب(ع) تا آنجا مورد توجه ایرانیان قرار گرفت که چند مرتبه آن حضرت را برای تدریس در دانشگاه جندی‌شاپور دعوت کردند، و اگرچه ایرانیان آنقدر علاقه به خاندان رسالت پیدا کردند که علی(ع) و همچنین از امام حسین(ع) چندین مرتبه دعوت کردند که حکومت ایرانیان را بپذیرند و برای ریاست بر ایرانیان به ایران سفر کنند، و اگرچه مقام ایرانیان مسلمان به آنجا رسید که در وزارت دارایی مسلمانان دارای مقامات عالی گردیدند، زیرا ایرانیان در کار اسلحه‌سازی، خدمات شایانی به مسلمانان کردند، اما تمام این توجهات ایرانیان به اسلام و مسلمانان و خاندان رسالت(ع) و نفوذ در میان مسلمانان، پس از مسلمان شدن ایرانیان بود.
آری، اولین ایرانی که برای شناسایی خدای یکتا و فرار از ظلم و ستم و بیدادگری بار سفر بست و به سیاحت و مسافرت پرداخت، سلمان فارسی بود.
با توجه به هدف سلمان فارسی درک می‌کنیم که، اگر آن همه رنج و ناراحتی را مشاهده کرد، در راه هدف عالی و الهی او ارزش داشته است و برای همین ارزش فکر و هدف اوست که رسول اکرم(ص) و خاندانش سلمان را به بزرگی یاد می‌نمودند و از او احترام می‌کردند.»

کتاب حاضر در 16 فصل سامان یاقته که عناوین شانزده‌گانه آن از این قرارند: ...از کلیسا تا آغوش اسلام، شخصیت ماندگار، فضایل و مناقب درخشان، حکمت و فقاهت، در ماجرای بیعت، در محضر علی(ع) و فاطمه(س)، قرآن و سلمان، سخنان حکیمانه و روش‌های سازنده، روایات سلمان، کتاب سلمان با خبر جاثلیق، در جبهه‌های جنگ، داستان‌ها و سرگذشت‌ها، کرامات اعجاز‌گونه، استاندار مدائن، زن و فرزندان، آخرین سفر.

چاپ دوم کتاب «سلمان فارسی، استاندار مدائن» در شمارگان 1000 نسخه، 428 صفحه و بهای 90000 ریال راهی بازار نشر شد.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ مرداد ۹۳ ، ۱۴:۴۰
مهدی مینایی

شرح دعای روز نوزدهم ماه مبارک رمضان

چهارشنبه, ۲۵ تیر ۱۳۹۳، ۰۵:۱۳ ب.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم
اللهمّ وفّرْ فیهِ حَظّی من بَرَکاتِهِ وسَهّلْ سَبیلی الى خَیْراتِهِ ولا تَحْرِمْنی قَبولَ حَسَناتِهِ یا هادیاً الى الحَقّ المُبین.

خدایا زیاد بگردان در آن بهره مرا از برکاتش وآسان کن راه مرا به سوى خیرهایش و محروم نکن ما را از پذیرفتن نیکی‌هایش اى راهنماى به سوى حـق آشکار .

