در آینه قرآن و عترت

نکات و ظرائف معرفتی ، که گاه به ذهن حقیر می رسد

در آینه قرآن و عترت

نکات و ظرائف معرفتی ، که گاه به ذهن حقیر می رسد

زندگی درخشان هدایتگران راه نجات ؛ انبیاء و اولیاء الهی !
سعی میکنم خوشه ای از خرمن گهربار برچیده در معرض نمایش علاقمندان به زندگی پاک و سالم قرار دهم .
تا سبک زندگی ما همچون ستارگان درخشان آسمان انسانیت و بندگی الهی گردد.
به لطف و عنایت الهی

پیوندهای روزانه
پیوندها

شرح دعای روز نهم ماه مبارک رمضان

دوشنبه, ۱۶ تیر ۱۳۹۳، ۰۴:۴۳ ب.ظ

شرح دعای روز نهم ماه رمضان


هر ظالمی که به جزای خودش می‌رسد، عبرتی است برای آدم که با دیدن آن می‌تواند خداشناس شود.


دعا روز نهم ماه رمضان

«اَللّهُمَّ اجْعَلْ لی فیهِ نَصیباً مِنْ رَحْمَتِکَ الْواسِعَةِ       خدایا قرار ده برایم در این روز بهره‌ای از رحمت وسیعت  

وسعت رحمت الهی؛

از جمله اوصاف مهم خداوند که خود نیز نام جامع خود را به آن توصیف فرموده است رحمت است؛

بسم الله الرّحمن الرّحیم

لذا گفته شده است که رحمان بر کسرت و گستردگی رحمت الهی دلالت دارد. و رحمانیت حق بر مؤمن و کافر فراگیر است و البته مربوط به این دنیاست!. و برای اینکه کافر زیاد دلخوش نباشد و بداند که نتیجه کفر و دوری از خداوند بسیار بد و سنگین است فرموده اند رحمت خاص الهی در قیامت فقط شامل حال مؤمنان خواهد بود و کفار از آن بهره‌ای نخواهند داشت. "الرّحیم"

پس باید از این اقیانوس گسترده رحمت الهی که بر جماد و نبات و حیوان وانسان و...سایه انداخته بهره برد و غافل نشد. چه در دعای شریف کمیل می خوانیم که ؛ و برحمتک التی وسعت کل شیء.

شخص گنهکاری نز پیامبر رحمت آمد و از بزرگی گناهش گفت،

- گناهم بزرگ است و امید بخشش ندارم!

- از دریاهم؟

- آری!

- از کوهها هم؟

- آری!

- از بیابانها هم؟

- آری!

- از آسمانها هم؟

- آری

- از رحمت خدا هم؟!

- نه یا رسول الله!

و توبه کرد وخود را در سایه رحمت الهی قرار داد تا هدایت و رستگار شود.

وَاهْدِنی فیهِ لِبَراهینِکَ السّاطِعَةِ           و راهنمایی‌ام کن در این ماه به سوی دلیل‌های درخشانت

تشخیص راه از بیراه

وقتی شبهه و تردید به انسان رو می کند، وقتی باطل درلباس حق خود را می‌نمایاند، و وقتی خواص به بیراهه می‌روند و امور بر انسان مشتبه می شود و تشخیص راه از بیراه ، حق از باطل، نور از ظلمت دشوار می گردد، چگونه باید حقیقت را یافت؟

- هرکس اهل تقوا باشد خداوند او را از بن بست وتردید خارج می‌کند؛ من یتق الله یجعل له مخرجا

                                                قدرت تشخیص می‌دهد؛ یجعل له فرقانا

                                                تعلیم می‌دهد؛ لیعلمکم الله

                                                رزق بی حساب و نا پیدا می‌دهد؛ یرزقه من حیث لا یحتسب

                                                او را به چراغهای هدایت اهل ایمان راهبر می‌شود

                                               با قرآن و اهل بیت آشنا می‌کند.

واین از برهانها و روشهای مهم الهی برای هدایت است. که فرمود کونوا  مع الصادقین .

و فرمود فاسئلوا اهل الذکر

و چه برهانی آشکارتر از غدیر خم

                                                                                                               

وَخُذْ بِناصِیتی اِلی مَرْضاتِکَ الْجامِعَةِ          و مرا به سوی موجبات خوشنودی همه‌جانبه‌ات سوق ده

رضایت کامل و خوشبختی تمام در کجاست!

آنجا که تو بپذیری حق را !

و بپذیری حقانیت حق را!

و تسلیم باشی در برابر حق!

و عبد باشی و بدانی که مولای تو بالاترین مولا هاست.

بپذیری که خالق تو کمتر از طبیبی که دربرابر دستور بخور و نخور او تسلیم محض هستی نیست!

بپذیری آنچنان که از نزد پزشکی که درد تو را تشخیص و برایت تجویز دستور کرده چون وچرا نمی کنی و با رضایت از نزدش بیرون می‌آیی ، چون باورش داری، چون علم او را از جهل خود بیشتر می دانی، و چون مطمئن به کارش هستی باید خدایت را نیز نه چنین که بی نهایت بار از او عالم تر و حاذق تر و مطوئن تر بدانی و خود را حقیر تر و جاهل‌تر و مریض‌تر بدانی. و ایمان یعنی این!!!

خدایا به ما بفهمان که هیچیم

بفمان که مریضیم

بفهمان که تو خو همه چیز هستی و طبیب دردهای مایی

بفهمان که باید دربرابرت باید تسلیم بود و راضی به حکم و حکمتت.

نشانمان بده که "مااوتیتم من العلم الا قلیلا"

نشانمان بده، معرفتمان بده، ایمانمان بده تا تسلیم وراضی به قضا وقدرت باشیم.

خذ بناصیتی...

ما بنده فراری و متکبری هستیم که خودخوای ما ما را سرگردان می کند و از تو دور!!! خذ بناصیتی!

ما بندگان گریزپای از حقایقی هستیم که با نفس هایمان ناجور است ، خذ بناصیتی!

تو خود ما را دریاب و به دریای شیین معرفتت راه بده! خذ بناصیتی!

ما را به خودمان وا مگذار که هلاکیم!!! خذ بناصیتی!

إلهی لا تکلنی إلی نفسی...

بِمَحَبَّتِکَ یا اَمَلَ الْمُشْتاقینَ»          به حق محبتت ای آرزوی مشتاقان

محبت مادری
محبت تو را به ما گفته اند از مادر70 که نه بی نهایت برابر بیشتر است.
شوق ما را که قدر محبت مادریت را نمی دانیم خود را همه کاره می پنداریم و فراموش می کنیم از مادری زاده شده‌ایم که امروز نیست را به خودت که اساس مایی! مبدأ مایی، مقصد مایی! همه چیز ما هستی ، بیشتر فرما. و شوق ما را به وصال دامن پر مهرت گره بزن و در مسیر بندگیت قرارمان بده!
آمین
احساس رضایت و خوشبختی از زندگی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ تیر ۹۳ ، ۱۶:۴۳
مهدی مینایی

اللهمّ ارْزُقنی فیهِ رحْمَةَ الأیتامِخدایا روزیم کن در آن ترحم بر یتیمان

یتیم کیست؟
در فقه اسلامی به کسی که پدرش را از دست داده باشد یتیم گفته می‌شود ولی به کسی که مادرش را از دست بدهد، یتیم نمی‌گویند.