1-1.jpg
  شرح دعای روز نوزدهم ماه مبارک رمضان
    “

اللهم وفر فیه حظی من برکاته و سهل سبیلی الی خیراته و لاتحرمنی قبول حسناته یا هادیا الی الحق المبین” “خدایا بهره مرا در این روز از برکاتش وافر گردان و به سوی خیراتش را هم را سهل و آسان نما و از حسنات مقبول آن مرا محروم مساز ای راهنما به سوی دین حق و (حقیقت) آشکار”
    (1) اللهم وفر فیه حظی من برکاته “خدایا بهره مرا در این روز از برکاتش وافر گردان”
    “نمونه ای از حظ و بهره ای که از برکات این روز می تواند باشد”
    (1) توبه نمودن و پذیرفته شدن آن
    یکی از برکاتی که در این روز می توان از آن بهره مند شد، توبه به درگاه خداوند است آن هم توبه نصوح که دیگر بازگشت به گناه وجود نداشته باشد. چنانچه خداوند عزوجل در قرآن می فرماید: “یا ایها الذین امنوا توبوا الی الله توبه نصوحا عسی ربکم ان یکفرعنکم سیئاتکم و یدخلکم جنات تجری من تحتها الانهار”(6) یعنی “ای کسانی که ایمان آورده اید توبه کنید، توبه ای خالص، امید است (با این کار) پروردگارتان گناهانتان را ببخشد و شما را در باغهایی از بهشت که از زیر درختانش نهرها جاری است وارد کند” چرا که خداوند توبه کنندگان را دوست دارد “ان الله یحب التوابین و یحب المتطهرین”(7) یعنی “خداوند توبه کنندگان و پاکان را دوست دارد” و توبه آنان را در صورت اصرار نورزیدن بر گناه می آمرزد...
    (2) یتیم نوازی
    امیر مومنان حضرت علی علیه السلام یکی از اسوه های بزرگ در یتیم نوازی و رسیدگی به امور آنان بود چنانچه در حدیثی فرمودند: “من افضل البر برالایتام”(8) یعنی “از برترین نیکی ها، نیکی به یتیمان است”...
    (3) خیرات و حسنات
    خداوند عزوجل در قرآن خطاب به بندگان خویش می فرماید: “فاستقبوا الخیرات”(9) یعنی “پس در کارهای خیر (از یکدیگر) سبقت بگیرید” چرا که انسان در لحظه ای از عمر خود ممکن است تصمیم کار خیری را بگیرد و در لحظه ای دیگر از آن منصرف گردد و یا اینکه عمر او کفاف ندهد تا آن کار خیر را انجام دهد لذا خداوند انسانها را به سبقت گرفتن در کار خیر امر می فرماید و ما نیز این را باید در نظر داشته باشیم که ممکن است که ماه رمضان سال آتی از عمر ما نباشد که بتوانیم کار خیری را انجام دهیم، پس امروز که از عمر ماست و هم اکنون در این ماه قرار داریم بهتر است که از این فرصتها استفاده نماییم...
    (4) قرائت قرآن
    قرائت قرآن یکی از مهمترین اعمال در این روزهای با ارزش و مخصوصا لیالی قدر می باشد چرا که خداوند متعال در قرآن می فرماید: “شهر رمضان الذی انزل فیه القرآن”(10) یعنی “ماه رمضانی که قرآن در آن ماه نازل گردید” و این آیه نشان دهنده این است که این ماه، ماه برپایی قرآن چه از نظر تلاوت و چه از نظر عمل می باشد چنانچه پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمودند: “علیک بقرائه القرآن فان قرائته کفاره للذنوب و ستر فی النار و امان من العذاب”(11) یعنی “بر تو باد قرائت قرآن زیرا که خواندن قرآن کفاره گناهان و پوششی از آتش (دوزخ) و ایمنی از عذاب است” که ما نیز در این روز از خداوند می خواهیم که ما را یاری نماید تا بتوانیم همه این اعمال را به شایستگی انجام دهیم...
    (2) و سهل سبیلی الی خیراته “و در این روز راهم را به سوی خیراتش سهل و آسان نما”
    “منظور از سهل سبیلی الی خیراته چیست؟”
    منظور از “سهل سبیلی الی خیراته” “و در این روز راهم را به سوی خیرات این روز سهل و آسان نما” این است که خداوند انسان را یاری دهد تا بتواند به هر کار خیری که مواجه شد جامه عمل بپوشاند چرا که اگر خداوند او را یاری ننماید هرگز نمی تواند به کار خیری دست بزند زیرا شیطان در کمین انسان نشسته است تا او را از کارهای خیر و خداپسندانه باز دارد چنانچه امام صادق علیه السلام فرمودند: “من هم بشی من الخیر فلیعجله فان کل شی فیه تاخیر للشیطان فیه نظره”(12) یعنی “هر کس قصد انجام کار خیری را دارد پس باید در آن بشتابد زیرا هر کار خیری که پس افتد به راستی شیطان را در آن نظری است”
    “ارزش کار خیر از زبان امام صادق علیه السلام”
    امام صادق علیه السلام فرمودند: ”اذا همت بشی من الخیر فلاتوخره فان الله عزوجل ربها اطلع علی العبد و هو علی شی من الطاعه فیقول و عزتی و جلالی لا اعذبک بعدها ابدا”(13) یعنی “چون قصد انجام خیری نمودی پس آن را به تاخیر مینداز زیرا همانا که خداوند بلندمرتبه چه بسیار باشد که از بنده ای در حال انجام خیری مطلع می شود و [به خاطر انجام همان کار خیر] می گوید به بزرگی شکوهم سوگند که تو را پس از انجام این کار خیر هرگز عذاب ننمایم” که ما نیز در این روز از خداوند می خواهیم که انجام کارهای خیر را در این روز برای ما سهل و آسان نماید تا بتوانیم به رضایت او نزدیک شویم...
    (3-) ولا تحرمنی قبول حسناته یا هادیا الی الحق المبین “خدایا مرا در این روز از حسنات مقبول آن محروم مساز ای راهنمای به سوی دین حق و (حقیقت) آشکار”
    “منظور از ولاتحرمنی قبول حسناته چیست؟”
    انسان به واسطه گناهانی که در طول عمر خویش انجام می دهد باعث می گردد که از یک سری کارهای نیک که انجام آنها مقبول درگاه خداوند می باشد، محروم گردد. زیرا گناه حجابی است که بنده بین خود و خدای خویش ایجاد می کند و آن حجاب اینگونه است که انسان با انجام هر گناه لکه سیاهی بر دلش می نشیند و با مرور زمان و انجام گناهان بیشتر آن لکه سیاه افزون می گردد تا اینکه انسان با آن دل سیاه خود نمی تواند با خدای خویش ارتباط برقرار کند و کسی که از خدای خویش دور گردد هرگز نمی تواند کار نیکی را انجام دهد. پس با این وجود ما به درگاه خداوند استغاثه نموده و او را به حق دین حقی که برای ما مقرر فرموده قسم می دهیم که ما را از گناهان دور ساخته و به انجام حسنات که مقبول درگاه اوست مشغول سازد. ان شاءالله که تابع باشیم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ تیر ۹۳ ، ۱۷:۱۳
مهدی مینایی

عقل چیست؟ عاقل کیست؟؟؟؟

چهارشنبه, ۲۵ تیر ۱۳۹۳، ۰۴:۵۷ ب.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم

 لَوْ لَمْ یَنْهَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ عَنْ مَحَارِمِهِ لَوَجَبَ أَنْ یَجْتَنِبَهَا الْعَاقِلُ.     عیون الحکم و المواعظ (للیثی)، ص: 419

امروز روایتی خواندم از امیر المومنین علی علیه السلام با این مضمون که ؛ " اگر خداوند از امور حرام نهی نکرده بود، بر انسان عاقل واجب بود از آن پرهیز کند!!!

با خود گفتم ؛ مردم که همه خود را عاقل می دانند!

وقتی به کسی میگویی عاقل چنین است و چنان شانه بالا می اندازد که اولا من خودم عاقلم و دوما خودم خوب و بد را تشخیص میدهم، و سوماً دلم میخواهد انجام بدهم یا انجام ندهم!

بعد هم با کمال تعجب می بینیم که بسیارزی از مردم به خیلی از کارها که علم دارند و میدانند که حرام است دست زده و مرتکب بسیاری خطاها می شوند.

با خودم گفتم براستی عقل چیست؟ عاقل کیست؟ نشانه های عقل و عاقل کدام است؟

یادم آمد از خیلی وقتها پیش یک روایت را زیاد شنیده ام؛

امام صادق علیه السلام فرموده اند؛ «أنّ العقل‏ ما عبد الرّحمن و اکتسب به الجنان»

شرح الکافی-الأصول و الروضة (للمولى صالح المازندرانی) / ج‏1 / 192 / «الشرح»: ..... ص : 179

عقل آن است که به وسیله آن بندگی خداوند رحمان انجام شده و با آن بتوان بهشت را به دست آورد!