در حیوانات، به حیوانی که مادرش را از دست دهد، یتیم گفته می‌شود و در اشیا به «بی‌نظیر» یتیم می‌گویند؛ مثلا به مرواریدی که بی‌نظیر باشد، یتیم (درّ یتیم) گفته می‌شود و یا به اصطلاح «در یتیم» می‌نامند. 

شاید چون نظیر یتیم که یکی از اسباب ایجادش را از دست داده و اینگونه موجودی که بدون زوج و والدین بوجود آید نداریم به او یتیم (بی‌نظیر) گفته می‌شود.


توجه به یتیم در آیات قرآن

***یادآوری نعمت و لطف الهی به پیامبرش و اینکه روزی او یتیم بود و خداوند با دست عنایت خویش او را پرورش داد و..

ألم یجدک یتیماً فآوی

***توجه محبت شامیز به یتیم

فأما الیتیم فلا تقهر

یتیم در سیره و بیان اهل بیت علیهم السلام

***توجه به اقتصاد و حق یتیم از میراث والدینش

«إِنَّ الَّذینَ یَأکُلونَ أمولَ الیتمى‏ ظُلماً إنّما یَأکُلونَ فِى بُطونِهم ناراً» (نساء/ 4، 10)

***سرپرستی عاطفی و اجتماعی و اقتصادی از ایتام مجوز چند همسری و ازدواج با دختر یتیم نه مال و ...او

«و إِن خِفتُم أَلّا تُقِسطوا فِى الیَتمى‏ فَانکِحوا ما طَابَ لَکُم مِن النّساءِ مَثنى‏ و ثُلث و رُبع»

***اصلاح امر یتیم

«و یَسَلونَکَ عَنِ الیَتمى‏ قُل اصلاحٌ لَهُم خَیرٌ وان تُخالِطوهُم فَاخونُکُم واللَّهُ یَعلَمُ المُفسِدَ مِنَ المُصلِح»بقره 220

***احسان و نیکویى با یتیمان‏

نساء/ 4، 36؛ بقره/ 2، 83 و ...، فجر/ 89، 17)

یتیم در روایات

ظرافت مواجهه با مسائل ایتام  در فرمایش امیر مومنان حضرت علی علیه السلام؛

وَ اللَّهَ اللَّهَ فِی الْأَیْتَامِ

فَلَا تُغَیِّرُوا أَفْوَاهَهُمْ وَ لَا تُضَیِّعُوا مَنْ بِحَضْرَتِکُمْ، 

شما را به خدا، شما  را به خدا، ایتام را یک روز در میان، تغذیه نکنید، یتیمان در محضر شما، ضایع نشوند.(بحار الأنوار الجامعه لدرر أخبار الأئمه الأطهار، ج‏۷۲، ص: ۱۴)

اجر سرپرستی و کفالت و به بی نیاری رساندن یتیم

فَقَدْ سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ یَقُولُ: «مَنْ عَالَ یَتِیماً حَتَّى یَسْتَغْنِیَ أَوْجَبَ اللَّهُ لَهُ بِذَلِکَ الْجَنَّةَ

عاقبت خوردن مال یتیم و رها کردن او

کَمَا أَوْجَبَ لآِکِلِ مَالِ الْیَتِیمِ النَّارَ».

یتیم ظاهری و حقیقی

قال رسول اللّه صلّى اللّه علیه و آله: «أشدّ من یتم الیتیم الّذی انقطع عن أبیه یتم یتیم انقطع عن إمامه و لا یقدر على الوصول إلیه و لا یدری کیف حکمه فیما ابتلى‏

یتیم مجازی (اهل بیت علیهم السلام) و سزای خوردن اموال و حقوق ائمه علیهم السلام

وَ قِیلَ لِلْعَالِمِ ع مَا أَیْسَرُ مَا یَدْخُلُ بِهِ الْعَبْدُ النَّارَ قَالَ أَنْ یَأْکُلَ مِنْ مَالِ الْیَتِیمِ دِرْهَماً وَ نَحْنُ الْیَتِیمُ.  (الفقه المنسوب إلى الإمام الرضا علیه السلام، ص: 294)

سرپرستی یتیم

پیامبر‌(ص) در مورد ترحم بر یتیم فرمودند: « اِنَّ فِى الجَنَّهِ دارا یُقالُ لَها دارُ الفَرَحِ لایَدخُلُها اِلاّ مَن فَرَّحَ یَتامَى المُؤمِنینَ؛ » در بهشت خانه‌ای وجود دارد، به آن خانه فرح گفته می‌شود که در آن داخل نمی‌شود مگر کسانی که یتیمان مومنین را شاد کرده باشند. (نهج الفصاحه، ح ۸۶۴)

وإطْعامِ الطّعامِ و اطعام به گرسنگان 

قرآن کریم در رابطه با ارزش اطعام  چند بیان زیبا دارد که می‌فرماید: «وَیُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْکِینًا وَیَتِیمًا وَأَسِیرًا» (الإنسان: ۸) در ستایش اهل‌بیت‌(ع)،‌ آنها را با اطعام طعام، توصیف می‌کند «علی حبه» یعنی در حالی که خودشان نیازمند به طعام بودند اطعام می‌کردند.
حضرت امیرالمومنین‌(ع) می‌فرماید: لَذَّهُ الْکِرامِ فِی الإِطْعامِ وَ لَذَّهُ اللِّئامِ فِی الطَّعامِ. (شرح غرر الحکم ، ج ۵ ، ص ۱۳۲)

امیرالمومنین‌(ع) می‌فرمایند: « مَا أَکَلْتَهُ رَاحَ وَ مَا أَطْعَمْتَهُ فَاح»، آن چیزی را که خوردی بر باد رفت و آن چیزی را که اطعام کردی ماند. (تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ص: ۳۷۹)

امام باقر‌(ع) می‌فرماید: « إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ إِطْعَامَ الطَّعَامِ وَ هِرَاقَهَ الدِّمَاءِ» خداوند اطعام طعام و ریختن خون حیوان قربانی را دوست دارد. (  بحار الأنوار الجامعه لدرر أخبار الأئمه الأطهار، ج‏۷۱، ص: ۳۶۱)