چرا  فرموده؛ عُبِدَ؟

چرا فرموده؛ الرَّحمان؟

چرا فرموده ؛ الجنان؟

آنچه به فکر حقیر می رسد اینکه؛

عُبِدَ؛

خیلی از افراد ادعای بندگی خدا را دارند ولی بندگی شان؛

یا لغلغه زبان است!!!

یا در محدوده هماهنگی با دل و میل شان است!!!

یا ناقص است و در همه ابعاد نیست!!!

در حالی که بنده؛ یعنی در بند کسی بودن، خواسته و امر او را بر خواسته و امر خود ترجیح دادن و خود را در برابر امر ونهی او ندیدن و چشم گفتن در هر زمان و مکانی!

الرحمان؛

رحمان از رحت و رحم و مهربانی است؛

به تعبیر یکی از اساتید فرزانه(استاد محمّدشجاعی)؛ رحمت یعنی خوشبختی!

یعنی اگر کسی به دنبال اسباب سعادت و خوشبختی باشد، و برای رسیدن به سعادت و خوشبختی عقل و اندیشه کند و با آنچه که حرام است و مایه بدبختی است مخالفت نموده و ترک نماید، او انسان عاقلی است و دارای عقل است.

پس آنکه ادّعای عقل میکند ولی به دنبال دل و هوس خود است ودر این راه به آنچه که حرام است و ضرر دارد دست میزند و برای لحظه ای کوتاهی لذت و خوشی سعادت بلندمدت زندگی دنیوی فدا میکند و سلامت وسعادت و خوشبختی خود را در معرض خطر قرار میدهدعاقل نیست! عقل هم ندارد!

استفاده از مواد غذایی مضر ! ولی خوشمزه!
استفاده از مواد غذایی فاسد و آلوده!

استفاده از دخانیات و ...ولی مضر بسلامت و زیان آور!

استفاده از تصاویر و صداهای ناهنجار !

استفاده از هوای آلوده و ... .

عدم استفاده از کمربند ایمنی و کلاه کاسکت!!

عدم استفاده از پوشش مناسب و پوشاننده برای زنان و مردان!

عدم احترام به قانون فردی و اجتماعی!

تماشا و شنیدن برنامه های خانه ویران کن و خانمان سوز!

گفتن و شنیدن امور محرک شهوانی و ...

...

اینها اموری است که به گفته بسیاری از عقلاء دارای آسیبهای مختلف فردی و اجتماعی است!!!

پس چرا علی رغم هشدارها! تذکرها!یادآوریها!تبلیغات!مشاهده عوارض ها! بسیاری از ما توجه نداریم!؟

زیرا؛

عقل نداریم!!

تعجب نکنید! بالقوه داریم ولی به تعبیری "آکبند وبدون استفاده" رهایش کرده ایم!!

اما اینکه فرمود ؛

با آن بهشت را کسب کنند؛

برای اینکه باز هم بسیاری به گمتن خود ، افرادی را که اهل حقه بازی و فریب دیگران هستند را زیرک و رفتار آنان را ناشی از بکار گرفتن عقل می دانند.!!!

اشاره کردیم که اگر کسی به آنچه که سعادت طولانی اش را دچار مشکل کند دست بزند و به لحظه ای خوشی زودگذر بسنده نماید عاقل نیست.!

حال اگر دنیا را بر آخرت ترجیح دهد!؟
لذت دنیوی را بر لذت آخرتی مقدم نماید؟!

خوشی و سعادت دنیوی را خوشی و سعادت حقیقی بشمارد؟!

فکر و عقل خود را برای سرکیسه کردن و فریب مردم وبهره مندی بیشتر از دنیا صرف کند، عاقل است؟؟؟!!!