روایت در مورد کسانی که اهل طعام دادن بودند ولی مسلمان نبودند، آمده است: شخصی به نام ابن جُذعان، اهل اطعام بود و به مردم غذا می‌داد ولی کافر بود پیامبر(ص) فرمودند: « إِنَّ أَهْوَنَ أَهْلِ النَّارِ عَذَاباً ابْنُ جُذْعَانَ  فَقِیلَ یَا رَسُولَ اللَّهِ- وَ مَا بَالُ ابْنِ جُذْعَانَ أَهْوَنُ أَهْلِ النَّارِ عَذَاباً- قَالَ إِنَّهُ کَانَ یُطْعِمُ الطَّعَامَ» کم رمق‌ترین و سست‌ترین آتش در جهنم، برای جذعان است چون که اهل اطعام بود. (بحار الأنوار الجامعه لدرر أخبار الأئمه الأطهار، ج‏۷۱، ص: ۳۶۸)

قرآن می‌فرماید: « وَ لَمْ نَکُ نُطْعِمُ الْمِسْکینَ» (۴۴ مدثر) و در جای دیگر می‌فرمایند «وَ لا تَحَاضُّونَ عَلى‏ طَعامِ الْمِسْکینِ» و بر اطعام مسکین تحریک و اقدامی صورت نمی‌دادند. (سوره فجر : ۱۸)

وإفْشاءِ السّلامِ و افشاء و انتشار سلام در مسلمانان

سلام از شعائر اسلامی و نام زیبای خداوند است.

سلام حامل پیام صلح و دوستی است

سلام بیانگر محبت و عواطف انسانی است

سلام بیانگر وحدت و پیوند ایمانی است

سلام حاکی از اهمیت زندگی اجتماعی بر فردی است

سلام آغازگر دوستی و ختم دشمنی است

سلام حکایت گر صفای دل و طراوت باطن است

سلام هدیه خدا بر بندگان خداست

سلام پرچم شفاهی اسلام و نشانه روح اسلامی ایمانی است

وصُحْبَةِ الکِرامِ مصاحبت با نیکان نصیب فرما

همنشینی با بزرگان عقل انسان را رشد و بینش او را بالا می برد.

چه بزرگانی بهتر از انبیاء ائمه و اولیاء چه در حیات و چه در ممات


بِطَوْلِکَ یا ملجأ الآمِلین.به حق فضل، انعام و بزرگواریت ای پناه آرزومندان”

پناه آرزومندان

ارزو بد است اگر دنیوی باشد

بد است چون به دیوار و در بسته می خورد

بد است چون انسان را از ابدیت غافل می کند

اما ارزویی که به بی انتهایی خداوند وصل شود ، و آخرت بین و عاقبت نگر باشد خوب است و پناه آرزوهای حقیقی و غیر حقیقی همه خداست.


سه وظیفه نسبت به یتیم؛

در نتیجه نسبت به یتیم سه وظیفه وجوددارد که شامل:

«تکفل» (مدیریت اقتصادی و زندگی)،

«تغذیه»

و «ترحم» (نیاز عاطفی) می‌باشد، (داستان معنوی ص ۵۸۸۲- خاطرات قرائتی- بهشتی)

شرح دعای روز هشتم ماه رمضان

آئین مهرورزی


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ تیر ۹۳ ، ۱۲:۳۷
مهدی مینایی

پنج خطا در یک عمل

شنبه, ۱۴ تیر ۱۳۹۳، ۰۵:۴۰ ب.ظ

ابراهیم شیبانی می گوید؛

با استاد خود به بیرون از شهر و به صحرا می رفتیم. من در همان حال دست دراز کرده علفی را از زمین کندم و بعد از دقایقی در دست چرخاندن ان را دور انداختم!!!!

استاد رو به من کرد وفرمود؛

کاری کردی که در شأن وسزاوار تو نبود!؟

1- بدن و توانت را به بازی و همس و سرگرمی واداشتی

2- تسبیح گویی را از تسبیح الهی بازداشتی ( إن من شیءٍ إلا یسبح بحمده)

3- راه را برای چنین عملی برای دیگران باز کردی و سنت بدی ایجاد کردی.

4- علفی را بی دلیل از زمین کندی

5- آن را بی دلیل دور انداختی

سپس مرا به مدت یکسال از فیض حضور در محضرش محروم نمود.

 کتاب میراث منبر - آیت الله حسن نوری همدانی

و این دو مورد آخر همان لهو و لغو و لعب است!!!

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ تیر ۹۳ ، ۱۷:۴۰
مهدی مینایی

اللَّهُمَّ ارْزُقْنِی فِیهِ رَحْمَةَ الْأَیْتَامِ
خداوندا در این روز مهربانی به ایتام ،

وَ إِطْعَامَ الطَّعَامِ
 اطعام طعام ،

وَ إِفْشَاءَ السَّلامِ
بلند سلام کردن

وَ صُحْبَةَ الْکِرَامِ
و هم نشینی با بزرگان و نیکان را روزی ام گردان

بِطَوْلِکَ یَا مَلْجَأَ الْآمِلِینَ

 به فضل خودت ای  مأوای آرزومندان.

یتیم!

واژه ای که دل را به درد آورده و ناخود آگاه حس ترحم و دلسوزی را در انسان بر می‌انگیزد.

یتیم کیست؟

در فقه اسلامی به کسی که پدرش را از دست داده باشد یتیم گفته می‌شود ولی به کسی که مادرش را از دست بدهد، یتیم نمی‌گویند.

در حیوانات، به حیوانی که مادرش را از دست دهد، یتیم گفته می‌شود و در اشیا به «بی‌نظیر» یتیم می‌گویند؛ مثلا به مرواریدی که بی‌نظیر باشد، یتیم (درّ یتیم) گفته می‌شود و یا به اصطلاح «در یتیم» می‌نامند.


اهمیت و جایگاه یتیم در قرآن کریم

 إِنَّ الَّذِینَ یَأْکُلُونَ أَمْوالَ الْیَتامى‏ ظُلْماً إِنَّما یَأْکُلُونَ فِی بُطُونِهِمْ ناراً وَ سَیَصْلَوْنَ سَعِیرا (النساء169)


اهمیت و جایگاه یتیم در سیره اهل بیت؛
َ أَنَّ آکِلَ مَالِ الْیَتِیمِ یَجِی‏ءُ یَوْم‏ الْقِیَامَةِ وَ النَّارُ تَلْتَهِبُ فِی بَطْنِهِ حَتَّى یَخْرُجَ لَهَبُ النَّارِ مِنْ فِیهِ حَتَّى یَعْرِفَهُ کُلُّ أَهْلِ الْجَمْعِ أَنَّهُ آکِلُ مَالِ الْیَتِیم‏

الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‏2، ص: 32


پیامبر‌(ص) در مورد تکفل یتیم می‌فرماید: « أنا و کَافِلُ الیتیمِ کهاتَینِ فی الجنهِ إذَا اتَّقَی اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ – وَ اَشَارَ بِاصبَعَیْهِ السَّبَّابَهِ وَ الوُسطَی» حضرت در حالی که اشاره به دو انگشت سبابه و وسطی کردند، فرمودند: من و کفالت کننده یتیم در بهشت این چنین هستیم (در کنار هم هستیم)، (مستدرک، ج۲، ص ۴۷۴؛ نورالثقلین، ج ۵، ص ۵۹۷ / ۲۳).

حضرت علی‌(ع) در مورد تغذیه یتیم می‌فرمایند: « اللَّهَ اللَّهَ فِی الْأَیْتَامِ- فَلَا تُغِبُّوا أَفْوَاهَهُمْ وَ لَا یَضِیعُوا بِحَضْرَتِکُمْ» (بحار الأنوار الجامعه لدرر أخبار الأئمه الأطهار، ج‏۷۲، ص: ۱۴) شما را به خدا، شما  را به خدا، ایتام را یک روز در میان، تغذیه نکنید، یتیمان در محضر شما، ضایع نشوند.

پیامبر‌(ص) در مورد ترحم بر یتیم فرمودند: « اِنَّ فِى الجَنَّهِ دارا یُقالُ لَها دارُ الفَرَحِ لایَدخُلُها اِلاّ مَن فَرَّحَ یَتامَى المُؤمِنینَ؛ » در بهشت خانه‌ای وجود دارد، به آن خانه فرح گفته می‌شود که در آن داخل نمی‌شود مگر کسانی که یتیمان مومنین را شاد کرده باشند. (نهج الفصاحه، ح ۸۶۴)

وظایف سه گانه در قبال یتیم

در نتیجه نسبت به یتیم سه وظیفه وجوددارد که شامل: «تکفل» (مدیریت اقتصادی و زندگی)، «تغذیه» و «ترحم» (نیاز عاطفی) می‌باشد، (داستان معنوی ص ۵۸۸۲- خاطرات قرائتی- بهشتی)

روزی از دوست مهندسم پرسیدم: برای قیامتت چه می کنی؟ چیزی گفت که به حال او غبطه خوردم او گفت: هر پانزده روز یک مرتبه ماشینی کرایه می کنم و بچّه های یتیم را به پارکِ بازی می برم و برای شان بستنی می خرم و پس از تفریحی چند ساعته بر می گردیم، من این کار را به حساب قیامتم گذاشته ام.

«و اطعام الطعام» حضرت در ادامه دعای این روز فرموده‌اند: خدایا در این روز اطعام دیگران را نصیب من کن.

انفاق و احسان شیوه‌های گوناگونی دارد، یکی از آن‌ها، غذا دادن است که در اسلام نیز مورد توجه خاص قرار گرفته است.

حضرت امیرالمومنین‌(ع) می‌فرماید: لَذَّهُ الْکِرامِ فِی الإِطْعامِ وَ لَذَّهُ اللِّئامِ فِی الطَّعامِ. (شرح غرر الحکم ، ج ۵ ، ص ۱۳۲)

لذت انسان‌های بزرگوار در اطعام و غذا دادن است و لذت انسان‌های پست در طعام خوردن است.

قرآن کریم در رابطه با ارزش اطعام  چند بیان زیبا دارد که می‌فرماید: «وَیُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْکِینًا وَیَتِیمًا وَأَسِیرًا» (الإنسان: ۸) در ستایش اهل‌بیت‌(ع)،‌ آنها را با اطعام طعام، توصیف می‌کند «علی حبه» یعنی در حالی که خودشان نیازمند به طعام بودند اطعام می‌کردند.

امیرالمومنین‌(ع) می‌فرمایند: « مَا أَکَلْتَهُ رَاحَ وَ مَا أَطْعَمْتَهُ فَاح»، آن چیزی را که خوردی بر باد رفت و آن چیزی را که اطعام کردی ماند. (تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ص: ۳۷۹)

امام باقر‌(ع) می‌فرماید: « إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ إِطْعَامَ الطَّعَامِ وَ هِرَاقَهَ الدِّمَاءِ» خداوند اطعام طعام و ریختن خون حیوان قربانی را دوست دارد. (  بحار الأنوار الجامعه لدرر أخبار الأئمه الأطهار، ج‏۷۱، ص: ۳۶۱)

روایت در مورد کسانی که اهل طعام دادن بودند ولی مسلمان نبودند، آمده است: شخصی به نام ابن جُذعان، اهل اطعام بود و به مردم غذا می‌داد ولی کافر بود پیامبر(ص) فرمودند: « إِنَّ أَهْوَنَ أَهْلِ النَّارِ عَذَاباً ابْنُ جُذْعَانَ  فَقِیلَ یَا رَسُولَ اللَّهِ- وَ مَا بَالُ ابْنِ جُذْعَانَ أَهْوَنُ أَهْلِ النَّارِ عَذَاباً- قَالَ إِنَّهُ کَانَ یُطْعِمُ الطَّعَامَ» کم رمق‌ترین و سست‌ترین آتش در جهنم، برای جذعان است چون که اهل اطعام بود. (بحار الأنوار الجامعه لدرر أخبار الأئمه الأطهار، ج‏۷۱، ص: ۳۶۸)

قرآن می‌فرماید: « وَ لَمْ نَکُ نُطْعِمُ الْمِسْکینَ» (۴۴ مدثر) و در جای دیگر می‌فرمایند «وَ لا تَحَاضُّونَ عَلى‏ طَعامِ الْمِسْکینِ» و بر اطعام مسکین تحریک و اقدامی صورت نمی‌دادند. (سوره فجر : ۱۸)


* شعائر چیست؟

افشاء سلام...

مهدی مینایی

شرح دعای روز هفتم ماه مبارک رمضان -

شنبه, ۱۴ تیر ۱۳۹۳، ۰۵:۲۵ ب.ظ

اللَّهُمَّ أَعِنِّی فِیهِ عَلَى صِیَامِهِ وَ قِیَامِهِ

خداوندا  مرا در این روز بر روزه و نمازم یاری فرما

روزه داران را سه دسته گفته اند؛

عوام؛ روزه از شکم و غذا و نوشیدنی

خواص؛ روزه از غذا و نوشیدنی،‌ بعلاوه روزه اعضا و جوارح از آنچه یار نمی‌پسندد گناه و مکروه و حرام است!!!

خاص خواص؛ نه تنها جسم از غذا و نوشیدنی، و نه تنها اعضاء از حرام و مکروه و گناه، که قلب از غیر خدا !!!

همچنین است نمازگزاران ؛

گروهی خم وراست می شوند و جسمشان را شستشو میدهند

گروهی فکر و روحشان را هم شستشو داده در برابر حضرت حق به خضوع وا می دارند

گروهی در همه حال به نمازند و همه وجودشان پاک شده و همه وجودشان در خضوع و خشوع از خداوند است.