فرض کنید فردی مثل معاویه و عمرو عاص؟!

همین سؤال را از امام علیه السلام پرسیدند که حضرت چنین پاسخ فرمودن؛

» و أمّا الّذی یتوصّل به إلى الأغراض الدّنیویة بالمکر و الحیل مثل ما فی معاویة و أضرابه فتلک شیطنة و نکراء و هی شبیهة بالعقل و لیست بالعقل فوجهه أمران الأوّل أنّ الدّنیا المعتبرة عند أهل البیت علیهم السّلام هی الّتی تکون معبرة یعبر بها إلى الآخرة کما دلّ علیه قولهم:

 «الدّنیا مزرعة الآخرة «3»» فالدّنیا عندهم ما یهیئ به المؤمن أمر آخرته و یجعله وسیلة إلى تحصیل فوائدها و ذریعة إلى تکمیل عوائدها، و ظاهر أنّ هذه الدّنیا لا یمکن استقامتها و لا یتیسّر استفادتها بدون العقل، إذ غیر العاقل لا یأمن وقوعه فی الشبهات و وروده على المحرّمات و استقراره فی المهلکات، الثانی أنّ کثرة الرّزق و حصول الدّنیا و إن کان منوطا بالبطالة و الحماقة و مربوطا بالسفاهة و الجهالة لکن الأحمق لا یأمن وقوعه فی أشنع المهالک و سلوکه فی أقبح المسالک و تورّطه فی أعظم الشدائد و المکاره الموجبة لهلاکه و فساد دنیاه کما یشهد به المشاهدة.

کسی که برای رسیدن به اهداف دنیایی با مکر و حیله از عقل استفاده می کند ، شیطنت و زشتی است ، و با عقل مشتبه می شود زیرا؛

اولاً ؛ دنیا راه عبور به آخرت است چنان که فرموده اند"دنیا مزرعه آخرت است" بنابراین دنیا برای تهیه آخرت است و وسیله کسب آخرت.

ثانیاً ؛  اینکه زیادی مال دنیا موجب بطالت و هدر رفتن عمر به مشغولیت آن، ومایه نادانی و سختی و عامل هلاکت مالکش می باشد ، و این به تجربه ثابت شده است. که هیچ کس از این دنیا ذره ای نتوانسته با خود ببرد و بسیاری به خاطر اموالشان در معرض خطرها بوده اند!!!

بنابر این اگر کسی عقل و تدبیر خود را در راه بهره مندی از دنیا برای رسیدن به آخرت و بهشت جاودان بکار گرفت او عاقل حقیقی است و دارای عقل است و الّا هوش و ذکاوتی است که سودی برای صاحبش نخواهد داشت.

عاقل حقیقی ؛ خدای سبحان است و آنانکه در مسیر بندگی خدای تعالی محکم و ثابت قدم بوده و دنیا را برای دنیا گذاردند و بساط خویش از آن برچیدند و بهشت و آخرتشان را آباد کردند!

انبیاء، اولیاء، ائمه اطهار و بزرگان دین از جمله این افرادند!

بنابراین ؛

اگر خود را دارای عقل می دانیم! که نعمت بسیار بزرگ الهی بر انسانهاست!

اگر خود را عاقل می دانیم که مهمترین ویژگی و  علت برتری انسان بر سایر موجودات است!

بیاییم و از آنچه حرام است برای سعادت ابدی و جاودان خود چشم بپوشیم !

در مسیر بندگی راستین حق قدم برداریم!

و به بهشت سعادت و خوشبختی و رضوان الهی دست یابیم!

هوسها را در قربانگاه عید فطر قربانی کنیم و عقلها را بپرورانیم! و در پی آن عشق به حقیقت و الله در وجودمان برویانیم! و ابراهیم وار در جرگه دوستان خدا درآییم و حسین گونه عشق به معبود را به تماشا بگذاریم و مهدی وار در انتظار برقراری حکومت عدل الهی بسر بریم!

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ تیر ۹۳ ، ۱۶:۵۷
مهدی مینایی