در هر گروه هستند کسانی که از مازشان جز خستگی و بی خوابی  و از روزه شان جز گرسنگی و تشنگی بهره ندارند.

چه اینکه یا در مرتبه نخست اینانند ، یا اصلا به مرتبه نخست هم نرسیده اند و با نماز و روزه‌شان ریا می کنند و یا کسب  و فریب می‌دهند.

که در قرآن از اصحاب دوزخ شمرده شده‌اند؛

ویل للمصلین... ها برای اینان است.

لذا؛ خدایا ما را از روزه داران و نماز گزاران راستین و حقیقی قرار ده! و این توفیق را شامل حال ما، فرزندان وخانواده و دوستان و دعاگویان و دعاخواهان ما بفرما!!

وَ جَنِّبْنِی فِیهِ مِنْ هَفَوَاتِهِ وَ آثَامِهِ

و از گناهان و لغزشها بازم دار

از بیهوده کاریها

راه های دوری از گناه؛

- توجه به حقیقت گناه

- توجه به مقام گناه شونده

- توجه به عواقب و آثار گناه؛

اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتِی تَهْتِکُ الْعِصَمَ اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتِی تُنْزِلُ النِّقَمَ اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتِی تُغَیِّرُ النِّعَمَ اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتِی تَحْبِسُ الدُّعَاءَ اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتِی تُنْزِلُ الْبَلاء

- توجه به شاهدان اعمال و شهادتشان در قیامت (7 شاهد؛ خداوند، ملائکه و فرشتگان، اعضاء بدن، پیامبر خدا، ائمه هدی، زمین، زمان، )

- توجه به قیامت و آخرت

- یاد مرگ ، قبر، برزخ

- محاسبه اعمال در شبانه روز

- مراقبت از خود و دیگران

- ذکر و یاد خدا


وَ ارْزُقْنِی فِیهِ ذِکْرَکَ بِدَوَامِهِ

و مرا بعنایت و توفیقت از استمرار یادت بهره مند ساز

اگر میخواهیم روزی که کسی از ما یاد نمی‌کند ، خداوند به یادمان باشد، باید امروزمان پر از یاد خدا باشد .

(با هر دست بدهیم با همان دست می گیریم)

فاذکرونی اذکرکم...

دائم خدا را یاد کردن به زبان و قال نیست که به حضور و حال است.

همچون نفس باید باشد که نیامدنش مرگ است. و یاد خداوند، نبودنش ولو به لحظه مرگ روح و حقیقی است.

ذکر دائم محدود به زمان و مکان نیست ، چه اینکه او محدود به زمان و مکان نیست!

اما توفیق آن هم از خود اوست،

                                    زمینه اش هم از خود اوست،

                                                                                        دوام و استمرار آن هم به اراده و توفیق خود اوست

هرچند من خود زمینه این توفیق را باید فراهم سازم، با ترک نافرمانی و تقید به فرامینش!!!

که فرمود ؛ هرکس مقید باشد به نماز اوّل وقت می رسد به آنجا که باید برسد!!! تکوینا این نماز او را می رساند...(آیت الله بهجت)

بِتَوْفِیقِکَ یَا هَادِیَ الْمُضِلِّینَ

ای هدایت گر گمراهان.

همه به توفیق او نجات می‌یابند و هدایت می‌شوند.

چه هدایت شده‌هایی که توفیق الهی را از خود دور کردند و گمراه شدند!!!!

جه گمراهانی که توفیق رهینشان شد وآن را به خود جلب کردند و هدایت شدند.

دختر لهستانی که برای سیاحت به ایران آمده و در کنار جاده شمال مشغول استراحت و ... است از دختر محجبه مؤمن دانشجوی ایرانی تسبیحی به یادگار میگیرد و پل ارتباطی برقرار می‌شود...

چند ماه یا چند سال بعد تماس می گیرد که می خواهد به ایران بیاید ، با همان انگیزه تفریح و سیاحت!!

 واینبار از دوست ایرانیش منو سفر می خواهد  و دوست خوب او او را با ارزشها و فرهنگ ایران آشنا کرده به طلائیه می برد و طلائیه عجب طلائیست که دلهای طلائی را صید می کند و می‌رباید . با جوان ایرانی ازدواج و به لهستان می رود .

مدتی بعد دختر لهستانی تماس میگیرد که این طلائیه مرا دگرگون کرده و حقیقت را به من شناسانده و می ‌خواهم مسلمان شوم راه حق را بروم. (برگرفته از خاطرات حاج حسین یکتا)

اللهم اهدنا الصراط المستقیم

اللهم وفقنا لما تحب و ترضی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ تیر ۹۳ ، ۱۷:۲۵
مهدی مینایی

اللَّهُمَّ لا تَخْذُلْنِی فِیهِ لِتَعَرُّضِ مَعْصِیَتِکَ  خداوندا در این روز به ارتکاب نافرمانیت خوارم مگردان

تخلف و اشتباه در همه فرهنگها و ملتها و نیز در همه کشورها دارای مؤاخذه، تنبیه و جریمه بوده و آثار و پی‌آمدهایی را برای ارتکاب شونده ببه دنبال دارد.

هرچه تخلف شونده و قانون و مقررات بزرگتر و مهمتر باشد، شدت مجازات نیز بیشتر خواهد بود. لذا مقدسات در هر ملیت وکشوری دارای جایگاه ویژه و حریم مقدسی است.

از سوی دیگر هرچه مرتکب شونده دارای شخصیت و موقعیت ممتاز و قابل توجهی باشد ، تخلف او نیز از نگاه مردم و جامعه دارای تأثیرات مخرب تر و بیشتری بوده و نکوهش بالاتری را به دنبال دارد.

خداوند متعال به عنوان ربّ الارباب و خالق آسمانها و زمین وموجودات و... چه جایگاه  و رتبه ای دارد!؟

اوامر و دستورات و مقررات مملکت او جقدر مهم و معتبر و دارای جایگاه ویژه است!؟

تخلف او چقدر بزرگ و جسارت آمیز است!؟

متخلف او چقدر پست و حقیر و رذل می‌تواند باشد!؟

با توجه به اشرف مخلوقات بودن انسان، متخلف او چقدر مورد شماتت و سرزنش دیگران باید باشد!؟‌

حال این خدای مهربان اگر بخواهد بنده و فرد خاطی را مجازات کند؟! آیا چیزی برای او باقی می‌ماند؟؟ خیر ! خوار، پست، حقیر و نابود می شود. چه ظاهری و چه باطنی!

گناه انسان را به نابودی می کشاند! نه اینکه خداوند انتقام بگیرد! خیر! بلکه خاصیت گناه سوزانندگی و خوار گرداندن است، به اذن و اراده و حکم الهی! همچون برق که خشک کننده فرد دست زننده بدون عایق است.

خدایا ما را به نافرمانی و گناهانمان خوار نفرما و پرده ستاریتت را بر ما بپوشان و از گناهانمان در گذرکه ؛ وإن خذلتنى فمن ذا الّذی ینصرنى (مناجات شعبانیه)

وَ لا تَضْرِبْنِی بِسِیَاطِ نَقِمَتِکَ    و مرا به شلاق های عذاب نکوبان 

گناه را ذنب می گویند، زیرا دنباله دارد . دنباله آن گریبان انسان را می گیرد. تبدیل به شلاق ها و گرزهایی شده ، به اراده الهی بر فرد مجرم فرود می آیند . و این عذاب است که از آسمان و زمین بر بنده آلوده و گنهکار می بارد.

برخی را می‌بیند و درک می‌کند و برخی را اصلا متوجه نیست که عذاب است. مثل از دست دادن لذت مناجات و انس با پروردگار که شاید از بدترین عذاب های الهی است .

نیز در دعای شریف "ابوحمزه" عرض‌ می‌شود که؛ إلهی لا تؤدّبنی بعقوبتک...

از سویی خداوند همه صفاتی را که تک تک بندگان دارند یکجا داراست. لذا غیور است و اگر مشاهده نماید که فطرت و شرافت انسانی انسان که امانت او در نزد بندگان است لکه دار می گردد و دارنده آن جسورانه  به حتاکی و تخلف مبادرت نموده ، قصد جنگ با خداوند را دارد نه تنها او را نمی‌آمرزد بلکه پرده پوشی وستاریت را کنار می نهد و او را رسوا می نماید که علاوه بر آسمانیان ، زمینیان نیز شاهد رسوایی اش باشند.

"الهى، قد سترت علىّ ذنوبا فی الدّنیا، و انا احوج إلى سترها علىّ منک فی الاخرى" ( مناجات شعبانیه)


وَ زَحْزِحْنِی فِیهِ مِنْ مُوجِبَاتِ سَخَطِکَ    و مرا از عوامل غضبت  حفظ و حراست فرما

عوامل سخط الهی را در فراز روز نخست عرض کردیم.

یقینا دوری از عوامل سخط الهی و توجه به فرامین حضرت باری رمز نجات و رستگاری و آرامش خواهد بود.

- آنجا که خداوند خواسته باشم و آنجا که نمی‌پسندد وخوش ندارد نباشم.

- او را و فرامینش را بشناسم .

- سعی در عمل به دستورات و ترک نواهی‌اش نمایم.

- رابطه ام را با حضرتش ، با انبیائش، با اولیاء و ائمه اطهار حفظ نمایم.

- احسان و نیکی نمایم.

- انفاق و دستگیری از دیگران نمایم.

- حدود او را برپا و امر او را بر خواست خود ارجح بدانم.

و...که مهمترین آنها ترک کنم آنچه نمی‌پسندد و ملزم شوم به آنچه می‌پسندد.


بِمَنِّکَ وَ أَیَادِیکَ     به منت و نعماتت

باید بر من منت بگذارد و نعمت هایش را در نظرم بنمایاند.

بسیاری هستند که نعمت دارند و نمی‌بینند و همیشه نیمه خالی لیوانشان را نگاه می‌کنند. لذا غافل شده و به بیراهه رفته ‌، سراغ غیر او را می‌گیرند و در برابر غیر او که همه محتاج اویند کرنش کرده و تواضع می نمایند.

این منت ستودنی و شیرین است.


یَا مُنْتَهَى رَغْبَةِ الرَّاغِبِینَ       ای انتهای آرزوی آرزومندان.

هرچه را که دنبال کنم انتها دارد جز تو که انتهای همه چیز و آغاز بی انتهایی!

انتها یعنی بن بست و بن بست یعنی سرخوردگی و سرخوردگی یعنی گریزان شدن از خود و دیگران و این آغاز نابودی است.

و می‌تواند آغاز حیات هم باشد! چه اینکه برگشت و توبه به منتها رغبت آرزومندان باشد<

وصل شدن به بی نهایت و سرخوشی باشد.

بی انتها، یعنی رهایی از خود و سر بلندی!

سربلندی تا آنجا که انتها ندارد!

سربلندی یعنی رشد تا آنجا که توقف ندارد!

رشد یعنی بالندگی و سرزندگی و شادابی بدون غم و افسردگی و هر آنچه انسان به آن راغب است .

پروردگارا!

                ما را

                        به دریا، نه!

                                         به آسمان، نه!

                                                               ما را به وجود بی انتهای خودت که منتهای رغبت دوستان واولیائت بوده و هست متصل بفرما!!!

الهى، هب لی کمال الانقطاع إلیک، و انر ابصار قلوبنا بضیاء نظرها الیک حتّى تخرق ابصار القلوب حجب النّور، فتصل إلى معدن العظمة.«مناجات شعبانیه»

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ تیر ۹۳ ، ۱۶:۴۷
مهدی مینایی

شرح دعای روز پنجم ماه مبارک رمضان

پنجشنبه, ۱۲ تیر ۱۳۹۳، ۰۲:۳۷ ب.ظ

اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی فِیهِ مِنَ الْمُسْتَغْفِرِینَ

رمضان فرصتی برای تصفیه جسم وروح است.

با پرهیز و مراقبت جسم وروح نشاط می یابد.

اما لازمه هر تصفیه کاملی ، زدودن آلودگی های قبلی است. به تعبیری سم زدایی ومقدم بر دارو درمانی است و مایع صاف و شیرین وشفاف در ظرف آلوده نه تنها فایده ندارد که زایل شده و اسراف است و هدر می رود. ÷س باید ظرف وجود را پاک کرد و این ایام ایام مناسب و فصت مساعدی است.

استغفار و توبه از گناه و آلودگی که هیچ کس نمی تواند خود را مبرا از آن بداند امر لازمی است . تا آنجا که از ویژگی مومنان شمرده شده است، آنهم در سحرگاهان که بهترین لحظات است ؛"و بالأسحار هم یستغفرون"

و پیامبر رحمت ، انسان کامل و خاتم انبیاء هر شب 70 بار استغفار می کردند!!! این از صفات صالحان و اولیاء الهی است که لحظه ای غفلت ، که نه لحظه ای مشغول شدن به غیر خدا را نیز برای خود گناهی بزرگ می شمرده اند.

توبه باعث پاکی و نورانیت است و رحمت و نگاه لطف الهی را به ارمغان دارد.

توبه اگر خالصانه باشد ، و به تعبیری نصوح، آثار و برکاتی دارد که در فرمایش امام صدق و راستی بیان شده است؛


عَنْ مُعَاوِیَةَ بْنِ وَهْبٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یَقُولُ إِذَا تَابَ الْعَبْدُ الْمُؤْمِنُ تَوْبَةً نَصُوحاً أَحَبَّهُ اللَّهُ فَسَتَرَ عَلَیْهِ فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ قُلْتُ وَ کَیْفَ یَسْتُرُ عَلَیْهِ قَالَ یُنْسِی مَلَکَیْهِ مَا کَتَبَا عَلَیْهِ مِنَ الذُّنُوبِ وَ أَوْحَى اللَّهُ إِلَى جَوَارِحِهِ اکْتُمِی عَلَیْهِ ذُنُوبَهُ وَ أَوْحَى إِلَى بِقَاعِ الْأَرْضِ اکْتُمِی عَلَیْهِ مَا کَانَ یَعْمَلُ عَلَیْکِ مِنَ الذُّنُوبِ فَیَلْقَى اللَّهَ حِینَ یَلْقَاهُ وَ لَیْسَ شَیْ‏ءٌ یَشْهَدُ عَلَیْهِ بِالذُّنُوب‏                          

راوى مى‏گوید شنیدم که امام صادق علیه السّلام فرمودند: هنگامى که بنده مؤمنى توبه نصوح نماید،

خداوند او را دوست داشته

و گناهانش را در دنیا و آخرت مى‏پوشاند. عرض کردم: چگونه گناهانش را مى‏پوشاند؟ فرمودند:

گناهان او را از خاطر و یاد دو فرشته‏اى مى‏برد که مأمور نوشتن اعمالش هستند،

به اعضاى بدن او وحى مى‏نماید که گناهان او را کتمان کنید

و به مناطقى از زمین که در آنها گناه کرده است وحى مى‏کند: گناهانى را که در آن مناطق مرتکب شده است بپوشانید.

و بدین ترتیب، در حالى خداوند را ملاقات مى‏کند که هیچ چیزى نیست که به کوچکترین گناهى علیه وى شهادت دهد.

ثواب الأعمال و عقاب الأعمال   ص : 171

وَ اجْعَلْنِی فِیهِ مِنْ عِبَادِکَ الصَّالِحِینَ الْقَانِتِینَ

بعد از خالص و پاک شدن نوبت صلح و صمیمیت است .

بنده صالح بودن افتخاری است که برای اولیاء و مقربان حاصل می شود و چه بسا بنده توبه کننده به این درجه برسد؛!!!

چه اینکه فرموده اند ؛ التائب من الذنب کمن لا ذنب له...

و اینچنین بنده ای در پیشگاه لطف و عظمت خالق هستی سر فر آورده و با خضوع و خشوع دست نیاز را فقط به درگاه حضرتش دراز می کند و بس.


وَ اجْعَلْنِی فِیهِ مِنْ أَوْلِیَائِکَ الْمُقَرَّبِینَ بِرَأْفَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ تیر ۹۳ ، ۱۴:۳۷
مهدی مینایی

شرح دعای روز چهارم ماه مبارک رمضان

پنجشنبه, ۱۲ تیر ۱۳۹۳، ۰۲:۳۵ ب.ظ

اللَّهُمَّ قَوِّنِی فِیهِ عَلَى إِقَامَةِ أَمْرِکَ

نیروی بر برپا داشتن اوامر الهی ، جز از ناحیه خود حضرت حق میسر نیست!


وَ أَذِقْنِی فِیهِ حَلاوَةَ ذِکْرِکَ

لذت یاد خدا

برای تحقق هر چیزی دو امر لازم است؛ وجود مقتضی و نبودن مانع

مقتضی ؛ همان فطرت پاک و غریزه انس به خالق و مبدأ هستی است . غریزه کمال طلبی و رشد و بالندگی و شکوفایی استعدادها.

مانع؛ امیال و هوسها ، شهوات و خودخواهی ها ، تکبر و حسد، حرص و آز، دنیاگرایی و...

در مجموع آنچه باعث لذت نبردن از عبادت و ذکر و یاد خداست چند چیز است که مهمترین آنها این امور است؛

1- گناه و معصیت و نا فرمانی؛

   گناه پرده ای بین انسان و حقیقت عبادت ایجاد کرده و شخص نمی تواند از مناظر و نعمات الهی لذت ببرد . همچون فردی که درمقابل پنجره رو به طبیعت زیبایی که پنجره را یا پرده ضخیمی پوشانده و یا بخار هوا ، پس او نمی تواند ببیند و نمی تواند هم لذت ببرد .

2- دنیا طلبی و بزرگ دیدن دنیا

قال عیسى ع بحق أقول لکم کما نظر المریض إلى الطعام فلا یلتذ به من شدة الوجع کذلک صاحب الدنیا لا یلتذ بالعبادة و لا یجد حلاوتها مع ما یجد من حلاوة الدنیا.                               التحصین‏لابن‏فهدالحلی5 القطب الأول فی تصورها .....  ص : 4

همان طور که مریض  به غذا نگاه می کنه و لذت نمی بره به خاطر شدت دردی که داره همچنین اهل دنیا از عبادت لذت نمی برند و شیرینی عبادت رو نمی چشند تا وقتی که شیرینی دنیا زیر زبانش هست.


3- عمل نکردن به دانسته ها

و أوحى الله تعالى إلى داود ع أن أهون ما أنا صانع بعبد غیر عامل بعلمه من سبعین عقوبة باطنیة (عقوبت ها ی نامحسوس) أن أخرج من قلبه حلاوة ذکری         عدةالداعی 78  القسم السادس ما یرجع إلى الفعل کأعق

خداوند به داود نبی علی نبینا و علی آله علیه السلام وحی کرد که کمترین کاری که من با بنده ایی که به علمش عمل نمی کند انجام می دهم از هفتاد عقوبت باطنی این هست که از قلب او شیرینی یاد خودم را می برم

4. غصه خوردن به خاطر دنیا

 وَ فِی أَخْبَارِ دَاوُدَ ع مَا لِأَوْلِیَائِی وَ الْهَمَّ بِالدُّنْیَا إِنَّ الْهَمَّ یُذْهِبُ حَلَاوَةَ مُنَاجَاتِی مِنْ قُلُوبِهِمْ یَا دَاوُدُ إِنَّ مَحَبَّتِی مِنْ أَوْلِیَائِی أَنْ یَکُونُوا رُوحَانِیِّینَ لَا یَغْتَمُّونَ             بحارالأنوار 79  143  باب 18- فضل التعزی و الصبر عند المص

خداوند به حضرت داود  علی نبینا و علی آله علیه السلام وحی کرد دوستان مرا چه شده که غصه دنیا را می خورند این غصه شیرینی مناجات مرادر دل هایشان از بین می برد  ای داود! من دوست دارم که دوستان من روحانی باشند وغمِ دنیا را به خود راه ندهند.

5- اهتمام به شهوات

رسولُ اللّه ِ صلى الله علیه و آله : مَن کان أکثرُ همّهِ نیلَ الشّهَواتِ نُزِعَ مِن قلبهِ حلاوةُ الإیمانِ

 رسول خدا صل الله علیه و آله فرمودند کسی که بیشتر تلاش برای رسیدن به شهوت باشد شیرینی ایمان از قلبش گرفته می شود


راه ایجاد یا درک لذت یاد خدا  و عبادات

1- ترک گناه

2- گرسنگی ،

3- سکوت و کم گویی

4- یاد مرگ وآخرت

5- یاد نعمتهای الهی و فضل او دربرابر نقص ما

6- یاد آوری الطاف الهی در عین قدرت  و قهاریت

7- توجه به معانی ظاهری و باطنی عبادات ؛ از جمله نماز

8- دقت و توجه در مقدمات عبادات ، و آشنایی با ادبیات ادعیه و قرآن

7- همنشینی با خوبان و اولیاء الهی

8- حضور در محافل مذهبی و دعا و مناجات

9- توسل به اولیاء الهی و استمداد از ایشان، امام عصر ارواحنا فداه

و...

وَ أَوْزِعْنِی فِیهِ لِأَدَاءِ شُکْرِکَ بِکَرَمِکَ


وَ احْفَظْنِی فِیهِ بِحِفْظِکَ وَ سِتْرِکَ


یَا أَبْصَرَ النَّاظِرِینَ

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ تیر ۹۳ ، ۱۴:۳۵
مهدی مینایی

نماز اول وقت آقا

پنجشنبه, ۱۲ تیر ۱۳۹۳، ۰۲:۳۴ ب.ظ
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۲ تیر ۹۳ ، ۱۴:۳۴
مهدی مینایی

شرح دعای روز سوم ماه مبارک رمضان

سه شنبه, ۱۰ تیر ۱۳۹۳، ۱۲:۵۶ ب.ظ

شرح دعای روز سوم ماه مبارک رمضان

رمضان

اللَّهُمَّ ارْزُقْنِی فِیهِ الذِّهْنَ وَ التَّنْبِیهَ     خدایا در این روز مرا هوش و بیداری و خودآگاهی نصیب فرما

فراموشکاری و خواب و غفلت از عوامل مهم انحراف و کجروی و دور شدن از مسیر و چه بسا نابودی است.

فراموشکاری آفت بزرگ انسانهاست. و هرچه موقعیت اجتماعی و مسئولیت بالاتر باشد ، این  آفت سخت تر و تأثیر گذار تر است .

فراموشی خود، خدا، سرمایه ها، و ارزش حقیقی باعث دور شدن از اخلاق، انصاف، عدالت، همدردی، احساس مسئولیت ، دنیا گرایی، آخرت گریزی و در نتیجه افتادن به ورطه هلاکت و حیوانیت و به دنبال آن جهنمی شدن می شود.

در اثر غفلت است که انسانی که اشرف مخلوقات بوده و کمترین بهای او بهشت است و جایگاهش بهشت و بقاء عندالله ، به پست ترین امور خود را می فروشد و خود هیزم جهنم شده و نابود می‌شود!!!

در اثر غفلت شیطان قسم خورده بر انسان سوار شده و او را به آنجا که قسم خورده است می کشاند و از هستی و هویت اصلی و الهی اش خارج می کند.

با تذکر و یادآوری هم اگر بیدار نگردد به این سقوط دردناک حسرت زای حسرت افروز ادامه داده و سرعت سقوط نیز بر هلاکتش می افزاید.

 

وَ بَاعِدْنِی فِیهِ مِنَ السَّفَاهَةِ وَ التَّمْوِیهِ‌                             و از سفاهت و جهالت و کار باطل دور گردان

سفیه کسی است که توانایی و قدرت اداره خود و دیگران را ندارد.

آنچه در لغت و فقه درباره سفیه گفته شده ؛

در فقه، سفیه به معنای کسی دانسته شده است که اموال خود را در غیر اغراض صحیح (عقلائی) صرف می‌کند و ملکه یا صفت و حالتی در او وجود ندارد که موجب حفظ و نگهداری ...

سفیه نادان, بی خرد, بی حلم, بدخو, سفائ جمع ( صفت ) 1 - نادان بی اطلاع . 2 - ابله احمق کم عقل جمع سفهائ . تسفیه سفیه خواندن بی خرد خواندن سفیهی 1 - نادانی .

معنای سفیه. کلمه سفه به معنای سبکی عقل است،(در فارسى مى‏گویند که: عقل فلانى پارسنگ مى‏برد)، و گویا در اصل به معناى مطلق سبکى و سستى چیزى است که نباید ...

قرآن دو گروه را جزو سفها می داند؛

نادان

رویگردان از حق با وجود شناخت آن


وَ اجْعَلْ لِی نَصِیباً مِنْ کُلِّ خَیْرٍ تُنْزِلُ فِیهِ                           و از هر خیری که در این روز نازل می‌فرمایی مرا نصیب بخش


خیر ، آنچه که انسان به آن تمایل دارد و طبعش می پسندد.

به خود و دیگران منفعت می رساند.

باعث آرامش خاطر خود و دیگران می شود.

مورد خواست و رضایت خداست.

خواسته و خواهان خداوند و خوبان است.

...

ماه مبارک فرصت انجام خوبی هاست ! چرا که مهمترین مانع خیر و خوبی یعنی شیطان را دست و پا بسته اند تا خوب باشیم وخوبی را مزه و تجربه کنیم.

پس خوبی ها را بشناسیم،

                                 عمل کنیم،

                                              استمرار دهیم

                                                               و در طول سال و عمر و زندگی مان به آنها پایبند بوده و ترک نکنیم.

خیرها ابعاد مختلف دارند؛ فردی ، اجتماعی، اقتصادی ، سیاسی، فرهنگی، عاطفی، و...


نماز، روزه، تلاوت قرآن، ...

احسان، اطعام، صدقه، و...

مهربانی، محبت ، همراهی، و.... به خانواده و خویشان

همدردی، احترام و...


بِجُودِکَ یَا أَجْوَدَ الْأَجْوَدِین                                                 به حق جود و کرمت ای جود و بخشش دارترین عالم.

 بخشندگی زیاد معنای جود است و جواد یعنی بخشنده و أجود یعنی بخشنده ترین!

صفات خدا را متذکر شدن باید برای ما حاوی پیام باشد ؛

و آن اینکه خداوند اینگونه است!!

ما هم خود را شبیه به خدا کنیم!

که فرمود؛ یا داوود! به مردم بگو ؛ تخلّقوا بأخلاق الله

و اصلا هدف و نتیجه انجام عبادات و دستورات دینی رسیدن به این مرحله ، یعنی اخلاق خدایی را دارا شدن است.

اگر چنین نیستیم،!

یا عبادتمان مشکل دارد !؟

یا نیاتمان و یا در مسیر دیگری هستیم و بد عمل میکنیم.


 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ تیر ۹۳ ، ۱۲:۵۶
مهدی مینایی